تنها چند دقيقه پس از انتشار بيانيه آنلاين دونالد ترامپ، رييسجمهور امريكا مبني بر اعمال تعرفه 100 درصدي بر تمامي واردات چين از اول نوامبر، بازار رمزارزها دچار آشفتگي شد و طبق دادههاي پلتفرم «كوينگكو»، طي چند ساعت، كل سرمايه بازار رمزارزها از حدود ۴.۲۵ تريليون دلار، به ۴.۰۵ تريليون دلار كاهش يافت و تقريبا ۲۰۰ ميليارد دلار از ارزش آن كاسته شد. در همين زمان، بيتكوين با ۱۰ درصد سقوط، از ۱۲۲ هزار دلار، به ۱۰۷ هزار دلار رسيد و «اتريوم»، «ريپل» و «بايننس» نيز بيش از ۱۵ درصد كاهش يافتند.
اين بيانيه باعث اولين فروش عمده رمزارزها شد و حدود ۱۲۵ ميليارد دلار از ارزش رمزارزها و بيش از ۸۰۰ ميليون دلار از موقعيتهاي اهرمي را از بين برد. موج دوم ضرر بازار رمزارزها هم درست چند ساعت پس از اين بيانيه رخ داد كه ترامپ در پست قبلي خود در شبكه اجتماعي «تروث سوشال»، ديدار برنامهريزيشده با شيجينپينگ، رييسجمهور چين را لغو و به افزايش «عظيم» تعرفهها تهديد كرد. اين تنش، بازارها را غافلگير و فشار نقدينگي را بر موقعيتهاي اهرمي تشديد كرد. در حال حاضر نيز كاهش قيمت بيتكوين در حال آزمايش سطوح رواني كليدي است، در حالي كه «آلتكوينها» همچنان در بحبوحه فروش سنگين، عملكرد ضعيفي دارند.
نوسانات بازار ارز ريشه در تحولات سياسي دارد
سيده مهكامه شريفزاد، رييس هياتمديره انجمن بلاكچين نيز در خصوص بازار جهاني رمزارزها در مقطع فعلي به «اعتماد» ميگويد: در حال حاضر اين بازار در حال نوسان بوده و روزهاي حساسي را سپري ميكند، اين نوسانات صرفا ناشي از عوامل اقتصادي يا قيمتي نيست، بلكه بيشتر ريشه در تغيير سياستهاي مالي جهاني، نگرشهاي جديد رگولاتورها و تحول در نقش رمزارزها در نظام مالي دارد. امروز شاهد آنيم رمزارزها ديگر صرفا ابزار سرمايهگذاري نيستند؛ بلكه به تدريج به بخشي از نظام پرداخت و ذخيره ارزش جهاني تبديل ميشوند.
او ادامه ميدهد: هر بار كه جهان به سمت تنظيمگري يا چارچوبهاي جديد ميرود، بازار دچار نوسان ميشود، نوساني كه از جنس بلوغ است نه فروپاشي. اما نكته كليدي اين است كه هر چه تصميمات سياستي در اين حوزه شفافتر، تدريجيتر و مبتني بر مشورت با متخصصان باشد، اثرپذيري بازار از اين نوسانات كمتر خواهد بود.
شريفزاد در خصوص وضعيت بازار رمزارزها در داخل كشور نيز ميگويد: در ايران نيز ما متأثر از همين فضاي پرنوسان جهاني هستيم، اما تفاوت بزرگ در نحوه مواجهه ما با اين بازار است. در حالي كه جهان تلاش ميكند با سياستگذاري تدريجي، ريسكها را مديريت كند، ما در داخل كشور گاهي با مصوبات يا تصميمهاي هيجاني عملا به همان نوسانات جهاني دامن ميزنيم. رييس هياتمديره انجمن بلاكچين تصريح ميكند: سالهاست كه مردم بخشي از دارايي خود را در قالب رمزارز سرمايهگذاري كردهاند تا در زمان مناسب بتوانند از آن استفاده يا خروج كنند. اما با وضع محدوديتها و مسدودسازيهاي ناگهاني، در واقع امكان مديريت سرمايه را از آنها ميگيريم و اين باعث ميشود مسير سرمايه از بازار رسمي به بازار زيرزميني منحرف شود. چنين روندي نهتنها امنيت سرمايهگذار را تهديد ميكند، بلكه كنترل و شفافيت كل بازار را نيز از بين ميبرد. آنچه امروز نياز داريم، سياستگذاري مبتني بر واقعيت اقتصادي و گفتوگوي تخصصي ميان رگولاتور و فعالان بازار است؛ نه تصميمگيريهاي مقطعي و واكنشي.
نبود استراتژي واحد و روشن ميان نهادها
اين فعال حوزه رمز ارز مهمترين ريسكهاي بازدارنده و ساختاري در بازار رمزارزها را ناهماهنگي ميان نهادهاي تصميمگير عنوان كرده و ميگويد: نبود استراتژي واحد و روشن، باعث ميشود هر دستگاه بر اساس برداشت خود اقدام كند و در نتيجه فعالان اقتصادي با چندين تفسير و دستور متناقض مواجه شوند. از سوي ديگر، عدم درك دقيق از ماهيت فناوري و بازار رمزارز باعث ميشود سياستگذاريها به جاي ايجاد نظم، نااطميناني توليد كنند. تصميماتي مانند محدوديت ناگهاني بر معاملات، بستن درگاهها يا ابلاغيههاي مبهم، عملا انگيزه فعاليت شفاف را از بين ميبرند و سرمايهگذاران را به مسيرهاي غيررسمي سوق ميدهند. او ادامه ميدهد: در سطح جهاني نيز ريسكهاي ساختاري همچنان پابرجاست: از تمركز بيش از حد در برخي شبكهها گرفته تا وابستگي استيبلكوينها به ساختار بانكي امريكا. اما تفاوت كشورهايي كه در اين فضا پيشرو شدهاند، در نحوه مواجهه است؛ آنها سعي كردهاند با تدوين مقررات تدريجي، ريسك را كنترل كنند نه حذف. همه اينها در حالي است كه گروه وسيعي از جامعه و مردم، پشت درب اين تصميمات و سياستهاي كلان ايستادهاند و موضوع را خيلي بديهيتر و سادهانگارانهتر ميبينند و صرفا نياز آنها به سرمايهگذاري در يك بازار سودآور و پرريسك تامين نشده است. اين نياز بايد برآورده شود و متاسفانه اكنون مبهم و مغفول باقي مانده است. شريفزاد ميافزايد: تحريمها بهطور طبيعي باعث شده رمزارز براي بخشي از فعالان اقتصادي به عنوان مسير جايگزين انتقال ارزش مطرح شود، اما در كنار اين فرصت، ريسكهاي جدي هم وجود دارد. يكي از مهمترين اين ريسكها، مسدود شدن يا فريز شدن داراييها در صورت استفاده از شبكهها يا استيبلكوينهاي متمركز است. بسياري از رمزارزهاي ظاهرا آزاد، در واقع تحت كنترل شركتهاي امريكايي هستند و در صورت اتصال به كيفپولهايي كه از نظر آنها تحريمي تلقي شوند، ميتوانند دارايي را بلوكه كنند. بنابراين توصيه ميشود كاربران ايراني با آگاهي كامل و از منابع معتبر اطلاعات كسب كنند، به هر ادعايي در فضاي مجازي اعتماد نكنند و تا حد امكان از استيبلكوينهاي متمركز فاصله بگيرند. استفاده از داراييها و شبكههايي كه كنترلپذيري كمتري دارند، ميتواند امنيت سرمايه را افزايش دهد.
چالش اعتبار و ريسكهاي بينالمللي
او ميگويد: فعالان رمزارز در ايران با مشكل اعتماد و پذيرش بينالمللي مواجهاند؛ هرگونه ارتباط بين پلتفرم ايراني و بازار بينالمللي ممكن است تحت نظارت شديد يا در ليست سياه قرار گيرد. اين موضوع ريسك بزرگي براي سرمايهگذاران خارجي يا تعاملات فرامرزي به همراه دارد. چشمانداز كلي اين بازار، برخلاف تصور عمومي، مثبت است؛ بلكه از حيث بلوغ و تثبيت نقش آن در اقتصاد جهاني. شريفزاد در خاتمه ميافزايد: رمزارزها مسير برگشتناپذير تحول در نظام مالي را رقم زدهاند. هرچه كشورها سريعتر با اين واقعيت كنار بيايند، سهم بيشتري از اقتصاد ديجيتال آينده خواهند داشت. در ايران نيز اگر سياستگذاريها بهجاي منع، به سمت هدايت و شفافيت برود، ميتوانيم از ظرفيتهاي بينظير اين بازار از اشتغال تخصصي گرفته تا جذب سرمايه خارجي بهرهمند شويم. اما اگر روند فعلي تصميمگيريهاي هيجاني ادامه يابد، متأسفانه نتيجه آن تنها رشد بازار غيررسمي و افزايش بياعتمادي عمومي خواهد بود.
ريزش دسته جمعي رمزارزها
كاوه مشتاق، كارشناس حوزه بلاكچين، با اشاره به وضعيت جهاني بازار رمزارزها به «اعتماد» توضيح ميدهد: در حال حاضر ارزش كل بازار جهاني رمزارزها حدود ۴۰۰۰ ميليارد دلار است و بيش از ۶۰ درصد اين ارزش در اختيار بيتكوين قرار دارد و حدود ۴۰ درصد باقيمانده نيز به ساير رمزارزها موسوم به «آلتكوينها» اختصاص دارد، اما بخش اعظم اين سهم نيز كه حدود هشتاد درصد ميشود در اختيار حدود ۲۰ ارز نخست اين بازار است. او اشاره ميكند: شاخصهاي اصلي ارزش بازار در سايتهايي مانند «كوين ماركت كپ» بر اساس قيمت و حجم معاملات مرتب ميشوند و تغييرات آنها ميتواند در تحليل وضعيت بازار نقش تعيينكنندهاي داشته باشد. به گفته او، طي روزهاي اخير با افزايش تنشهاي تجاري ميان ايالات متحده و چين و اعلام تعرفههاي جديد از سوي دولت امريكا، ارزش بازار رمزارزها حدود ۱۰ درصد كاهش يافته و از ۴۰۰۰ ميليارد دلار به حدود ۳۶۰۰ تا ۳۷۰۰ ميليارد دلار رسيده است.
واكنش متفاوت «بيتكوين» و «آلتكوينها»
مشتاق توضيح ميدهد: در اين ريزش، بيتكوين سهم كمتري از افت بازار را به خود اختصاص داده و حدود ۱۰ درصد كاهش را تجربه كرده است، اما بسياري از آلتكوينها تا بيش از ۲۰ درصد افت قيمت داشتهاند. او معتقد است: اين مساله باعث زيان سنگين براي معاملهگراني شده كه در بازار مشتقات رمزارزي، مانند معاملات آتي يا اختيار معامله فعال بودهاند، زيرا بسياري از آنها در جريان اين نوسانات اصطلاحا «ليكوئيد» شده و دارايي خود را از دست دادهاند. او تأكيد ميكند: بازار رمزارزها همچنان بهشدت وابسته به تحولات سياسي و اقتصادي جهان است و هر تنش بزرگ در عرصه بينالمللي ميتواند موجي از نوسانات را در اين بازار ايجاد كند.
۲۴ ميليون كاربر ايراني در بازار رمزارزها
مشتاق با اشاره به وضعيت بازار رمزارزها در ايران ميگويد: در كشور حدود ۲۴ ميليون نفر حداقل يكبار در اين بازار معامله انجام دادهاند و محبوبترين ارز ديجيتال در ميان كاربران ايراني همچنان بيتكوين است، اما رمزارزهايي مانند: كاردانو، دوجكوين و شيبا نيز در مقاطع مختلف محبوبيت زيادي پيدا كردهاند. همچنين رمزارز تتر (USDT) كه ارزش آن برابر يك دلار امريكا است، به دليل ثبات قيمتي و نقش آن در تبديل و انتقال ارزش، از پركاربردترين رمزارزها در ميان ايرانيان به شمار ميرود.
محدوديتها و تحريمهاي رمزارزي عليه ايرانيها
اين كارشناس حوزه بلاكچين با اشاره به موانع و تحريمهاي موجود توضيح ميدهد: ايرانيها صرفا به دليل تابعيت يا حتي محل تولدشان در فهرست كاربران پرريسك يا مشكوك قرار دارند. به گفته او، هرگونه تراكنش رمزارزي كه از داخل خاك ايران انجام شود، توسط بسياري از پلتفرمهاي بينالمللي ممنوع يا محدود ميشود. حتي ايرانياني كه در كشورهاي ديگر اقامت يا تابعيت گرفتهاند نيز در صورتي كه محل تولدشان ايران ثبت شده باشد، در معرض خطر مسدود شدن حسابهاي رمزارزي خود هستند. او يادآوري ميكند: در سالهاي گذشته چندين صرافي بزرگ بينالمللي از جمله صرافيهاي امريكايي و استراليايي دارايي كاربران ايراني را مسدود كردهاند و بسياري از آنان تنها پس از سالها پيگيري توانستهاند بخشي از دارايي خود را بازگردانند. اين محدوديتها موجب شده كه معاملهگران ايراني براي فعاليت در بازار جهاني رمزارزها با ريسك بالا روبرو شوند و ناچار به استفاده از صرافيهاي داخلي باشند.
خطر فريز شدن تتر براي ايرانيان
مشتاق در ادامه توضيح ميدهد: رمزارز «تتر» بهدليل ويژگي فريزپذيري در كيف پولهاي شخصي نيز ميتواند خطرناك باشد. شركت صادركننده تتر در صورت شناسايي آدرس كيف پول متعلق به كاربران ايراني، ميتواند دارايي آنها را مسدود كند. اين موضوع در حالي است كه تتر يكي از پركاربردترين ارزها در ايران است و بسياري از كاربران از آن براي ذخيره ارزش يا انجام مبادلات استفاده ميكنند. او هشدار ميدهد: كاربران ايراني بايد در استفاده از اين رمزارز نهايت احتياط را داشته باشند، زيرا امكان فريز دارايي آنها بهصورت لحظهاي وجود دارد.
سياستهاي بانك مركزي؛ از نظارت تا تصديگري
كاوه مشتاق معتقد است: سياستهاي بانك مركزي ايران در حوزه رمزارزها نه تنها حمايتي نبوده، بلكه به نوعي تبديل به مانعي داخلي شده است و بانك مركزي به جاي اتخاذ رويكرد نظارتي و تسهيلگر، تمايل دارد خود به صورت مستقيم در بازار حضور داشته باشد و از طريق شركتهاي زيرمجموعه وارد فعاليت شود. به گفته مشتاق، اين رويكرد باعث شده سياستهاي غيركارآمدي در پيش گرفته شود و در عمل، بازار رمزارزها در داخل كشور تحت فشار مضاعف قرار گيرد. او تأكيد ميكند: علاوه بر تحريمهاي بينالمللي كه فعاليت كاربران ايراني را محدود كرده است، سياستهاي سلبي و سختگيرانه داخلي نيز مسير استفاده از رمزارزها براي تجارت و تبادلات مالي را مسدود كردهاند. به گفته او، اين سياستها نهتنها مانع فعاليت سالم فعالان بازار ميشود، بلكه باعث شده مردم به سمت بازارهاي غيررسمي و پنهان حركت كنند.
ضرورت تغيير رويكرد و پذيرش واقعيت رمزارزها
اين كارشناس حوزه بلاكچين ميگويد: رمزارزها ديگر پديدهاي موقتي نيستند و بخش جداييناپذير از نظام مالي جهان شدهاند. بانك مركزي ايران بايد با درك اين واقعيت، سياستي واقعبينانهتر و بازتر در قبال اين بازار اتخاذ كند.
مشتاق ميافزايد: در شرايط كنوني، بسياري از تجار ايراني بهدليل تحريمهاي بانكي بينالمللي ميتوانند از رمزارزها به عنوان ابزاري براي تسهيل مبادلات استفاده كنند، اما سياستهاي داخلي مانع از تحقق اين ظرفيت شده است. مشتاق در تحليل آينده بازار نيز ميگويد: روند قيمتها بهشدت وابسته به شرايط سياسي و بهويژه جنگ تجاري ميان چين و امريكا است.
او معتقد است: در صورت كاهش تنشها و پايان جنگ تعرفهاي، بازار رمزارزها ميتواند بهبود پيدا كند و ارزش كلي آن مجددا افزايش يابد. اما اگر جنگ تجاري ادامه يابد و فضاي نااطميناني در اقتصاد جهاني گسترش پيدا كند، احتمالا سرمايهگذاران بهسمت داراييهاي امنتر مانند بيتكوين حركت خواهند كرد و ارزش اين رمزارز افزايش مييابد، در حالي كه آلتكوينها ممكن است همچنان با كاهش قيمت مواجه شوند. مشتاق تأكيد ميكند: آينده رمزارزها در گرو تصميمات سياسي و اقتصادي جهاني و همچنين سياستهاي داخلي كشورهاست. او ميگويد: هرچه سياستگذاران با شناخت و درك دقيقتري از اين بازار عمل كنند، امكان استفاده از ظرفيتهاي مثبت آن براي رشد اقتصادي و كاهش محدوديتهاي مالي بيشتر فراهم ميشود./ اعتماد