کانال تلگرام ایران جیب
مدیران خودرو 777
مدیران خودرو 777
ایرانیان خودروایرانیان خودرو

دوئل ترکیه و اسرائیل برای شام


کد خبر : ۱۳۵۰۸۷یکشنبه، ۲۹ تیر ۱۴۰۴ - ۰۸:۰۳:۱۵۱۶۷۹ بازدید

با سقوط بشار اسد و به قدرت رسیدن ابومحمد الجولانی که با حمایت ترکیه انجام گرفت، سوریه از عضو جدایی‌ناپذیر محور مقاومت به زمین نزاع میان ...
دوئل ترکیه و اسرائیل برای شامدوئل ترکیه و اسرائیل برای شام

با سقوط بشار اسد و به قدرت رسیدن ابومحمد الجولانی که با حمایت ترکیه انجام گرفت، سوریه از عضو جدایی‌ناپذیر محور مقاومت به زمین نزاع میان پروژه‌های منطقه‌ای رقیب تبدیل شد. از این میان، دو طرح بیرون آمد که یکی «جاده توسعه» ترکیه و دیگری «خط صلح» اسرائیل نام دارند. جاده توسعه کریدوری ترانزیتی بوده که بصره را به ترکیه و سپس به اروپا وصل می‌کند. اما هدف خط صلح احداث مسیری از خلیج فارس به دریای مدیترانه از طریق اردن و حیفای اشغالی است.
 
نبرد منطقه‌ای 
برای دروازه جنوبی سوریه

این کریدورهای زیربنایی به ابتکارهای اقتصادی خلاصه نمی‌شوند؛ بلکه میدان نظم جدید منطقه‌ای به شمار می‌روند. سویدا که مدت‌ها حاشیه‌ای تلقی می‌شد، اکنون نقطه‌ای استراتژیک در این جنگ لجستیکی محسوب می‌شود. این استان با اکثریت دروزی به دروازه جنگ منطقه‌ای بر سر کریدورهای تجاری و ترانزیتی تبدیل شده است. این طرح‌ها به لبنان نیز گسترش می‌یابند.

اهمیت استراتژیک سویدا از موقعیت آن در تقاطع پروژه‌های رقیب ناشی می‌شود. این استان می‌تواند شریانی حیاتی برای جاه‌طلبی‌های زمینی آنکارا یا گلوگاهی برای تهدید نقشه‌های تل‌آویو جهت دورزدن سرزمین ترکیه و ایران باشد. بنابراین اکنون استان جنوبی سویدا ناگهان خود را در خط مقدم می‌بیند که نه به دلیل مناقشه‌ محلی، بلکه به دلیل اهمیت کلیدی و استراتژیک آن در نبرد کریدورهاست؛ جایی که جاده‌ها به مرزها و خطوط لوله به جبهه‌ها تبدیل می‌شوند.
 
پروژه قدیمی-جدید
در نوامبر ۲۰۱۸، ئیسرائیل کاتز، وزیر حمل‌ونقل وقت و وزیر جنگ کنونی رژیم صهیونیستی در کنفرانس بین‌المللی حمل‌ونقل در عمان از پروژه «راه‌آهن صلح» رونمایی کرد که هدفش اتصال کشورهای خلیج‌فارس به سرزمین‌های اشغالی از طریق اردن بود. این کریدور بخشی از طرحی استراتژیک برای تقویت یکپارچگی اقتصادی و اتصال بازارهای غرب آسیا به بنادر مدیترانه‌ای سرزمین‌های اشغالی محسوب می‌شود.

کاتز این پروژه را پروژه زیرساختی عظیمی شامل خطوط راه‌آهنی خواند که بندر حیفا در شمال اراضی اشغالی را از طریق پایتخت اردن به شهرهای خلیج‌فارس متصل می‌کند.

کاتز در این کنفرانس مدعی شد: «این پروژه نه‌تنها پلی برای حمل‌ونقل، بلکه پلی برای صلح و اقتصاد میان مردمان منطقه است. ما هدفمان حمل‌ونقلی سریع‌تر، ارزان‌تر و ایمن‌تر بوده که افق‌های جدیدی برای همکاری اقتصادی و سیاسی باز می‌کند.»

اهمیت این پروژه جایگزین از آن جهت برجسته بوده که به کشورهای خلیج‌فارس امکان می‌دهد تنگه هرمز و باب‌المندب را دور بزنند و مسیر زمینی ایمن‌تر و ارزان‌تری برای حمل کالا فراهم کنند. این مسیر همچنین مزایای اقتصادی قابل‌توجه برای همه کشورهای مشارکت‌کننده، از جمله اردن، عربستان سعودی، امارات، دیگر کشورهای خلیج فارس و احتمالاً عراق و سوریه نیز به همراه دارد.

کاتز همچنین مزایای ادعایی این پروژه برای فلسطینی‌ها را برجسته ساخت. اگرچه مشارکت اردن و فلسطین اشغالی با عنوان جذابیت‌های اقتصادی مطرح شدند، اما هدف واقعی هژمونی منطقه‌ای صهیونیست‌ها از طریق زیرساخت بود. در حالی که اظهارات کاتز تعابیر صلح و توسعه به همراه داشت، منطق زیربنایی روشن بود؛ استفاده از زیرساخت‌های حمل‌ونقل برای عادی‌سازی نقش منطقه‌ای اسرائیل در حالی که رقبای ایرانی و ترکیه‌ای خود را کنار می‌زند.
 
ژئواکونومی و جنگ‌افزار سیاسی
در کنار رقابت ترکیه و اسرائیل بر سر کریدورهای جنوب سوریه، پروژه جاه‌طلبانه نئوم عربستان سعودی به همراه سیستم زیرساختی مرتبط با طرح العین ۲۰۳۰ امارات بازیگر سوم این ماجرا هستند که بازی ژئوپلیتیک را شکل می‌دهند.

این پروژه قصد دارد شمال غربی عربستان سعودی را به یک مرکز اقتصادی و لجستیکی جهانی تبدیل کند. طرح عربستان شامل خطوط راه‌آهن و شبکه‌های حمل‌ونقل می‌شود که از قلب شبه‌جزیره تا دریای سرخ امتداد می‌یابد و مسیرهای تجاری منطقه‌ای را تغییر می‌دهد. این تغییر مستقیماً به طرح‌های اسرائیل برای ساخت خط راه‌آهنی از ایلات (مجاور نئوم) به عقبه، سپس به جنوب سوریه و در نهایت به بیروت یا طرابلس مرتبط است.
کریدور عربستان دنباله زمینی نئوم به شمار می‌رود و مکملی استراتژیک برای جاه‌طلبی ریاض جهت دورزدن گلوگاه‌هایی مانند تنگه هرمز با اتصال خلیج فارس به مدیترانه است.

در این میان، سویدا به گرهی استراتژیک و ضروری تبدیل شده که می‌تواند دروازه‌ای از جولان اشغالی سوریه به مناطق تحت کنترل کردها در سوریه و عراق باشد. رسانه‌ها و مقامات صهیونیست گاهی اوقات از این مسیر با عنوان «کریدور داوود» یاد کرده‌اند؛ کریدوری که نقش اسرائیل در منطقه را از طریق تسلط زیرساختی بازتعریف می‌کند و استعمارگری را با لجستیک درمی‌آمیزد.

به عبارت دیگر، ظهور نئوم به عنوان محوری دریایی-زمینی ارزش ژئوپلیتیک خط عقبه-سویدا را افزایش داده و رژیم اشغالگر را به سخت‌گیری بیشتر وامی‌دارد. برای تل‌آویو، هرگونه پیشروی ترکیه به سمت جنوب، تهدیدی وجودی برای این طرح‌ها به شمار می‌رود. برای آنکارا نیز تسلط بر سویدا برای افزایش نفوذ بر شامات جنوبی ضروری است.
 
تبدیل سویدا به میدان نبرد
پیش از تمرکز بر سویدا، قدرت‌گرفتن جولانی با اقدامات بی‌رحمانه در منطقه ساحلی همراه بود، از جمله قتل‌عام جوامع علوی که فضا را برای تسلط ترکیه باز کرد. با تکمیل این عملیات‌ها، توجه به جنوب و پایگاه دروزی‌ها معطوف شد. در خلأ پس از اسد، جولانی، سویدا را پایگاهی برای تثبیت قدرت و پیشبرد پروژه ترکیه برگزید. هدف این پایگاه تأمین گذرگاه‌های مرزی جنوبی سوریه و ایجاد عمق استراتژیک و گسترش نفوذ به سمت لبنان و اردن است.
جولانی بخشی از این نقشه را بر اساس تفاهم‌های محرمانه‌ای که در باکو با حضور شخصیت‌های سوری و اسرائیلی تحت حمایت غیررسمی ترکیه شکل گرفت، پایه‌گذاری کرد. این تفاهم‌ها تأییدی ضمنی برای پیشروی او به سمت جنوب در ازای تضمین‌هایی علیه بازگشت نفوذ ایران و تعهدات ترکیه برای رفع تهدید اسرائیل تفسیر شد.

اما این جاه‌طلبی به مذاق صهیونیست‌ها خوش نیامد. کاتز مدعی شد که اسرائیل دروزی‌ها را در برابر جولانی تنها نخواهد گذاشت و از آمادگی برای مداخله خبر داد. اندکی بعد، جنگنده‌های اسرائیلی دمشق و واحدهای همسو با جولانی را که به سمت مناطق جنوبی دروزی‌نشین پیش می‌رفتند، هدف قرار دادند.

در همین حال، آنکارا علناً خطوط قرمز خود را بازتأکید کرده است. رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهوری ترکیه پس از جلسه ۱۷ جولای کابینه اظهار داشت: «ما دیروز به تجزیه سوریه رضایت ندادیم، امروز هم رضایت نمی‌دهیم و فردا هم قاطعانه رضایت نخواهیم داد. کسانی که با طناب اسرائیل به چاه می‌روند، دیر یا زود متوجه اشتباه جدی خود خواهند شد.»

در واقعیت، شاید هیچ رویارویی آشکاری بین ترکیه و اسرائیل در سوریه رخ ندهد، بلکه موضوع به تقسیم غنایم مربوط می‌شود. هر یک جاه‌طلبی‌های کریدوری خود را دنبال کرده و درگیری را از طریق نیروهای نیابتی و کانال‌های غیررسمی مدیریت می‌کنند.

البته ظاهراً انفجاری که جرقه درگیری سویدا را زد، از تصمیم سیاسی آشکار ناشی نشد، بلکه به دلیل حادثه‌ای ظاهراً جزئی بود. اطلاعات بعدی نشان داد که این حادثه به بهانه‌ای برای درگیری گسترده بین گروه‌های دروزی محلی و گروه‌های تحت رهبری جولانی و قبایل عرب سنی تبدیل شد.



اخبار مرتبط

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار هفته

پربحث ترین ها

سایر خبرها