چین با تولید ناخالص داخلی بیش از 37 تریلیون دلار بر اساس برابری قدرت خرید جایگاهی را که زمانی در انحصار آمریکا بود را از آن خود کرده است.
در دورانی که جهان با تغییرات ژئوپلتیکی، تحولات تکنولوژیک و رقابتهای اقتصادی بیسابقه مواجه است، آمارهای تازه منتشرشده از تولید ناخالص داخلی کشورها بر اساس برابری قدرت خرید (PPP)، چهرهای متفاوت از موازنه قدرت جهانی را به نمایش میگذارد.
چین با تولید ناخالص داخلی ۳۷.۰۷ تریلیون دلار بر پایه (PPP) اکنون با اختلافی چشمگیر، بزرگترین اقتصاد جهان است؛ جایگاهی که زمانی در انحصار آمریکا بود.
معنای واقعی «قدرت خرید»
شاخص برابری قدرت خرید (PPP) در مقایسه با تولید ناخالص داخلی اسمی (Nominal GDP)، تصویر دقیقتری از توان اقتصادی کشورها ارائه میدهد. این شاخص بر اساس هزینههای واقعی زندگی و قیمت کالاها و خدمات در کشورهای مختلف سنجیده میشود. به عبارت سادهتر، PPP نشان میدهد پول مردم هر کشور چه میزان قدرت خرید واقعی دارد.
رتبهبندی ۱۰ اقتصاد بزرگ جهان بر اساس برابری قدرت خرید (PPP) :
چین – ۳۷.۰۷ تریلیون دلار
آمریکا – ۲۹.۱۷ تریلیون دلار
هند – ۱۶.۰۲ تریلیون دلار
روسیه – ۶.۹۱ تریلیون دلار
ژاپن – ۶.۵۷ تریلیون دلار
آلمان – ۶.۰۲ تریلیون دلار
برزیل – ۴.۷ تریلیون دلار
اندونزی – ۴.۶۶ تریلیون دلا
فرانسه – ۴.۳۶ تریلیون دلار
بریتانیا – ۴.۲۸ تریلیون دلار
تغییر توازن قدرت در قرن بیستویکم
جایگاه نخست چین در این فهرست، نهتنها حاصل رشد اقتصادی پیوسته آن کشور طی چهار دهه گذشته است، بلکه نمادی از تحول تدریجی شرق در برابر غرب است؛ جایی که قدرت سنتی اقتصادهای غربی مانند آمریکا، بریتانیا و فرانسه با چالش جدی مواجه شدهاند.
از سوی دیگر، هند با رشدی چشمگیر در جایگاه سوم قرار گرفته است. کشوری با جمعیتی جوان، تکنولوژی رو به رشد، و بازار داخلی گسترده که آیندهای پرامید را برای آسیا رقم میزند.
در این میان، اقتصادهایی چون برزیل و اندونزی نیز برخلاف تصور سنتی از «جهان سوم»، امروز در میان ۱۰ اقتصاد بزرگ جهان قرار گرفتهاند؛ نشانهای از جابهجایی تدریجی قدرت اقتصادی از شمال جهانی به جنوب.
در دنیای امروز، نهتنها قدرت نظامی یا فناوری تعیینکننده جایگاه یک کشور است که قدرت خرید مردم، حجم بازار، تولید داخلی و نفوذ تجاری نقش حیاتیتری بازی میکنند و اینها روایتگر دگرگونی آرام اما عمیقی در نظم اقتصادی جهانی است.
در حالیکه اقتصادهایی نظیر چین و هند با شتابی قابلتوجه در حال صعود هستند، برخی دیگر از قدرتهای سنتی جای خود را به بازیگران تازهنفستر میدهند.
شاخص تولیدناخالص داخلی بر پایه قدرت خرید، فراتر از عدد و رقم، تصویری دقیقتر از واقعیتهای اقتصادی ارائه میدهد؛ واقعیتهایی درباره میزان رفاه، توان خرید و جایگاه واقعی کشورها در اقتصاد جهانی.
در چنین فضایی، شاید وقت آن رسیده باشد که نقشه ذهنیمان از «ابرقدرتهای اقتصادی» را کمی بهروز کنیم؛ چراکه توازنها، بیسروصدا در حال تغییرند.