بعد از 3.5 سال ، بالاخره از بین سه سناریوی پیشنهادی برای انتخاب رییسکل بانکمرکزی، طرح انتخاب رییسکل بانکمرکزی از سوی «مجمعتشخیصمصلحتنظام» به تصویب رسید؛ طرحی که همان روش پیشنهادی دولت برای انتخاب رییسکل بانکمرکزی است. بر این اساس از امروز رییسکل بانکمرکزی به پیشنهاد وزیر اقتصاد و تایید هیات دولت و در نهایت حکم رییسجمهور انتخاب میشود. همچنین مدتزمان دوره ریاست رییسکل بانکمرکزی پنجسال است؛ موضوعی که شاید محل انتقاد کارشناسان پولی و مالی باشد.
چون با توجه به اینکه دولتها در ایران برای مدت چهارسال انتخاب میشوند، بهتر بود که رییسکل بانکمرکزی هم برای دوره چهارساله انتخاب میشد. چون احتمالا یکی از خواستههای هر دولتی این است که خود، رییسکل بانکمرکزی را انتخاب کند. البته در مصوبه مجمعتشخیصمصلحتنظام گویا به این مورد هم توجه شده است. چون مطابق مصوبه مجمع چنانچه با رویکارآمدن رییسجمهور جدید بیشتر از یکسال به زمان پایان دوره ریاست رییسکل بانکمرکزی باقی مانده باشد، رییسجمهور جدید میتواند نسبت به تغییر رییسکل بانکمرکزی اقدام کند. بر اساس این مصوبه، داشتن کفایت علمی (دکترا در یکی از رشتههای اقتصاد، پولی و مالی) همچنین داشتن کفایت تجربی (داشتن هفتسال تجربه در سطوح بالای سیاستگذاری و مدیریتی در حوزه اقتصادی، پولی یا بانکی یا دارابودن پنجسال تجربه مدیریتی در حوزه تخصصی و سیاستگذاری بانکمرکزی) از ویژگیها و صلاحیتهای رییسکل بانکمرکزی است. داشتن حسن شهرت، توانایی انجام وظایف، نداشتنسابقه یا محکومیت کیفری موثر و همچنین نداشتن تخلفات مالی گسترده از دیگر ویژگیها و صلاحیتهایی است که مجمعتشخیصمصلحتنظام برای رییسکل بانکمرکزی تعیین کرده است.
مصوبهای با کشوقوسهای بسیار
همزمان با بررسی برنامه پنجم توسعه در مجلس در دیماه سال 89، مجلس و دولت وقت بعد از کشوقوسهای فراوان نتوانستند درباره نحوه انتخاب رییسکل بانکمرکزی به تصمیم واحدی برسند و این موضوع به مجمعتشخیصمصلحتنظام کشیده شد. در آن مقطع اختلاف بین مجلس و دولت وقت بر سر نحوه تعیین رییسکل بانکمرکزی بود و جایی شدت گرفت که مجلس اصرار داشت رییسکل بانکمرکزی باید توسط روسای سه قوه انتخاب شود و دولت مخالف این پیشنهاد بود. در نهایت شورای نگهبان گنجاندن این بند را در برنامه پنجم نپذیرفت و با اصرار مجلس بر نظر قبلی، موضوع به مجمعتشخیصمصلحتنظام رفت و در نهایت مجمع با نظر مجلس موافقت کرد. در ادامه این ماجرا محمود احمدینژاد، رییسجمهور وقت بهشدت از این موضوع انتقاد کرد و در نهایت رهبر معظم انقلاب تصمیمگیری در مورد بانکمرکزی را بهعنوان معضل به مجمع تشخیص مصلحت واگذار کردند. براساس نظر رهبرمعظمانقلاب درباره تبصره یک ماده 80 و موضوعات مرتبط با نحوه استقلال بانکمرکزی جمهوریاسلامیایران، بنا شد این موضوع جداگانه و بهصورت معضل در مجمعتشخیصمصلحتنظام مورد بحث و بررسی قرار گیرد و متعاقبا نظر مجمع اعلام شود. برهمین اساس طی ماههای اخیر کمیسیون اقتصاد کلان مجمعتشخیصمصلحتنظام بهصورت جدی بحث و بررسی درباره انتخاب رییسکل بانکمرکزی را در دستور کار قرار داده و پیرو همین بررسیها بود که دوهفته قبل کلیات اداره بانکمرکزی در مجمعتشخیص به تصویب رسید. در این میان برای نحوه انتخاب رییسکل بانکمرکزی سهسناریو مطرح بود؛ یکی انتخاب رییسکل برای مدت زمان مشخصی با رای مجلس، دوم انتخاب به شیوه فعلی با انجام برخی اصلاحات و دیگری انتخاب رییسکل بانکمرکزی بهصورت فراقوهای. اگرچه حتی با روی کار آمدن دولت یازدهم موضوع نحوه تعیین رییسکل همچنان محل مناقشه بود اما مصوبه دیروز مجمعتشخیصمصلحتنظام برای تعیین رییسکل بانکمرکزی چندان بیشباهت با نحوه انتخاب ولیالله سیف برای این پست در دولت یازدهم نیست. سیف برای اینکه رییسکل بانکمرکزی شود، تقریبا همین روند را طی کرد، یعنی او پس از پیشنهاد وزیر اقتصاد و تصویب هیات وزیران وارد ساختمان میرداماد شد. البته دولت در کنار این مصوبه، رای مجمع بانکمرکزی را هم گرفت.
جای خالی سناریوی چهارم
احمد حاتمییزد، کارشناس بانکی
بالاخره بعد از مدتها بحث و بررسی، نحوه انتخاب رییسکل بانکمرکزی در مجمعتشخیصمصلحتنظام نهایی شد و از بین سهسناریویی که اعلام شده بود، یکی برگزیده شد. یک سناریو انتخاب رییسکل با رای مجلس بود، دیگری انتخاب با نظر دولت (شیوه مصوب فعلی) و دیگری انتخاب فراقوهای. اما آنچه در این میان مطرح میشود، جای خالی سناریوی چهارم است و آن هم انتخاب رییسکل بانکمرکزی به روشی بود که در آن شورای پول و اعتبار هم حق اعلام و اعمالنظر داشت. شورایی که متشکل از سهقوه، کارشناسان بانکی و فعالان بخش خصوصی بود و چه بهتر که میشد رییسکل بانکمرکزی را به نحوی انتخاب کرد که نظر شورای پول و اعتبار هم مدنظر قرار میگرفت. اما اکنون انتخاب تنها به کمک قوهمجریه و جای دیگر قوا در انتخاب رییسکل بانکمرکزی خالی است. تغییری که در این مصوبه فعلی با نحوه انتخاب قبلی ایجاد شده، این است که قبلا وزیر اقتصاد رییسکل را به مجمععمومی بانکمرکزی پیشنهاد میداد و سپس حکم توسط رییسجمهور صادر میشد و اکنون هیاتدولت جای مجمععمومی است. این تغییر هم تغییر چندان محسوسی نیست. چون اعضای مجمععمومی بانکمرکزی وزرای اقتصادی دولت بودند و هیاتدولت همه وزرا را دربر میگیرد. به نظر هم نمیرسد جز وزرای اقتصادی، دیگر اعضای کابینه حساسیتی در مورد رییسکل بانکمرکزی داشته باشند.
نحوه انتخاب دغدغه اصلی نیست
محمد صدر هاشمی، کارشناس بانکی
در کشورهای توسعهیافته دنیا، موضوع استقلال بانکمرکزی و عدم عزلونصبهای سلیقهای یکی از موارد بسیار بدیهی است که رعایت میشود. مصوبه اخیر در مورد انتخاب رییسکل بانکمرکزی در ایران هم یک گام برای حرکت به این سمت بوده است. اینکه رییسکل برای مدت پنجسال انتخاب شود و در این مدت نتوان به هربهانهای اقدام به تغییر وی کرد، موضوعی است که میتوان از زاویه مثبتی به آن نگاه کرد. ثبات در حضور یک شخص در مهمترین جایگاه مالی و پولی در کشور میتواند باعث ثبات در سیاستهای اقتصادی و مالی باشد. به همین دلیل آنچه اهمیت دارد، نحوه انتخاب رییسکل بانکمرکزی نیست یا اینکه آیا این فرد توسط قوهمجریه انتخاب میشود یا قوهمقننه. به عبارت دیگر نحوه انتخاب رییسکل، در درجهچندم اهمیت قرار دارد و آنچه بیش از همه مهم است، این است که ما یک تعریف روشن و دقیق از سیاستهای مالی و پولی کشور داشته باشیم و فردی را انتخاب کنیم که بتواند این سیاستها را اعمال کند و استقلال این نهاد مالی و پولی حفظ شود. لازم است ما یک تعریف روشن و بدون حاشیه از اقتصاد داشته باشیم و براساس این تعریف، رییس را انتخاب کنیم و این فرد هم به این مبانی و کلیات پایبند و این انتخاب فارغ از دغدغههای سیاسی و حزبی باشد. بر این اساس چه فرقی میکند رییسکل بانکمرکزی با چه مکانیسمی انتخاب شود.