مسافرانی که این اواخر قصد تهیه بلیط قطار داشتهاند، با رشد محسوس قیمتها روبهرو شدهاند. این گرانی برای افرادی که همیشه قطار را به دلیل امنیت و هزینه پایینتر انتخاب میکردند، جای پرسش دارد. این گرانی یکدفعهای، بودجه سفر خانوادهها را بر هم زده و حالا خیلیها ناچارند خطرات سفر جادهای را به جان بخرند. پرسش اصلی این است که علت این افزایش قیمتها چیست؟ در این مطلب میخواهیم با هم دلایل این موضوع را بررسی کنیم و ببینیم داستان از چه قرار است. همراه ما باشید.
افزایش قیمت بلیط قطار؛ واقعیت یا ضرورت؟
وقتی شرکتهای ریلی اعلام کردند که قیمتها به طور میانگین ۵۵ درصد بالا میرود، اولین واکنش طبیعی اکثر ما، نگرانی و نارضایتی بود. از دید یک مسافر، این یعنی هزینه سفر بالاتر میرود و برنامهریزی برای مسافرتهای خانوادگی سختتر میشود. سؤال اصلی اینجاست که آیا در مقابل این هزینه بیشتر، خدمات بهتری هم دریافت میکنیم؟ این دغدغه کاملاً درست و منطقی است.
اما اگر پای صحبت مدیران شرکتهای ریلی بنشینیم، آنها ماجرا را طور دیگری تعریف میکنند. آنها میگویند این افزایش قیمت یک تصمیم دلخواه نبوده، بلکه یک اقدام ضروری برای جلوگیری از توقف کامل فعالیتشان بوده است.
هزینههای جاری، از حقوق پرسنل گرفته تا مخارج تعمیر و نگهداری قطارها، آنقدر زیاد شده که با قیمتهای قبلی، دخل و خرجشان با هم نمیخواند. از نظر آنها، ادامه آن روند به معنای فرسودگی بیشتر قطارها و به خطر افتادن ایمنی مسافران بود. پس ما با یک معادله دو وجهی «فشار مالی بر مسافر در مقابل حفظ ایمنی و بقای صنعت ریلی» روبهرو هستیم.
عوامل اقتصادی کلان موثر بر قیمت بلیط قطار
قیمت بلیط قطار را نمیشود جدا از وضعیت کلی اقتصاد کشور تحلیل کرد. چندین عامل بزرگ اقتصادی مثل یک دومینو روی هم تأثیر گذاشتهاند و در نهایت هزینه نهایی را برای ما بهعنوان مسافر بالا بردهاند.
اثر مستقیم تورم بر هزینهها
وقتی هزینه خرید مایحتاج روزانه بالا میرود، طبیعی است که هزینههای یک صنعت بزرگ هم افزایش یابد. از هزینه مواد غذایی که در قطار سرو میشود تا حقوق کارکنان و مخارج نظافت، همه تحت تاثیر تورم عمومی قرار گرفتهاند. شرکتها برای جبران این افزایش هزینهها، ناچار به بازنگری در قیمت بلیط قطار شدهاند.
نقش کلیدی ارز در هزینههای فنی
یک دلیل مهم، وابستگی به قطعات خارجی است. قطعههای اساسی مثل چرخ، ترمز یا موتور قطار را از خارج میخرند. پول این قطعات را باید با دلار بدهند و هر بار که نرخ ارز بالا میرود، هزینه تمامشده آنها هم بیشتر میشود. در واقع بخش عمدهای از پولی که برای بلیط میدهیم، برای خرید همین لوازم یدکی گران است تا بتوان با قطارها سفر امنی داشت.
فرسودگی قطارها و خرج بالای نگهداری
درست مثل یک ماشین قدیمی که خرجش بیشتر است، واگنها و لوکوموتیوهایی که عمر بیشتری دارند، به تعمیرات مداوم و پرهزینهتری احتیاج دارند. این تعمیرات برای حفظ جان مسافران کاملاً ضروری است و نمیتوان آن را نادیده گرفت، اما هزینههای سنگینی را به شرکتها تحمیل میکند.
کاهش حمایتهای مالی دولت
در سالهای گذشته، دولت با پرداخت یارانه به صنعت ریلی کمک میکرد تا قیمتها برای مردم مناسب بماند. اما به دلیل محدودیتهای بودجهای، این حمایتها به اندازه کافی با تورم رشد نکرده است. وقتی این کمکها کمرنگ میشود، شرکتها چارهای ندارند جز اینکه هزینههای واقعی را از مسافران دریافت کنند.
رقابت با سایر شیوههای حمل و نقل
شرکتهای ریلی همیشه قیمت بلیط اتوبوس، هواپیما و حتی هزینه سفر با خودروی شخصی (بنزین، استهلاک) را در نظر میگیرند. اگر قیمت سایر گزینهها افزایش یابد، صنعت ریلی نیز فضای بیشتری برای افزایش قیمتهای خود پیدا میکند. در واقع، قیمتها در یک توازن رقابتی با سایر بازارها تعیین میشوند.
تاثیر تقاضا و عرضه در بازار بلیط قطار
یک اصل ساده در اقتصاد میگوید: «وقتی مشتری برای چیزی زیاد باشد اما خود آن چیز کم، قیمتش بالا میرود.» این دقیقاً وضعیت بازار قطار در ایران و اصل عرضه و تقاضا است. به خاطر ایمنی و راحتی، همیشه تقاضای زیادی برای سفر با قطار وجود دارد. در روزهای تعطیل و مناسبتها، این تقاضا به اوج خود میرسد. به عنوان مثال در زمان پیش فروش بلیط قطار برای نوروز، بلیطها در همان ساعتهای اولیه تمام میشوند.
این تقاضای زیاد در بازار، در کنار محدود بودن تعداد قطارها و واگنها، به شرکتها این سیگنال را میدهد که بازار ظرفیت پذیرش قیمتهای جدید را دارد. این به معنی قیمتگذاری کاملاً آزاد نیست، چون هنوز هم نهادهای نظارتی بر آن کنترل دارند، اما فشار تقاضا یکی از دلایل اصلی برای واقعیتر کردن قیمتها بوده است.
واکنش مسافران و کارشناسان به افزایش قیمتها
واکنش مردم به این گرانی، بیشتر از جنس گله و انتقاد بوده است. حرف اصلی مسافران این است: «در ازای این پول بیشتر، چه خدمات بهتری میگیریم؟» تأخیر در حرکت، کیفیت متوسط برخی واگنها و خدمات پذیرایی، از جمله مواردی است که مسافران به آن اشاره میکنند. مثلاً برای خانوادهای که میخواهد به مشهد سفر کند، افزایش قیمت بلیط قطار تهران به مشهد هزینه سفر را به شکل قابل توجهی بالا برده و این موضوع برایشان یک دغدغه جدی است.
از طرف دیگر، کارشناسان حوزه حملونقل نگاهی متعادلتر دارند. آنها تایید میکنند که شرکتهای ریلی با مشکلات مالی جدی روبهرو هستند، اما میگویند نباید تمام این فشار به دوش مسافر بیفتد. به نظر آنها، دولت باید نقش حمایتی خود را پررنگتر کند و با اقداماتی مثل دادن وامهای کمبهره برای خرید واگنهای جدید، به این صنعت کمک کند. همچنین، آنها معتقدند که خود شرکتها هم میتوانند با مدیریت بهینهتر، جلوی بخشی از هزینههای اضافی را بگیرند.
راهکارها و پیشبینیها برای کنترل قیمت بلیط قطار
برای حل مشکل گرانی بلیط، باید دو مسیر را همزمان دنبال کرد:
اقدامات فوری برای کنترل وضعیت فعلی
برنامههای ریشهای برای آینده
در کوتاهمدت، اولین قدم شفافسازی است. دولت باید شرکتها را ملزم کند به طور واضح به مردم گزارش دهند که درآمد اضافی را صرف چه اموری میکنند. این کار نشان میدهد که افزایش قیمت برای بهبود کیفیت و ایمنی بوده و به بازسازی اعتماد عمومی کمک میکند.
در کنار آن، اجرای سیستم قیمتگذاری شناور، مانند صنعت هواپیمایی، یک راهکار عملی است. به این ترتیب، کسانی که زودتر برنامهریزی میکنند، بلیط ارزانتری میخرند و از ازدحام در روزهای اوج سفر نیز کاسته میشود.
اما راه حل پایدار، در انجام کارهای زیربنایی است. سرمایهگذاری جدی برای نوسازی ناوگان که با تشویق بخش خصوصی سرعت بیشتری میگیرد، یک ضرورت است. قطارهای جدید نه تنها سفر را راحتتر و امنتر میکنند، بلکه با کاهش هزینههای تعمیر و نگهداری، به ثبات قیمتها در بلندمدت کمک میکنند.
همزمان، باید انحصار را شکست تا با ایجاد رقابت، کیفیت بهتر و قیمتها منصفانهتر شود. حمایت از تولید داخلی قطعات هم وابستگی به ارز را کم میکند. این کارها در نهایت به ثبات قیمت و خدمات بهتر منجر میشود.
حرف آخر
گرانی بلیط قطار یک مشکل تکبعدی با یک مقصر مشخص نیست. این موضوع نتیجه گره خوردن چندین مشکل بزرگ اقتصادی، از تورم گرفته تا چالشهای ارزی و فرسودگی زیرساختهاست. این افزایش قیمت هرچند به جیب مسافر فشار میآورد، اما شاید اقدامی ضروری برای جلوگیری از زمینگیر شدن کامل صنعت ریلی بوده است. راه حل نهایی، پیدا کردن یک نقطه تعادل منصفانه است؛ نقطهای که هم شرکتها بتوانند سرپا بمانند و خدماتشان را بهتر کنند و هم قطار همچنان یک گزینه امن، راحت و در دسترس برای همه اقشار جامعه باقی بماند./ آرمان ملی




