ایران در میانه یکی از سهمگینترین بحرانهای آبی تاریخ خود دستوپا میزند، اما گویا برای مسئولان کشور هنوز متهم اصلی همچنان مردماند، نه تصمیمگیران. این تصویرسازی یکسویه، انکار سهم دولت در شکلگیری فاجعهایست که حالا حیات سرزمین را تهدید میکند. از دهه ۱۳۶۰، رؤیای خودکفایی در تولید گندم و سایر محصولات غذایی، به سیاست محوری جمهوری اسلامی تبدیل شد. این رؤیا، بهرغم هشدارهای کارشناسان، در اقلیمی خشک و نیمهخشک و با منابع آبی محدود، به اجرا گذاشته شد.
به گزارش ایران جیب از اقتصاد ۲۴ ، حتی در همین شرایطی که ایران با شدیدترین بحران آبی تاریخ خود دستوپنجه نرم میکند، بخش کشاورزی به جای آنکه نقش پشتیبان امنیت غذایی ایفا کند، به یکی از اصلیترین عوامل فروپاشی منابع آبی بدل شده است. سیاستهایی که با شعار خودکفایی، آب را عملاً مجانی به کشاورزان دادهاند، امروز هزینههایی به مراتب سنگینتر از منافعشان به اقتصاد تحمیل میکنند. تصور کنید در کشوری که سالهاست بحران آب از مرز هشدار گذشته، هنوز هندوانه، نماد محصولات آببری که ضرورتی هم ندارد، در حجم بالا کشت میشود.
این همه آب صرف محصولی میشود که نه کالای استراتژیک است، نه ارزآور و نه جزو سبد اصلی خانوار. از سوی دیگر کشاورز هنوز و همچنان بر اساس سود کوتاهمدت و بدون توجه به اقلیم، به سراغ هرچه بیشتر کاشتن میرود؛ چون کسی مسیر درست را نشان نداده است. اما فاجعه تنها به کشاورزی محدود نیست؛ توسعه صنایع آببر در مناطق خشک، بحران را به مرز فروپاشی رسانده است.
چنان که فولاد مبارکه در اصفهان، یکی از بزرگترین مصرفکنندگان آب کشور است؛ سالانه ۲۷ میلیون مترمکعب آب میبلعد. اگرچه بخشی از این مصرف با پساب جایگزین شده، اما اساساً استقرار چنین صنعتی در منطقهای خشک، تصمیمی فاجعهآمیز بود. تجربه فولاد مبارکه نشان میدهد که حتی با اصلاح نسبی مصرف، نمیتوان واقعیت غلط بودن محل استقرار را انکار کرد. نمیتوان انتظار داشت مردم از یکلیوان آب صرفنظر کنند، در حالیکه صنایع و کشاورزی ناپایدار، با چراغ سبز دولت، منابع را میبلعند.
هم چنین باید توجه داشت که بیش از ۷۰٪ زمینهای آبی کشور با روش غرقآبی سنتی آبیاری میشود. آبیاری غرقابی یا کرتی روشی سنتی است که در آن زمین کشاورزی با آب پوشانده میشود. در این روش آب از طریق جویها یا کانالها به زمین هدایت شده و روی سطح خاک پخش میشود و به تدریج به ریشه گیاهان نفوذ میکند. این روش یکی از قدیمیترین و سادهترین روشهای آبیاری است که به دلیل سادگی و هزینه کم هنوز هم در بسیاری از مناطق مورد استفاده قرار میگیرد.
اصرار اصلی کشاورزان در ایران نیز سود بردن از همین روش است که از دلایل اصلی آن میتوان به موارد زیر اشاره کرد: نبود انگیزه اقتصادی (آب تقریباً رایگان) خردهمالکی و نبود تشکلهای قدرتمندعدم دسترسی به فناوریهای کممصرف نبود نظام سهمیهبندی و حقوق انتقالپذیر آبتا زمانی که آب با سیاست حکمرانی اشتباه آب به شکلی ارزان نزدیک به مجانی برای کشاورز در نظر گرفته شود؛ کشاورزان ایرانی هیچ فکری برای اصلاح وضعیت نخواهند کرد.