فارس نوشت: حیات اقتصادی سهامدار اصلی بانک آینده نشان میدهد که او رویای داشتن یک بانک برای تامین مالی پروژههایش را طی 20 سال اخیر با دو بانک متخلف تات و آینده تحقق بخشیده است.
این روزها که پرونده بانک آینده و تخلفات آن در صدر اخبار روزنامهها و خبرگزاریها قرار دارد، عکس تغییر تابلوهای آن در شبکههای اجتماعی بازنشر میشود و محاسبه اعداد و ارقام تخلفات و زیانهای آن برای ماشین حسابها هم سخت شده، بازخوانی روایتهایی که از پیشینهی آینده و مالک آن یعنی علی انصاری وجود دارد به روشن شدن مسئلهای که حالا به یک چالش ملی تبدیل شده، کمک میکند.
پیش از هر چیز باید کمی با چهره جنجالی و نام آشنای این روزها آشنا شد که هرچند تلاش میکند از دید رسانهها به دور باشد اما فعالیتهایش به گونهای است که خواه ناخواه توجه رسانه را به سوی خود جلب میکند.
درباره زندگی او نقلهایی چه از زبان خودش و چه از زبان دیگران وجود دارد. چنانکه گفته شده ۳۰ سال پیش در منطقه مهرآباد جنوبی زندگی میکرد؛ اما حالا در عمارتی در شمال تهران زندگی میکند که به گفته برخی، محافظانی برای جلوگیری از تصویربرداری افراد عبوری در اطراف آن وجود دارد.
علی انصاری از کجا شروع کرد
کسب و کار اولیهاش را با یک مغازه مبل فروشی شروع کرد؛ اما بعدها هم در صنعت مبل و دکوراسیون و هم در بازار آهن و هم در بساز بفروشی حرفی برای گفتن پیدا کرد.
خودش در مصاحبهای که سال ۹۵ با یکی از رسانهها داشته است میگوید که «پدرم فعالیت حرفهایاش را در صنعت ساختمان آغاز کرد ... اما من و برادرانم شغل پدرمان را ادامه ندادیم.»
او معتقد است پس از جنگ تحمیلی نظام جمهوری اسلامی فضا را با زیرساختهای قانونی و امنیت با فرصت رقابت برای بخش خصوصی ایجاد کرد اما «عدهای استفاده و عدهای هم سوء استفاده کردند.»
بلافاصله منظور خود را از استفاده و سوء استفاده شفاف و واضح توضیح میدهد که «منظورم از استفاده، مجموعه اقداماتی است که موجب اشتغال و رونق و رشد اقتصادی در کلان جامعه شد و منظورم از سوءاستفاده نیز ثروت اندوزی و بردن سرمایه به خارج از کشور و مسائلی از این قبیل است.»
همین جا ما میتوانیم متوجه شویم با شخصیتی روبهرو هستیم که خود ادعا دارد دوستدار اشتغال است و ثروتاندوزی را مضموم میداند. خودش ادامه میدهد که صنعت مبلمان را از جنوب شهر به خاطر احترام به نظام برآمده از «خونهای پاک شهیدان» شروع کرده است.
با وجود این بعدها فعالیتهایش از جنوب شهر به سایر مناطق و از صنعت مبل به حوزههای دیگر همچون بساز بفروشی، مالسازی، ورزش و بانکداری نیز کشیده شد.
هرچند نگاهی به حوزههایی که علی انصاری وارد آن شده است نشان میدهد آنها هم بیحاشیه نبودهاند اما سودای بانکداری او آغاز فصلی پربسامد در مسیر فعالیتهای اقتصادی او بود؛ فصلی که به تدریج نامش را در کنار پرحاشیهترین پروندههای مالی کشور قرار داد.
شروع تحقق رویای بانکداری
رویای بانکداری علی انصاری با بانک تات تحقق پیدا کرد و این بانک به عنوان اولین تجربه بانکداری علی انصاری و هشتمین بانک خصوصی ایران در ۸/۸/۸۸ در مشهد و هم زمان با ولادت امام هشتم شروع به کار کرد.
انتخاب مشهد و عددهای ۸ پشت سر هم، احتمالاً به خاطر علاقه ایرانیها به امام هشتم و قداست عدد ۸ برای آنها، فکر شده انتخاب شده بود.
درست مثل اسم «تات» که گفته میشود نام قومی در اطراف بوئین زهراست و علی انصاری هم نسب به همین قوم میبرد. پیش از این نیز شرکت سرمایهگذاری پدرش به همین نام ثبت شده بود.
با این حال گفته میشود مدیران بانک تات که از جمله افراد سرشناس و با تجربه حوزه بانکداری بودند برای تات ردایی تازه دوختند و با شعار «تجربه، اعتماد، توسعه» نام تات را از ریشه قومیاش جدا کردند. به این ترتیب هشتمین بانک خصوصی ایران با ظاهری ایرانی_اسلامی و با هویتی مدرن پا به عرصه وجود گذاشت.
اولین اعضای هیئت مدیره بانک تات دو چهره مهم دارد که اولی سید بهاءالدین هاشمی و دومی جلال رسولاف بود. سید بهاءالدین هاشمی اولین مدیر عامل بانک تات پیش از این مدیرعامل بانک صادرات بود. با توجه به چندین سال فعالیت در این بانک و طی کردن مراحل متعدد مدیریتی حالا تجربهای گران بها اندوخته بود که برای راه اندازی یک بانک تازهکار بسیار به کار میآمد.
مدیرعاملی او در بانک تات زیاد طولانی نشد خیلی زود در اردیبهشت سال ۹۰ خبر استعفای او آمد. هرچند همان زمان روابط عمومی بانک تات در اطلاعیهای اعلام کرد که مدیرعاملی هاشمی پایان یافته با این حال خبرها از اختلافات میان او و برخی از سهامداران بانک حکایت داشت.
اما دومین چهره مهم بانک تات جلال رسول اف مدیرعاملی چند بانک را تجربه کرده بود که به بانک تات آمد و بعد از هاشمی، مدیرعاملی آن را بر عهده گرفت.
بانک کشاورزی، بانک اقتصاد نوین و بانک دی سه بانکی بودند که رسول اف قبل از آمدن به تات تجربههای بانکداری خود را در آنها کسب کرده بود.
بعدها در سال ۹۸ زمانی که مدیر عامل بانک آینده بود، بانک مرکزی به دلیل «صورتهای مالی غیر شفاف و ارائه ارقام موهوم در گزارشهای بانک آینده» به مدت ۲۰ سال او را از مناسب دولتی و خصوصی محروم کرد. بعدها با شکایت او به ۱۰ سال کاهش پیدا کرد.
تخلفاتی که تات را به آینده تبدیل کرد
عمر بانک تات زیاد طولانی نبود؛ چرا که یک سال بعد از تاسیس آن گزارشهایی از تخلف این بانک به بانک مرکزی رسیده بود. قضیه از این قرار بود که اسفند ماه سال ۸۹ بازرس بانک مرکزی گزارشی از فعالیتهای بانک تات به محمود بهمنی رئیس وقت بانک مرکزی داده بود. بنابر آنچه در منابع آمده بهمنی در حاشیه این گزارش نوشته بود «گزارش بسیار اسف بار است. مگر میشود منابع بانک را که متعلق به مردم است، به طرق مختلف مورد سوءاستفاده قرار داد؟ مگر میشود به شرکتهای وابسته و سهامداران دیگر تسهیلات پرداخت کرد. مگر میشود ذینفع واحد را مورد توجه قرار نداد و بیش از سرمایه ( آورده سهامداران) به اشکال مختلف از بانک خارج نمود و یا سپرده گذاری نزد موسسه دیگر کرد که آنها به شرکت وابسته تسهیلات بدهند؟»
همان زمان بهمنی به قائم مقام خود میگوید که «وقتی این تخلفات را مشاهده میکنید، چرا اقدامی صورت نمیگیرد. در این گونه موارد مماشات باعث تسری تخلفات میشود. پس از احراز تخلفات، متخلفین را به کمیسیون انتظامی بانکها شوند.»
در نهایت در روزهای پایانی سال ۹۰ شورای پول و اعتبار رای به انحلال این بانک داد. اما ماحصل این انحلال و نیز ادغام آن با موسسات مالی و اعتباری «صالحین» و «آتی» کاشت شجرهای به نام بانک «آینده» بود.
پیش از این جلال رسول اف در آخرین مجمع عمومی بانک تات گفته بود که از معایب ادغام بانک تات آن است که استقلال فعلی خود را از دست میدهد؛ اما از محاسن آن این است که ما به بانکی به بیش از ۵۰۰ شعبه تبدیل خواهیم شد که «میتوانیم تسهیلات بیشتری برای سرمایهگذاری بدهیم و درآمد بیشتری جذب کنیم.» موضوعی که درستی آن با تأسیس بانک آینده و فعالیتهای آن در یک دهه اخیر ثابت شد.
بانک آینده خیلی زود با دور زدن قوانین بانک مرکزی و نرخهای مصوب سپردههای زیادی جذب کرد و آن را به یک پروژه خاص یعنی ایران مال پرداخت کرد.
ایران مال؛ پروژ علی انصاری و شرکا که نام ملی گرفت
پروژه ایران مال تقریبا همزمان با تشکیل بانک تات و با سرمایهگذاری این بانک در سال ۸۸ شروع شد اما با ادغام بانک تات با دو موسسه دیگر و تشکیل بانک آینده این پروژه نیز به بانک آینده منتقل شد. کارفرمای این پروژه نیز شرکت البرز تات از شرکتهای علی انصاری بود.
ایران مال را میتوان یکی دیگر از رویاهای علی انصاری و دوستانش دانست چنانکه سال ۹۷ جلال رسول اف مدیرعامل وقت بانک آینده در مراسم رونمایی از فاز نخست آن گفت که «بانک آینده توانسته یک ایده بزرگ را به ظهور برساند. ایدهای فراتر از پروژه ساختمانی. ایدهای چند وجهی که در نوع خود کمتر در دنیا دیده میشود.»
در همان مراسم میرمحمدصادقی که رئیس وقت هیئت امنای ایران مال بود این پروژه را آبروی ملی معرفی کرد تا همه مردم بابت ساخت آن از بانک آینده تقدیر کنند. او گفت که «به یاد دارم اوایل انقلاب، مهمانهایی که از خارج کشور به ایران میآمدند را تنها به بازار بزرگ تهران میبردیم. چرا که جای دیگری برای خرید نبود. به همین دلیل ایران مال با انگیزه آبروی ملی ساخته شد که افتخار ملی محسوب میشود.»
حالا برای اضافه برداشتها و تخلفات بانک آینده هم بهانهای ملی فراهم شده بود و احتمالا در جلسات با مسئولین و مقامات هم به همین بهانه تخلفات توجیه شده بودند.
همچنانکه علی انصاری در اطلاعیه اخیر خود که همزمان با پایان کار بانک آینده منتشر کرده ایران مال را «طرح ملی و تمدنی» نامیده است.
اما این طرح ملی و تمدنی به چاه ویلی تبدیل شد که اکثر منابع بانک آینده را بلعید و اسم این شرکت را پای ثابت تسهیلات کلان در صورتهای مالی بانک تبدیل کرد.
مقامات رسمی بانک مرکزی میگویند سرمایه بانک آینده فقط ۱۶۰۰ میلیارد تومان بوده است اما بیش از ۲۰۰ هزار میلیارد تومان تسهیلات پرداخت کرد که از این میزان حدود ۱۳۰ میلیارد تومان به شرکتهای زیر مجموعه بانک پرداخت شد.
نکته جالب اینکه ۹۹ درصد تسهیلات کلانی که این بانک به شرکتهای وابسته پرداخت کرده بود نیز به بانک بازنگشت تا رکورد تسهیلات نکول شده را به نام خود ثبت کند.
حالا مشخص شده که این پولهای پرداختی، زیانی ۵۵۰ هزار میلیارد تومانی ایجاد کرده که طی این سالها فشار آن همواره به تمام مردم ایران وارد شده است. در نهایت نیز بانک آینده به خط پایان رسید اما پیامدهای رویای بانکداری علی انصاری همچنان با مردم ایران خواهد بود.




