با راهاندازی پروژه ان جی ال به شکل کامل، روزانه ۶.۸ میلیون مترمکعب گاز مشعل را به محصولات با ارزش از جمله ۴۰ هزار بشکه اتان، ۸۵۰ بشکه میعانات گازی، ۳۴۵ تن گوگرد و ۴.۳ میلیون مترمکعب گاز متان تبدیل میکند.
پروژه مهار گاز مشعل یا تبدیل گاز آن به میعانات گازی مورد نیاز پالایشگاه های گاز موسوم به طرح NGL3100 دهلران به بهرهبرداری رسمی رسید.
واحدی که سالها انتظار برای جمعآوری بخشی از گازهای مشعل غرب کشور را پایان میدهد.
این پروژه در صورت بهرهبرداری کامل میتواند روزانه ۶.۸ میلیون مترمکعب گاز مشعل را به محصولات باارزش تبدیل کند؛ از جمله ۴۰ هزار بشکه اتان، ۸۵۰ بشکه میعانات گازی، ۳۴۵ تن گوگرد و ۴.۳ میلیون مترمکعب گاز متان.
بحران پنهان؛ ۱۸ میلیارد مترمکعب در آتش
طبق گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس، ایران در سال ۱۴۰۱ بیش از ۱۸.۴ میلیارد مترمکعب گاز همراه نفت را سوزانده است. این رقم معادل روزانه ۵۰.۵ میلیون مترمکعب است که حدود نیمی از کل گاز تولیدی همراه نفت کشور را شامل میشود. این حجم از سوختن، ایران را پس از روسیه در جایگاه دوم جهانی فلرینگ» قرار داده است.
آمار نشان میدهد که برنامه ششم توسعه با هدف جمعآوری ۹۰ درصد گاز مشعل تدوین شد، اما در عمل تنها ۵ درصد از این هدف محقق شد. به بیان دیگر، به جای آنکه میلیاردها مترمکعب گاز به ثروت ملی تبدیل شود، هر ساله در مشعلها دود شده و به هوا میرود.
میلیاردها دلار عدمالنفع
ابعاد اقتصادی این اتلاف حیرتانگیز است. به گفته کارشناسان، ارزش گازهای مشعل اگر فرآورش، شیرینسازی و صادر میشد، سالانه بیش از ۴.۶ میلیارد دلار درآمد برای کشور به همراه داشت. این یعنی در دهه گذشته، ایران چیزی حدود ۳۴ میلیارد دلار را دود کرده است؛ رقمی که میتوانست بخش مهمی از پروژههای نیمهتمام نفت و گاز یا زیرساختهای انرژی را تأمین مالی کند.
سهم دهلران در معادله
در این میان، دهلران قرار است نقش یک پایگاه کوچک اما مهم» را بازی کند. ظرفیت روزانه ۶.۸ میلیون مترمکعبی این واحد معادل ۱۳ درصد از حجم گازهایی است که هر روز در کشور سوزانده میشود. به زبان ساده، اگرچه دهلران میتواند بخشی از این اتلاف را کاهش دهد، اما به هیچ عنوان کافی نیست و تنها یک قطعه از پازل بزرگ جمعآوری گازهای مشعل محسوب میشود.
برای بررسی اهمیت افتتاح NGL3100 و جایگاه آن در سیاستهای کلان انرژی، با مهدی هاشمزاده، کارشناس حوزه انرژی گفتوگو کردیم.
او در ابتدای سخنانش تأکید میکند که دهلران نماد یک فرصت از دسترفته» است: بیش از یک دهه از طرح جمعآوری گازهای مشعل در غرب کشور میگذرد، اما تازه امروز یک واحد در دهلران به بهرهبرداری میرسد. این یعنی ما نهتنها از دنیا عقب هستیم، بلکه هزینه فرصتهای زیادی را هم متحمل شدهایم.
هاشمزاده با اشاره به مقایسه جهانی افزود: کشورهایی مثل عربستان و قطر عملاً فلرینگ را به حداقل رساندهاند و گازهای همراه نفت را به خوراک پتروشیمی و صادرات گاز مایع تبدیل کردهاند. در ایران اما ما سالانه دهها میلیارد مترمکعب را در آسمان میسوزانیم.
به گفته او، افتتاح دهلران یک گام مثبت» است اما باید آن را نقطه شروع دید:
این پروژه نهایتاً ۱۳ درصد از حجم مشعلسوزی کشور را کاهش میدهد. اگر بخواهیم واقعاً مشکل را حل کنیم، نیاز به سرمایهگذاری گسترده، اصلاح مقررات و ورود بخش خصوصی داریم. بدون آن، دهلران فقط یک مُسکّن موقت خواهد بود.
پیامدهای زیستمحیطی
موضوع دیگری که کمتر مورد توجه قرار میگیرد، پیامدهای زیستمحیطی فلرینگ است. سوزاندن روزانه میلیونها مترمکعب گاز علاوه بر آلودگی هوا، انتشار گازهای گلخانهای را تشدید میکند و بر سلامت ساکنان مناطق نفتخیز تأثیر منفی میگذارد. به گفته کارشناسان محیط زیست، سهم مشعلسوزی در افزایش گازهای گلخانهای ایران قابل توجه است و هر گونه اقدام برای کاهش آن میتواند به تعهدات بینالمللی کشور در حوزه اقلیم نیز کمک کند.
افتتاح طرح NGL3100 دهلران خبر خوبی است، اما نه پایانی بر ماجرای تلخ مشعلسوزی. با وجود ظرفیت ۶.۸ میلیون مترمکعبی این واحد، ایران همچنان روزانه بیش از ۴۰ میلیون مترمکعب گاز را در آتش میسوزاند. اگر دولت قصد دارد به وعدههای خود در زمینه بهرهوری انرژی عمل کند، باید این پروژه را نقطه آغاز یک نهضت ملی بداند؛ نه یک پایان راه.