در حالی که آمریکا با ائتلافهای نظامی و فشارهای ژئوپلیتیکی در اقیانوس هند و دریای جنوبی چین، مسیرهای حیاتی تجارت شرق آسیا را تهدید میکند، تهران و پکن با توسعه همکاریهای زمینی در قالب ابتکار «کمربند و جاده»، راهی تازه و امن برای عبور کالاها از خاک ایران گشودهاند.
در شرایطی که رقابت ژئوپلیتیکی میان آمریکا و چین به اوج خود رسیده و مسیرهای دریایی جهان به میدان رویارویی ابرقدرتها بدل شدهاند، ایران بهعنوان کشوری در قلب اوراسیا، بار دیگر اهمیت تاریخی خود را در پیوند شرق و غرب بازیافته است.
اتصال مستقیم ریلی میان شهر شیآن چین و بندر خشک آپرین در ایران و همچنین عبور چندین قطار چینی ، فصل تازهای از همکاریهای راهبردی دو کشور را رقم زده؛ همکاریای که فراتر از یک پروژه حملونقلی، در حقیقت بخشی از نبرد اقتصادی قرن بیستویکم است.
ایران با موقعیت منحصربهفرد خود، میتواند مسیر جایگزینی برای عبور کالاهای چینی به غرب آسیا، قفقاز، ترکیه و اروپا فراهم آورد؛ مسیری زمینی که در مقایسه با راههای دریایی پرریسک از جمله تنگه مالاگا، بابالمندب یا کانال سوئز، امنتر، کوتاهتر و کمتر آسیبپذیر در برابر فشارهای نظامی آمریکاست.
به اعتقاد کارشناسان، در حالی که واشنگتن در حال تقویت حضور نظامی در آبهای پیرامونی چین است، مسیرهای زمینی از طریق ایران میتواند بهنوعی «سوپاپ اطمینان استراتژیک» برای پکن تبدیل شود.
این مسیر نهتنها وابستگی چین به خطوط دریایی تحت نفوذ آمریکا را کاهش میدهد، بلکه به آن اجازه میدهد بدون مواجهه مستقیم با تنشهای دریایی، تجارت خود را با غرب آسیا و اروپا تداوم بخشد.
کریم نائینی، کارشناس حملونقل بینالمللی، در گفتوگو با فارس عنوان کرد که ایران صرفاً یک مسیر ترانزیتی نیست؛ بلکه گذرگاهی حیاتی است که میتواند چین را از خطرات تحریمهای غرب و تهدیدهای نظامی دریایی مصون نگه دارد. ما نباید این نقش را دستکم بگیریم.
وی افزود: با وجود ظرفیتهایی چون بندرعباس، بندر خشک آپرین و موقعیت بیبدیل ایران در اتصال به شبکه ریلی آسیای مرکزی، هنوز از تمام پتانسیل همکاری با چین استفاده نکردهایم. ایران باید با برنامهریزی دقیق، خود را به عنوان شریک مطمئن پکن در تجارت اوراسیا تثبیت کند.
افتتاح کنسولگری چین در بندرعباس، نشانهای روشن از اهمیت روزافزون سواحل جنوبی ایران در معادلات دریایی و لجستیکی پکن است. با این حال، کارشناسان هشدار میدهند که عدمتوجه کافی به توسعه بنادر و خطوط ترانزیتی میتواند موجب از دست رفتن فرصتهای طلایی همکاری شود.
اکنون که تحریمهای آمریکا همچنان پابرجاست، مکانیسم ماشه با بهانهجویی غربیها فعال شده و دریای چین جنوبی در آستانه بحرانهای تازه است، کریدور زمینی ایران میتواند کلید نجات چین از وابستگی به مسیرهای دریایی پرتنش باشد.
این همان مزیتی است که تهران باید آن را نه صرفاً بهعنوان یک مسیر عبور، بلکه به عنوان اهرم قدرت ژئوپلیتیکی در تعامل با شرق تعریف کند و سالها توسط مسئولان کشور، به فراموشی سپرده شده است.