با شدت گرفتن جنگهای تجاری و تعرفهای آمریکا، برخی کشورها از چین گرفته تا ترکیه و آرژانتین با کاهش عمدی ارزش پول ملی خود تلاش میکنند صادراتشان را تقویت کرده و فشارهای واشنگتن را خنثی کنند؛ اقدامی که صدای آمریکا را درآورده است.
در سالهای اخیر، سیاستهای تجاری و تعرفهای ایالات متحده واکنشهای متفاوتی در اقتصاد جهانی برانگیخته است. یکی از ابزارهای کلیدی که برخی کشورها برای مقابله با فشارهای واشنگتن به کار گرفتهاند، کاهش عمدی ارزش پول ملی است؛ راهبردی که به باور بسیاری از اقتصاددانان، جنگ ارزی را به صحنه تازهای از رقابت قدرتهای اقتصادی بدل کرده است.
چین نمونه برجسته این رویکرد است. در بحبوحه جنگ تجاری با آمریکا، پکن با تضعیف ارزش یوان در برابر دلار، فشار تعرفههای سنگین ایالات متحده بر صادراتش را تا حد زیادی خنثی کرد. یک مقام سابق وزارت بازرگانی چین تأکید میکند: «وقتی آمریکا تعرفهها را افزایش میدهد، ما میتوانیم با کاهش ارزش یوان اثر آن را بیاثر کنیم. این یک ابزار دفاعی مشروع است.»
اما چین تنها بازیگر این میدان نیست. کشورهای نوظهوری چون ترکیه، آرژانتین و حتی برخی اقتصادهای جنوب شرق آسیا نیز با سیاستهای پولی مشابه، تلاش کردهاند صادرات خود را تقویت کنند و در برابر فشارهای واشنگتن مقاومت نشان دهند.
چرا کشورها پول خود را تضعیف میکنند؟
هدف اصلی از این اقدام، افزایش رقابتپذیری صادرات است. وقتی ارزش پول ملی کاهش مییابد، کالاهای تولید داخل در بازار جهانی ارزانتر میشوند و جذابیت بیشتری برای خریداران خارجی پیدا میکنند. به این ترتیب، صادرات رشد میکند و درآمد ارزی کشور افزایش مییابد. برای کشورهایی که با تعرفههای آمریکا مواجه هستند، این اقدام به منزله «خنثیسازی سلاح تعرفه» عمل میکند.
ابزارهای تضعیف ارزش پول
کشورها برای کاهش ارزش ارز خود ابزارهای مختلفی به کار میگیرند:
کاهش نرخ بهره: با پایین آوردن نرخ سود بانکی، سرمایهگذاران خارجی تمایل کمتری به نگهداری ارز آن کشور دارند و ارزش پول کاهش مییابد.
چاپ پول: افزایش حجم نقدینگی موجب افت ارزش پول ملی در برابر ارزهای خارجی میشود.
دخالت در بازار ارز: بانک مرکزی میتواند با خرید ارزهای خارجی و عرضه پول ملی در بازار، عملاً ارزش آن را کاهش دهد.
اتکا به منابع خارجی: برخی کشورها با جذب سرمایه خارجی، جریانهای ارزی را به گونهای هدایت میکنند که ارزش پولشان تضعیف شود.
آیا ارز ضعیف همیشه مفید است؟
کاهش ارزش پول اگرچه صادرات را تقویت میکند، اما همیشه به نفع اقتصاد نیست. ارز ضعیف موجب افزایش تورم داخلی میشود؛ زیرا کالاهای وارداتی گرانتر میشوند. علاوه بر این، کشورهایی که بدهی خارجی بالایی دارند، با تضعیف پول ملی در بازپرداخت بدهیهای دلاری خود دچار مشکل میشوند.
یکی از تحلیلگران بازار ارز در لندن میگوید: «کاهش ارزش پول یک شمشیر دولبه است. در کوتاهمدت به صادرات کمک میکند، اما در بلندمدت میتواند تورم، فرار سرمایه و بیثباتی اقتصادی را به همراه داشته باشد.»
آیا کاهش عمدی ارزش پول منصفانه است؟
ایالات متحده بارها کشورهایی مانند چین را به «دستکاری ارزی» متهم کرده و آن را اقدامی غیرمنصفانه در تجارت جهانی دانسته است. با این حال، بسیاری از اقتصاددانان معتقدند که سیاست ارزی نیز بخشی از ابزارهای مشروع کشورها برای دفاع از منافع ملی است؛ درست همانطور که آمریکا با تعرفهها یا تحریمها منافع خود را پیگیری میکند.
در نهایت، پرسش کلیدی باقی میماند: آیا همیشه یک ارز قوی به معنای اقتصاد قوی است؟ تجربه نشان داده که پاسخ سادهای وجود ندارد. برخی کشورها با ارز ضعیف توانستهاند صادرات و رشد اقتصادی را تقویت کنند، در حالی که دیگران گرفتار تورم و بیثباتی شدهاند. در جهانی که اقتصاد و سیاست به شدت درهم تنیدهاند، ارزش پول ملی دیگر صرفاً یک شاخص اقتصادی نیست، بلکه به سلاحی راهبردی در رقابت ژئوپلیتیک بدل شده است.