فرانسوی ها همواره یکی از بهترین گزینه ها در رده مدل های کوچک و متوسط به حساب می آیند که مثال های زیادی را میتوان در این مورد بیان کرد. در سالهای نه چندان دور، دو خودروساز بزرگ فرانسوی یعنی پژو و رنو حتی در مقوله طراحی خودروهای خود نیز با رقبای آلمانی و آسیایی فاصله داشتند که با چرخشی اساسی، در حال حاضر قدرت فرانسوی ها در شکل دهی خودروها چشمگیر است تا حتی در رده های پایین بازار نیز طرح هایی به مراتب لوکس و پر زرق و برق در اختیار مشتریان قرار گیرد.
به بهانه برگزاري نمايشگاه تبريز و رونمايي محصولات جديدي كه قرار است در خطوط توليد ايران خودرو ظاهر شوند، دو دستگاه از جدیدترین مدل های رنو يعني كليو و کپچر را در طول یک روز مورد بررسی قرار داديم تا کاربران سایت بیشتر با این دو محصول روز اروپا آشنا شوند. اميدواريم در آينده نزديك و با نهايي شدن قراردادها، هر دو خودروی مذکور توسط شركت ایران خودرو در بازار داخلی عرضه شوند و تنوع سبد محصولات این شرکت بیش از پیش پربار شود.
رنو 5 در زمان خود یکی از خودروهای محبوب در داخل کشور به حساب میآمد که بیشتر، قشر جوان را هدف قرار داده بود و اتفاقا در این زمینه نیز مدل موفقی محسوب میشد. رنو کلیو را عملا باید از نوادگان دور رنو 5 دانست که تقریبا در آستانه 25 سالگی خود قرار دارد. تاکنون چهار نسل از این خودرو به بازار عرضه شده که تمامی آنها را در فهرست پر فروش ترینهای اروپا میتوان مشاهده کرد تا به نوعی ناجی رنو به خصوص در مشکلات اواخر دهه 80 میلادی این شرکت در نظر گرفته شود. در عین حال کلیو در کنار سلطان بلامنازع کلاس خودروهای كوچك شهری یعنی فولکس واگن گلف، تنها خودرویی است که دو بار به عنوان خودروی سال اروپا برگزیده شده تا نشان از قابلیتهای بسیار خوب این مدل باشد.
همین معروفیت و فروش فوقالعاده کلیو باعث شد تا رنو بر پایه این خودرو، دست به طراحی یک کراساوور كوچك بزند. رنو کپچر ماحصل این اقدام است که همانند نسل چهارم کلیو و نیسان جوک، روی پلتفرم B رنو – نیسان شکل گرفته و بر این اساس، یک ون چند منظوره، کراساوور و هاچ بک به حساب میآید. کپچر از سال گذشته میلادی در بازار حضور دارد تا در همین زمان کوتاه پس از نیسان جوک و داچیا ( رنو ) داستر سومین مینی کراساوور پرفروش این قاره باشد.
همچنین در سال جاری سایت معتبر » واتكار « ، این خودرو را به عنوان بهترین شاسيبلند کوچک ارزانتر از 16 هزار پوند انتخاب کرده تا رویه مثبت پیش روی کپچر عامل اصلی ورود آن به بازار داخلی نیز باشد. پس از نگاهی به پیشینه هر دو خودرو، باید دید این دو تازه وارد فرانسوی از چه ویژگیها و خصوصیات بارزی در مقایسه با رقبای دیگر هم کلاس خود بهره میبرند. خوشبختانه هم کلیو وهم کپچر موجود در کشور از آخرین مدل تولیدی انتخاب شدهاند و برچسب 2015 بر روی آنها به خوبی خودنمایی ميكند. البته بدون توجه به این موضوع و تنها با نگاهی به بدنه خودروها نیز به وضوح میتوان رد پای زبان طراحی جدید رنو را در آنها مشاهده کرد تا پس از مدل فلوئنس، دومین سری از خودروهایی باشند که با جدیدترین فیسلیفت کارخانه در داخل به فروش خواهند رسید.
نمای ظاهری
با در نظر گرفتن آنچه گفته شد طبیعتا باید انتظار خود را از هر دو خودرو کمی بالا ببریم تا با حالتی چالش برانگیزتر به نقد و بررسی طراحی آنها پرداخته شود. آنچه درهمان نگاه نخست به راحتی دریافت میشود طراحی تهاجمی و اسپرت در تمامی نماها به ویژه در مورد کلیو است.
رنو کلیو به عنوان یک مدل حیاتی برای رنو تقریبا بیشترین وسواس را در شکلدهی به خود میبیند تا حداقل در این چهار نسل، با کمترین انتقادات طراحی روانه بازار شود. در نمای جلو، درپوش پیشرانه و حتی سپر با خطوط بسیاری همراه نیست و درست در نقطه مقابل، فارغ ازهر گونه اغراق، حجمی نرم و روان را به وجود آوردهاند. اما برای ایجاد چهرهای تهاجمی، اولین بخشی که تمام توجهات را به خود جلب میکند بدون شک چراغهای بسیار بزرگ جلو هستند که تقریبا تا نزدیکیهای ستون جلو کشیده شدهاند. گرافیک داخلی این چراغها در بهترین حالت ممکن طراحی شده تا در کنار چراغهای الاييدي روزنما و البته نشان بزرگ رنو در مرکز جلو پنجره، کلیو را حتی در مدل پایه نیز به طرز فریبندهای اسپرتتر از آن چه واقعا هست در نظر بیننده جلوه دهد. یکی از خصوصیات قابل توجه و تحسین برانگیز در مورد نسل چهارم کليو، حالت کوپه مانند بدنه است که به لطف انتقال دستگیره عقب بر روی بخش ابتدایی ستون عقب، بسیاری خودروی شما را درست مشابه یک مدل کوپه دو در خواهند دید ( موضوعي که بارها طی انجام آزمایش افراد به اشتباه به آن اشاره كردند).
در نمای جانبی، همان آسودگی طراحان در ایجاد احجام نرم را به راحتی میتوان در درها نیز مشاهده کرد تا حس عضلانی بودن خودرو تنها به واسطه گلگیرهای ورمکرده و بزرگ به وجود آید. البته در این میان، مرکز ثقل پایین خودرو باعث شده تا حتی با رینگهای 16 اینچی، کلیو به مراتب چسبیدهتر به زمین از دیگر رقبای همرده خود به چشم بیاید. اما طرح رینگهای آلیاژی پنجپره بهکار رفته در مدل مورد آزمایش را نباید به زيبايي رينگهاي كپچر دانست و اگر آن را در کنار رینگهای آلومینیومی 17 اینچی کپچر قرار دهید اين موضوع بيشتر به چشم ميآيد. آیینههای جانبی نیز به تبعیت از سایر مدلهای بزرگ رنو بر روی در جلو جاسازی شده تا با وجود زمینه رنگ متضاد و تیره با رنگ بدنه تکمیلکننده حالت اسپرت این زاویه باشد. در نمای عقب نیز کلیو با پیروی از طراحی بخش جلو، تا حدامکان از به کار بردن خطوط اضافی و اغراقآمیز پرهیز کرده تا وظیفه ایجاد تناسب و هماهنگي اسپرت این قسمت نیز با چراغها، پخشكننده هوا و بالچه نصبشده در بخش انتهایی سقف باشد. البته شیشه عقب با طرح شش ضلعی خود با این که به لحاظ بصری درهماهنگی کامل با بخشهای دیگر بدنه قرار دارد ولی دیدعقب راننده را كمي محدود کرده است.
داخل اتاق پس از نگاه جامع به بدنه، نوبت به سوار شدن به خودرو میرسد. خوشبختانه کلیو در داخل اتاق نیز سرنشینان را به هیچ وجه ناراضی نگاه نخواهد داشت زیرا تقریبا همان اصول به کار رفته در طراحی بدنه در این فضا نیز به خوبی رعایت شده تا حس قرارگیری در یک خودروی کوچک شهری با یک رانندگی اسپرت در هم آمیخته شود. به صورت کلی فرانسویها استاد چنین ترفندهایی در مدلهای کوچک هستند، چیزی که قبال در پژو 206 نیز به آسانی قابل رویت بود.
در کلیو همانند مگان و سایر خودروهای مشابه دیگر خبری از سوییچ بر روی درها نیست و به واسطه کارت الکترونیکی میتوان نسبت به باز و بسته کردن درها و صندوق عقب اقدام کرد. پوشش یکدست مشکی داخل اتاق دقیقا همان موردی است که از یک هاچ بک اسپرت انتظار میرود ضمن اینکه تزیینات کرومی نیز چاشنی لوکس بودن را به آن میافزایند . به لحاظ کلی داشبورد خودرو ساده و فارغ از شلوغکاری طراحی شده تا در بدو ورود به این فضا اول از همه نشان دهندههای عقربهاي – دیجیتال پشت فرمان و صفحه نمایش لمسی قرار گرفته در بخش بالایی کنسول وسط داشبورد جلب توجه کند.
کار با ادوات موجود در خودرو اعم از سیستم ناوبری، سیستم صوتی باسرفلکس قدرتمند، تهویه مطبوع اتوماتیک و... به راحتی قابل انجام و حاکی از چیدمان مناسب آنهاست. صندلیهای جلو نیز در طول مدت آزمایش به خوبی بدن سرنشینان را در خود نگه میدارد تا در دورهای تقریبا شدید کمترین انحراف برای بدن ایجاد شود. نشانگرهای پشت فرمان به گونهای طراحی شدهاند که علاوه بر جذابیت بسیار زیاد درهر شرایطی بسیار خوانا هستند تا مشکلی در این بخش احساس نشود. در ردیف دوم صندلیها، فضا قدري محدودتر از صندليهاي جلو است تا تنها دو سرنشین بالغ امکان استفاده از آن را داشته باشند. البته صندوق عقب خودرو با ظرفیت 300 لیتر، فضاي کافی برای قرار دادن وسایل یک مسافرت نه چندان بلند را دارد كه در مقايسه با ديگر خودروهاي هاچبك، بسيار خوب به نظر ميرسد.
بیشتر مواردی که در مورد رنو کلیو جدید به آن اشاره شد در برادر بزرگترش کپچر نیز با تغییراتي قابل مشاهده است، اما طراحان کپچر به واسطه ماهیت خودرو و كاربرد آن، تاحدودی از خصوصیات اسپرتی آن در مقایسه با کلیو کاستهاند و در عوض فلسفه لوکس بودن را با دقت بیش تری پیادهسازی کردهاند که این موضوع در طراحی بدنه و داخل کابین نیز به خوبی ملموس است. البته همچنان کپچر را باید یک کراساوور اسپرت در نظر گرفت که عمال هیچ کدام از رقبای داخلی آن به لحاظ خصوصیات ظاهری در ردهای بهتر از آن قرار نخواهند گرفت. نكته بسيار جالب توجه در مورد رنو كپچر اين است كه اين خودرو قابلیت سفارش به صورت دو رنگ را دارد، كما اين كه در نمونه مورد آزمایش، سقف خودرو به رنگ مشکی و بدنه آن به رنگ شیری بود که با وجود زههای سرتاسری قرار گرفته بر روی حاشیه گلگیرها و براگیر جانبی به راحتی میتوان لقب یک شاسیبلند لوکس اسپرت اقتصادی را برای آن نظر گرفت.
در داخل اتاق نیز همان فضای آشنای کلیو را البته با برخی تغییرات در جزییات میتوان دید. هر چند کپچر در رده کراساوورهای جمع و جور طبقه بندی میشود ولی فضای بسیار مناسبی برای چهار سرنشین بزرگ سال حتی در مسافرتهای طولانی در آن وجود دارد که در کنار صندوق 377 لیتری تقریبا موقعیت خوبی برای خانوادههای کمجمعیت داراست. در بخش تجهیزات نیز هر دو خودرو در یک سطح قرار میگیرند و مواردی همانند سیستم صوتی قدرتمند، دوربین دید عقب، سیستم رهیاب ماهواره ای، تهویه مطبوع اتوماتیک، آیینههای برقی، سیستم ورود و خروج بدون کلید، کروزکنترل با قابلیت محدود كردن حداکثر سرعت ( ليميتر )، چراغها روشنایی در روز از نوع الاييدي، سیستم تلهماتیک و... در آنها به صورت استاندارد وجود دارد.
تجربه رانندگی
هر دو خودروی مورد بررسی از قوای محرکه یکسان برخوردارند که در کنار تشابهات فراوان دیگر در بخش فنی باید انتظار خصوصیات رانندگی بسیار نزدیک به یکدیگر را از آنها داشت. رنو کلیو و کپچر مذکور از نوع TCe هستندکه یک پیشرانه1.2لیتری مجهز به سیستم توربو را در زیر کاپوت خود میبینند. این پیشرانه به لطف سیستم پرخوران، توانایی تولید حداکثر قدرتی برابر با 120 اسب بخار در 4900 دور در دقیقه و بیشتر گشتاور 190 نیوتنمتر را دارد و با وجود حجم كم، نیروی کافی برای حرکت هر دو مدل ایجاد میکند.
به منظور روشن کردن این پیشرانه پس از قرار دادن کلید كارتيشكل خودرو كه به راحتي در جيب پيراهن جاي ميگيرد در جای مخصوص ( در پایین کنسول وسط داشبورد ) در حالی که جعبهدنده اتوماتيك در وضعیت پارک و پا روی پدال ترمز قرار داد، کافی است دکمه روشن - خاموش روی داشبورد را فشار دهید تا صدای بم پیشرانه درهمان ابتدای امر جلب توجه كند. خوشبختانه سیستم توربو در نظر گرفته شده برای این پیشرانه از همان دورهای ابتدایي فعال میشود تا راننده هم از صدای خروجی از آن و هم شتابگيری خوب خودرو لذت ببرد. جعبه دنده موجود در این دو مدل از نوع ششدنده اتوماتیک با قابلیت تعویض دستی است که تقریبا در هر حالتی به خوبی پاسخ سریع به وضعیت کارکرد پیشرانه میدهد. در زمان بررسی این خودروها، هماهنگی فوقالعاده پیشرانه با جعبه دنده بسیار جلب توجه میکرد.
هر چند در شروع حرکت یک وقفه كوچك در شتابگیری هر دو خودرو را كه در خودروهاي توربو رايج است میتوان مشاهده کرد ولی در ادامه و با فشردن بر پدال گاز قدرت خوب این پیشرانه حتی در سر بالاییها قابل قبول به نظر میرسد ضمن اینکه صدای خروجی از اگزوز نیز در صورتی که دور موتور را باال نگه دارید طنینی لذت بخش در داخل اتاق ایجاد میکند. گيربكس شش دنده خودكار این خودروها در هر حالتی بسیار خوب و سریع عمل میکند ولی اگر خواهان یک رانندگی اسپرتتر باشید ( به خصوص در کلیو ) حالت تعویض دستی گزینه بهتری خواهد بود. با وجود وضعیت مشابه فنی، كليو به واسطه وزن اندکی كمتر از کپچر ( در حدود 100 کیلوگرم ) برای رسیدن به سرعت 100 کیلومتر درساعت به 12 ثانیه زمان نیاز دارد كه اين رقم طبق اعلام رسمی کارخانه 10.6 ثانیه است. این در حالی است که کپچر این سرعت را در زمانی بیشتر از 12.5 ثانیه به دست میآورد ( شتاب رسمی خودرو 10.9 ثانیه ) که برای چنین خودرويی قابل قبول است.
هرچند هیچ یک از دو خودروی مورد بررسی از ترمزهای دیسکی در محور عقب خود بهره نمیبرند ولی حتی لحظهای نباید به قدرت فوقالعاده عالی ترمزگیری آنها شک کرد تا جایی که سیستمهای الكترونيكي به کار رفته در آن، خودروها را بدون کوچکترین انحرافی و در خط مستقیم در کمترین مسافت ممکن متوقف میکند تاهر رانندهای در این بخش لبخند رضایت بر لبان خود داشته باشد. در بخش فرمانپذیری و دینامیک حرکتی، رنو کلیو به واسطه ابعاد کوچکتر و البته فاصله کمتر تا زمین (clearance) اصطلاحا خوشدستتر از کپچر احساس میشود ولی به واسطه سیستم تعلیق یکسان درهر دو خودرو، کراساوور رنو را نیز نباید فاقد لذت رانندگی دانست. در این بخش تنها به دلیلی که ذکر شد کلیو از عملکرد بهتری بر خوردار است. ماهيت اسپرت رنو كليو، طراحان را بر آن داشته تا براي ايجاد قابليتهاي ديناميكي بالا ، سيستم تعليق را به گونهاي طراحي كنند كه خودرو در پيچها عملكرد بهتري داشته باشد وليكن در دستاندازها قدري از کیفیت سواری خودرو كاسته میشود كه البته این مورد بیشتر در محور عقب مشهود است.
در مجموع، نسل چهارم رنو کلیو و رنو کپچر جدید را باید خودروهایی بسیار مناسب برای بازار داخلی دانست که البته رقبای قدری به ویژه در مورد کلیو انتظار آنها را میکشند به علاوه وجهه مثبت برند اروپايي شركت سازنده يعني رنو و کیفیت ساخت بسیار خوب هر دو خودرو یک برگ برنده برای آنها به حساب میآید که باید دید در آیندهای نزدیک تا چه حدی میتوانند رضایتمشتریان را جلب کنند.