روزنامه جام جم مصاحبه زیر را با حسین هدایتی منتشر کرده است:
میزان دقیق بدهیهای بانکی شما چقدر است؟
اگر بپرسید میزان همه وامهایی که در ده سال گذشته گرفتهای چقدر است بهتر است. اتفاقا همین آقای امیر خادم در یکی از جلساتی که داشتیم به من گفت میگویند شما یکی از بزرگترین بدهکاران بانکی کشور هستید که من در جواب گفتم شما میتوانید با زدن یک نامه به بانک مرکزی میزان بدهیهای من را به سادهترین شکل ممکن استعلام کنید. کل بدهیهای بانکی من زیر صد میلیارد تومان است.
10 میلیارد تومان به بانک اقتصاد نوین، 9 میلیارد تومان به بانک ملی و 74 میلیارد تومان هم به بانک پارسیان. این همه بدهیهای مجموعه کارخانجات ما با جرایم آن است. این درحالی است که فقط کارخانه کاشان من بالای 500 میلیارد تومان ارزش دارد.
شاید بهتر باشد این رقم را در مقابل ارزش کارخانهها، نیروگاهها و پالایشگاههای من قیاس کنید. بعد این مهم است که بدانید این بدهیهای بانکی و این وامها از چه طریقی بوده است؛ آیا با رانتخواری و نامهنگاری و سفته گذاشتن بوده یا وامگیرنده وثیقههای معتبر گذاشته است. وامگیرندهای که وثیقه ملکی میدهد این نشان دهنده قدرت و پشتوانه آن است. چندی پیش اسامی 575 نفر از بدهکاران بانکی اعلام شد که اسم من در میان آنها نبود؛ چرا؟ به سبب همین وثیقههای بانکی معتبر. به عنوان مثال دفتر کار من در اقدسیه برای وامی به مبلغ چهار میلیارد و 600 میلیون تومان در رهن بانک پارسیان است. حال آنکه ارزش واقعی آن ملک در حال حاضر 40 میلیارد تومان است، اما هستند کسانی که ارزش وثیقهای که برای دریافت وام گذاشتهاند هنوز بعد از چند سال به قیمت مبلغ وام نرسیده است. ناگفته نماند من از سال 86 تا به حال حتی یک ریال وام نگرفتهام. ضمن اینکه یک دلار هم بدهی ارزی ندارم. این بدهیها همهاش برای قبل از سال 86 است، زمانی که برای خرید ماشینآلات صنعتی مجبور به استفاده از تسهیلات بانکی بودیم.
اما به هر حال باید بپذیرید میزان داراییهای شما و پولهای بیحساب و کتابی که در همین مدت در ورزش هزینه کردهاید برای هر کسی میتواند شائبه برانگیز باشد.
25 سال است که درباره من حرف میزنند. هشت سال زمان آقای هاشمی رفسنجانی، هشت سال زمان آقای خاتمی، هشت سال زمان آقای احمدینژاد و یک سال هم اکنون که از رئیسجمهوری آقای روحانی میگذرد. از این سالها ده سالش را من در ورزش بودم، اما این حرف و حدیثها از همان 25 سال پیش برای من آشناست.
35 سال است من مشغول کاسبی هستم. از زمانی که یک نوجوان پانزده ساله بودم. همین کارخانه استیلآذین، جرقهاش برای من از پانزه سالگی خورد، زمانی که سوم راهنمایی بودم. به عبارتی شروع همه این درآمدها از یک مغازه پرسکاری بود که من در آن واشر میزدم. بعد رفتیم سراغ ساخت تجهیزات پرده و بعد هم رسیدم به استیلآذین. آن زمان که من ماهی 50 هزار تومان درآمد داشتم بلیت هوایی تهران ـ مشهد رفت و برگشت فقط 600 تومان بود. کمتر از هزار تومان.
کارخانه استیلآذین را سال 58 راهاندازی کردم و اولین ساختمان سازیام سال 65 بود. شاید باور کردن این صحبتها برای خیلیها آسان نباشد، اما زمانی که من بابت فعالیت کارخانه استیلآذین ماهی 50 هزار تومان درآمد داشتم زمین در دماوند و فیروزکوه متری 10 تومان بود!
الان در مخیله یک جوان بیست ساله نمیگنجد که بتواند ملاک شود، اما آن زمان امکانپذیر بود و خدا هم به من کمک کرد. سال 65، یعنی 27 سال پیش من یک زمین به مساحت صد هکتار در جاده خاوران خریدم یک میلیون تومان. الان قیمت همین زمین چقدر است؟ 17 سال بعد زمین دیگری را به مساحت 530 هکتار در لواسان خریدم دو میلیارد تومان. یعنی تقریبا متری 400 تومان. الان زمین در لواسان متری 10 میلیون تومان است .
یا 400 هکتار زمین در عسلویه خریدم 700 میلیون تومان که ده سال پیش ارزشش به 120 میلیارد تومان رسیده بود و حالا هزار میلیارد تومان هم برایش کم است یا همین کارخانه کاشان را من سال 84 در جریان خصوصیسازی از وزارت صنایع خریدم 50 میلیارد تومان. امروز ببینید سهام فولاد امیرکبیر در بورس چقدر ارزش دارد؟ همین ویلایی که در لواسان دارم سال 63 متری هزار تومان خریدم. الان زمین در لواسان متری 12 میلیون تومان است یا خانهای که در آن زندگی میکنم در کمتر از ده سال ارزش آن از یک میلیارد و 600 هزار میلیون به 40 میلیارد تومان رسیده است. اگر تورم در کشور باعث شده املاک مردم گران شود، آیا این اسمش رانتخواری است؟ آیا من کار خلافی انجام دادهام؟ تنها جرم من خرید ملک بوده است. زمینی را که 13 سال پیش متری 13 هزار تومان خریدهام، الان میتوانم متری 5 یا 10 میلیون تومان بفروشم. در کنار آن در عرصه تولید هم فعالیت دارم؛ اینطور نبوده که فقط به دنبال درآمدهای اینچنین باشم و خوشبختانه از محل درآمدهایم علاوه بر پرداخت وجوهات قانونی و شرعی، به ورزش هم کمک کردهام. آیا این اشکال دارد؟ نه یک ریال بدهی مالیاتی دارم و نه بابت پرداخت نکردن حق بیمه پولی بدهکار هستم.
اما مهم این است که یک ریال هم خارج از ایران سرمایهگذاری نکردهام. اینکه میگویند هدایتی در دبی برج دارد دروغ است. من حتی میتوانستم در خارج از ایران تیمداری کنم. برای خرید یک باشگاه و تیمداری در کشورهای انگلیس، یونان، ترکیه و جمهوری چک حتی پای میز مذاکره هم نشستیم. من میتوانستم تیم چارلتون انگلیس را بخرم، اما به توصیه مراجع نظارتی این کار را نکردم. با این حال برخی هنوز میگویند هدایتی امتحانش را پس نداده است. نمیدانم آقایان به دنبال چه چیزی هستند. شاید چون از کنار من به منفعت مالی نرسیدهاند، اینچنین علیه من موضعگیری میکنند.