چهارراه سرچشمه تهران يكي از بازارهاي اصلي ماهي و آبزيان كشور است؛ گرچه كياوبياي سابق را ندارد اما نان معدود ماهيفروشان باقيمانده در اين راسته همچنان در روغن است؛ البته با تقلب و تخلف. گشت يكروزه خبرنگار ما در اين بازار داستانهاي عجيبي را نشان ميدهد؛ از فروش ماهيهاي ارزاني مانند قزلآلا به نام ماهيهاي گرانقيمتتري مثل سالمون تا تغيير در رنگ و شكل ماهيهايي كه گفته ميشود منقرض شدهاند و فروش آنها به جاي ماهي تن. جالبتر اينكه ماهي هم سرنوشتي مشابه ساير محصولات كشاورزي ايران دارد؛ محصولي ارزانقيمت است كه زير دست يكي دو واسطه قيمت آن سر به فلك ميگذارد و درنهايت از سفره ايرانيها پر ميكشد.
چهارراه سرچشمه اكنون در قلب تهران است؛ در كنار مسجد سپهسالار و در چند قدمي مجلس شوراي اسلامي. بازار ماهي و آبزيان سرچشمه، امروز يكي از اصليترين مراكز صنف ماهيفروشان است و شايد پرسابقهترينشان. روزگاري نه چندان دور اما اين محله شاهد اتفاقات سرنوشتسازي بوده است از جنس سياست و قدرت: سالهاي مجالس مشروطه، به توپ بسته شدن مجلس شوراي ملي به دست لياخوف روسي، سخنرانيهاي پرشور محمد مصدق در مقابل مجلس، كاميابيها و ناكاميهاي او... و وقايع 28 مرداد 1332.
اما اين بازار سالهاست كه شور و هيجان سابق را گم كرده؛ ماهيفروشهاي اين راسته اين روزها كمشمارتر از هميشه شدهاند. يكي از قديميهاي اين راسته ميگويد از 1380 كه به اجبار، كسبوكار سنتي ماهيفروشان را تعطيل و آنها را روانه ميدان بعثت كردند، سرچشمه ديگر رونق سابق را ندارد. مغازهدارهاي سرچشمه ميگويند بازار تازهفروشي ماهي به ميدان بعثت منتقل شده و مركز منجمدفروشي آبزيان نيز اكنون در كيلومتر11 جاده قديم كرج واقع است. يكي ديگر از فروشندهها، جواني كه مشغول خرد كردن يخ و ريختن آن روي ماهيهاست، ميگويد مغازهاش اجارهيي است و حساب دخلوخرجش را كه ميكند، بيش از ماهانه يكميليون تومان برايش نميماند. «تازه اين فصل رونق است، نيمه اول سال كه فقط قزلآلا داريم!» ميگويد بيشتر ماهيهايش از جنوب ميآيند و از بندر تا تهران سه روز در راه هستند. بيشترين فروشش قزلآلاست و مشتريانش رستورانها و شركتهايي هستند كه قزلآلاها را براساس اندازهشان طبقهبندي ميكنند و پس از خريد در بستهبنديهاي خودشان ميفروشند. وقتي ميپرسم چه چيز در شغلش آزاردهنده است ميگويد: «امر و نهي كردن آنهايي كه از ماهي چيزي نميدانند. از دامپزشكي آمدهاند و ميگويند قزلآلاها را داخل يخچال بگذار! ما روي يخ ميگذاريمشان، ماهي تازه داخل يخچال خراب ميشود.»
قزلآلاي پرورشي را جاي سالمون نروژي ميفروشند
فروشندهيي را پيدا ميكنم كه مغازهاش در يكي از كوچههاي پشتي راسته اصلي قرار دارد. دلش پر است و ميگويد فساد در بازار خيلي زياد شده است: «از بازار بعثت ماهي آزاد ميخرند كيلويي 3000 تومان و اينجا در سرچشمه به اسم قزلآلا ميفروشند كيلويي 12000 تومان. مردم از همه جا بيخبر هم كه نه ميدانند ماهي آزاد چه شكلي است و نه تا به حال قزلآلا ديدهاند سرشان كلاه ميرود. فيله قزلآلاهاي پرورشي را كه اندازهشان از حد معمول بزرگتر ميشود به اسم فيله سالمون نروژي ميفروشند درحالي كه قيمت سالمون واقعي خيلي هم زياد نيست، من خودم سالمون نروژي ميخرم كيلويي 37 هزار تومان و ميفروشم 42 هزار تومان.» ميگويد اين يكي از معمولترين شگردهاي بازار آلوده به فساد ماهي است.
بهگفته او حتي شركتهاي واردكننده آبزيان هم از روشهاي مشابهيي استفاده ميكنند. بعضي از آنها ماهي قزلآلاي داخلي كه خريدش كيلويي 15هزار الي 16هزار تومان است را به نام ماهي سالمون نروژي يا نيوزيلندي كيلويي30 الي 40 هزار تومان ميفروشند. «ماهي در ايران خيلي ارزان است، ما در شمال و جنوب كشورمان دريا داريم. آنچه قيمت آبزيان را در ايران گران كرده است وجود واسطهها و دلالي بسيار در اين بازار است. تقلب هم كه تا دلتان بخواهد! شيلات هم كه ديگر نظارتاش را فقط روي خاويار و اوزونبورون متمركز كرده و آن هم فقط بازارهاي صادراتي.» او معتقد است ماهي امروز ديگر ماهي ديروز نيست.
قصه خاويار هم كه ديگر قصهيي قديمي شده است اما روشهاي تقلب در آن، جديدتر: «قيمت چند روز پيش خاويار را دارم؛ 50 گرماش 340 هزار تومان! يعني در واقع يك كيلوگرماش 6ميليون و 800هزار تومان! و تازه اين قيمت خاويار درجه دو است. واضح است كه مصرفكننده داخلي ديگر نميتواند خاويار مصرف كند. حالا همين خاويار اصلا خاويار قديم نيست. غالبا تخم ماهيهاي ديگر را به جاي تخم اوزونبرون جا ميزنند، آن هم ماهيهاي پرورشي. الان ديگر نسل اوزونبرون طبيعي رو به انقراض است.»
او درباره بازار ماهيتن نيز ادعا ميكند: «اين بازار پر از تقلب است و صد البته بدون نظارت». بهگفته وي، «ماهي تن در واقع نامش «هوور» است. نسل اين ماهي هم در جنوب با خطر انقراض روبهرو شده است و ناياب است، اگر هم پيدا بشود قيمتاش سر به فلك ميزند. اين شركتهاي تنماهي كه ميبينيد فكر نميكنم هيچ كدامشان واقعا داخل كنسروهايشان ماهي هوور بريزند. ماهي هوور گوشتاش قرمزرنگ است. اينها ماهيهاي ديگر را ميگيرند، بخارپزش ميكنند و با اضافه كردن مخلفات به اين شكلي درميآيد كه ميبينيد. اين شركتها ماهي را در بوشهر يا بندرعباس كيلويي هفتهزار تومان ميخرند، در هر كنسرو 100 گرم ماهي ميريزند و 6-5 هزار تومان ميفروشند. يعني اگر قيمت اقدامات هزينهبر زنجيره توليد را حساب كنيد تقريبا 5-4 برابر سود ميكنند.»
ماجراي اين بازار عجيب و غريب را ميخواستيم با يكي از مسوولان سازمان شيلات مطرح كنيم و درمان را جويا شويم تا متهم به يكطرفه به قاضي رفتن نشويم اما تا لحظهيي كه اين گزارش مراحل پاياني چاپ را طي ميكرد، خبري از پاسخگويي مسوول مربوطه نشد. شايد وقتي ديگر!