- محمدحسین محمدی؛ تحلیلگر اقتصاد سیاسی بینالملل
جنگ 12 روزه اخیر میان ایران و رژیم صهیونیستی نشان داد که اتکا به ساختارهای سنتی سیاست خارجی و ائتلافهای فرسوده، پاسخگوی نیازهای امروز نیست.
به همین دلیل، لزوم بازتعریف روابط با قدرتهای نوظهور و تعیینکننده، مانند چین، ضرورتی راهبردی است.
این بازتعریف، برای بهرهگیری هدفمند و دقیق از ظرفیتهای پشتیبان یک قدرت جهانی همچون چین، در مسیر تامین منافع پایدار اقتصادی، امنیتی و ژئوپلیتیک ایران ضروری است.
ساختار بوروکراتیک چین، ویژگیهای فرهنگی و الگوی منحصربهفرد تعاملات اقتصادی و راهبردیاش، نیازمند «رویکردی ویژه» در تعامل است.
به همین دلیل، نخستین گام در مسیر بازتعریف این رابطه، «بازسازی سازوکار نمایندگی سیاسی ایران در چین» است.
به نظر میرسد در فرآیند مناسبات دیپلماتیک دو کشور، از سفیر تا پایینترین ردههای کنسولی، تمامی اعضا باید با طی فرآیندی متفاوت و دقیق گزینش شوند؛
بهویژه آنکه حضور افراد مسلط به زبان چینی در رأس نمایندگیهای سیاسی و اقتصادی، نه یک امتیاز، بلکه یک ضرورت اجتنابناپذیر است.
چین به دنبال تکمیل زنجیرههای جهانی تامین و تولید خود است و ایران باید بتواند موقعیت خود را در این زنجیرهها شناسایی، بازتعریف و عرضه کند.
استخراج حلقههای مفقوده زنجیره تامین اقتصاد صادراتمحور چین و تدوین بستههای سرمایهگذاری متناسب با آنها، نهتنها منافع متقابل را تامین میکند، بلکه زمینهساز وابستگی متقابل و در نتیجه، امنیت پایدار در روابط دوجانبه خواهد بود.
روابط ایران و چین همچنان فاقد ساختاری منسجم، مرجع تصمیمگیری مشخص و برنامه عملیاتی هماهنگ است؛ ضعفی که سبب شده رفتار ایران در قبال چین برای پکن متناقض و غیردقیق به نظر برسد.
یک نقطه اتکای چنین درکی میتواند هدف یا تهدید مشترک باشد. موضوع امنیت انرژی شرق آسیا و وابستگی روزافزون چین به مسیرهای انتقال انرژی از خلیج فارس، میتواند این نقش را ایفا کند.
یکی دیگر از مهمترین مولفههایی که میتواند به عمقبخشی رابطه ایران و چین کمک کند، توجه به ظرفیتهای فناورانه و نوآورانه چین است.
ایران باید در این فضا، با تعریف پروژههای مشترک، خود را در موقعیت یک همکار فناورانه قرار دهد.
ایجاد دفاتر مشترک نوآوری در دو کشور، میتواند هم بستر انتقال دانش باشد و هم موجب توسعه فناوریهای بومی متناسب با نیازهای ایران شود. ضمن اینکه نیاز چین به برخی مواد معدنی موردنیاز در تولید محصولات دانشبنیان، انگیزه برای استحکام این همکاری میشود.
اگر ایران بتواند در راهبرد کلان چین جایگاه ویژه و غیرقابل جایگزینی برای خود تعریف کرده و با تکیه بر مزیتهای لجستیک، ژئوپلیتیک و ذخایر بکر خود، نقشی فعال در پروژههایی نظیر «ابتکار کمربند و راه» ایفا کند، میتواند از حمایتهای عملیتر چین، ولو در سطح دیپلماتیک و اقتصادی بهرهمند شود