کانال تلگرام ایران جیب
ایرانیان خودرو
ایرانیان خودرو

آب؛ اهرم فشار طالبان به ایران و پاکستان


کد خبر : ۱۳۸۹۶۵شنبه، ۲۴ آبان ۱۴۰۴ - ۰۹:۱۳:۵۷۱۴۱۳ بازدید

در حالی‌که ایران و پاکستان با بحران آب دست‌وپنجه نرم می‌کنند، طالبان با تکیه بر موقعیت بالادستی افغانستان، «قدرت آب» را به ابزار فشار و ...
آب؛ اهرم فشار طالبان به ایران و پاکستانآب؛ اهرم فشار طالبان به ایران و پاکستان

در حالی‌که ایران و پاکستان با بحران آب دست‌وپنجه نرم می‌کنند، طالبان با تکیه بر موقعیت بالادستی افغانستان، «قدرت آب» را به ابزار فشار و چانه‌زنی تبدیل کرده است.

اغلب از افغانستان به‌عنوان کشوری محصور در خشکی یاد می‌شود اما از نظر هیدرولوژیک، این کشور در بالادست دو دولت بزرگ قرار دارد.

رودخانه‌های آن در شرق بالای حوضه‌های کنر، کابل، ایندوس و  در غرب بالای حوزه هلمند–هامون قرار دارند. 

نشریه آمریکایی نشنال اینترست در این‌باره نوشته است، این جغرافیا، افغانستان را به «دروازه‌بان آب» تبدیل کرده است، نوعی از اهرم فشار که طالبان اکنون آن را بهتر از هر دولت پیشین درک می‌کند. 

در حالی‌که این رژیم به صورت بین‌المللی به رسمیت شناخته نشده است و حتی اقتصاد باثباتی ندارد اما سرچشمه‌هایی را در اختیار دارد که دو همسایه قدرتمندتر قادر به جایگزینی آن نیستند.

سدهای خیالی با پیام‌های سیاسی
مقام‌های طالبان در سال ۲۰۲۵، اعلام کردند که قصد دارند سدهای جدیدی در امتداد رود کنر بسازند؛ اعلامی که به گزارش تایمز اقتصادی بیش از توان فنی و مالی پروژه، سیگنال سیاسی دارد پیام سیاسی این طرح بیش از جنبه مهندسی آن اهمیت دارد.

دست بسته پاکستان 
اسلام‌آباد می‌داند که حتی ذخیره‌سازی مختصر در بالادست می‌تواند بر آبیاری و تولید برق در خیبر پختونخوا و مخازن پایین‌دست مانند ورسک و مومند، به‌ویژه در ماه‌های کم‌آب از اکتبر تا آوریل، تاثیر بگذارد.

پاکستان و افغانستان هیچ معاهده‌ای برای مدیریت این رودخانه‌های مشترک ندارند. نه معاهده‌ای مشابه «پیمان آب‌های ایندوس» وجود دارد، نه کمیسیونی مشترک، و نه تبادل داده الزام‌آور. این خلا به طالبان آزادی عمل می‌دهد و پاکستان را با گزینه‌هایی محدود، جز دیپلماسی، روبه‌رو می‌کند.

حتی اگر افغانستان یک سد هم نسازد، قدرت آن بیشتر در تهدید ساختن است تا خود ساخت. هر پروژه پیشنهادی به ابزاری برای اعمال فشار تبدیل می‌شود و رود کنر را به امتداد ژئوپولیتیکی اختلاف خط دیورند تبدیل می‌کند.

معاهده آبی ایران و افغانستان فاقد سازوکار نظارتی 
 در غرب، رویارویی متفاوت اما به همان اندازه پیچیده‌ای در حال شکل‌گیری است. رود هلمند، بزرگ‌ترین رود افغانستان، از ارتفاعات مرکزی سرچشمه می‌گیرد و در تالاب‌های هامون در استان سیستان و بلوچستان ایران پایان می‌یابد. 

معاهده آب هلمند سال ۱۹۷۳، سهم ۲۲ مترمکعب بر ثانیه را در «سال‌های نرمال» برای ایران تضمین می‌کند و به آن اجازه می‌دهد در سال‌های پرفشار ۴ مترمکعب بر ثانیه اضافه خریداری کند اما این توافق فاقد سازوکار نظارتی است و بر پایش مشترک و تبادل داده تکیه دارد، سیستم‌هایی که دهه‌هاست کار نمی‌کنند.

ایران، افغانستان را متهم می‌کند که با کنترل سدهای کجکی و کمال‌خان، جلوی آب رود هلمند را می‌گیرند.

اما مقام‌های افغان، کمبود آب در سیستان را نتیجه مدیریت نادرست داخلی، چاه‌زنی بیش از حد، آبیاری ناکارآمد و کشت محصولات پرآب عنوان می‌کنند. 

با این حال، هیچ‌یک از طرفین نمی‌توانند ادعای خود را ثابت کنند.

جنگ آب
درگیری مسلحانه مرزبانان ایرانی و افغان در ماه می ۲۰۲۳ با بروز اختلاف آبی رخ داد همزمان شد؛ تحقیقات بعدی نشان داد که این حادثه حاصل یک برخورد گشتی بوده نه تشدید برنامه‌ریزی‌شده اما زمان‌بندی آن برداشت عمومی از یک «جنگ آب» را تقویت کرد. 

این رویداد نشان داد که چگونه اختلافات زیست‌محیطی به‌سرعت با ملی‌گرایی در دو طرف گره می‌خورند.

بی‌آبی هامون تهدیدی برای افغانستان 
تالاب‌های هامون، که روزگاری از بزرگ‌ترین سامانه‌های آب شیرین خاورمیانه بودند، تقریبا خشکیده‌اند، همان‌گونه که تصاویر USGS نشان می‌دهد. طوفان‌های گردوغبار از بستر خشک‌شده دریاچه، به یک تهدید بهداشت عمومی در هر دو کشور تبدیل شده است. در برخی تحلیل‌ها، تغییرات اقلیمی را تشدیدکننده‌ای بحران هلمند می‌دانند که می‌تواند بی‌اعتمادی میان تهران و کابل را تشدید کند.

جغرافیا؛ ابزار فشار حکومت بدون اقبال بین‌المللی 
از نظر تاریخی، موقعیت بالادستی افغانستان همواره یک ثابت ژئوپولیتیکی بوده است. قبلا نیز نگرانی‌هایی در تهران پیرامون افزایش کنترل افغانستان بر جریان‌های هلمند وجود داشت. 

به نوشته این نشریه آمریکایی، تفاوت امروز در نیت است: طالبان کنترل بالادست را بیشتر ابزار فشار سیاسی می‌داند تا هدفی توسعه‌ای.

هر دو حوضه شرقی و غربی ساختار مشابهی دارند: کنترل بالادست به‌عنوان سرمایه سیاسی. 

طالبان از ابهام سود می‌برد. می‌تواند با اعلام پروژه‌های جدید، ادعای حاکمیت کند، با استناد به خشکسالی از کاهش جریان دفاع کند و میان مصالحه و سرکشی نوسان داشته باشد. 

بدون داده‌های معتبر هیدرولوژیک، ایران و پاکستان نمی‌توانند این روایت‌ها را به چالش بکشند.

جغرافیا همچنان قابل اتکاترین شکل قدرت افغانستان است. برای حکومتی که نه اقبال بین‌المللی دارد و نه منابع، کنترل رودها جایگزینی برای قدرت متعارف است. 

هر اعلام ساخت سد، هر مناقشه بر سر جریان، نقش طالبان را دوباره تثبیت می‌کند. رودهایی که از کوه‌های افغانستان سرچشمه می‌گیرند، دو همسایه را تغذیه می‌کنند اما به هیچ‌یک پاسخگو نیستند. این به مزیت پایدار افغانستان تبدیل شده است./ فارس



اخبار مرتبط

دیدگاه ها

افزودن دیدگاه


  • نظرات غیر مرتبط با موضوع خبر منتشر نمی شوند.
  • نظرات حاوی توهین و افترا منتشر نمی‌شوند.
  • لطفاً نظرات خود را به صورت فارسی بنویسید.
نام:
پست الکترونیک:
متن:

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار هفته

پربحث ترین ها

سایر خبرها