صمت- براساس استانداردهای جهانی، هر کشوری باید فقط 20 درصد از منابع آبی خود را استفاده کند. این در حالی است که میزان مصرف ایران به بیش از ۸۰ درصد میرسد؛ اتفاقی که فرونشست دشتها، افزایش خاکهای رسوبی و خشکسالی را برای کشور به همراه داشته است.
حال با توجه به اینکه ایران در مسیر صنعتی شدن گام برمیدارد باید برنامهریزی برای حفظ منابع پایدار را در اولویت قرار دهد زیرا در هیچ کشوری نمیتوان توسعه ایجاد کرد مگر اینکه منابع حیاتی حفظ شود. این مسئله از آنجا اهمیت پیدا میکند که جهان در حال رویارویی با افزایش جمعیت است و برای دوری از ناهنجاریهای زیستمحیطی باید منابع طبیعی را برای نسلهای آینده نگه داشت.
آثار بحران آب ایران بر چرخه منابع زمینگرمایی
سیدرضا مهرنیا - گروه زمینشناسی دانشگاه پیام نور: منابع آب زمینگرمایی (ژئوترمال)، بخش قابل توجهی از انرژیهای پاک و تجدیدپذیر جهان را تامین میکنند که بهطور مشخص در حوضههای آبریز کوهستانی واقع در محدوده کمربندهای آتشفشانی یافت میشوند. سازوکار پیدایش و توزیع هیدرولوژیکی این منابع با ۳ عامل بارشهای جوی، نفوذپذیری سازندها و وجود تنورههای داغ آتشفشانی در ارتباط است. بنابراین در دوره خشکسالی که با کمبود ابرهای بارانزا و افزایش دمای تروپوسفر روبهرو هستیم، مقدار نزولات جوی کاهش شدیدی یافته و رطوبت خاک به سرعت از دست میرود.
در این حالت، چرخه سیالات داغ دچار اختلال هیدرولوژیکی شده و منابع تجدیدپذیر به انواع تجدیدناپذیر تغییر ماهیت میدهند. از دیدگاه زمینشناسی، مناطقی که دچار نقص چرخه آب شدهاند، با افت شدید رطوبت خاک و کاهش سطح ایستایی آبهای زیرزمینی همراه بوده و در مراحل بحرانی، موجب تغییر تراز آبهای ژرف میشوند! همچنین کاهش آب رودخانهها و افزایش درجه شوری دریاچههای محلی از عوامل موثر بر بروز اختلالات هیدرولوژیکی بوده و در فصلهای گرم سال، باعث کاهش حجم آب و جریان سیال آنها میشوند. بهطور مثال، مطالعه مخازن ژئوترمال حوضههای بوشلی، سرعین و مشکینشهر (از توابع استان اردبیل)، بیانگر وجود چرخههای دائمی در فواصل مختلف از دهانه آتشفشان سبلان بوده و رابطه مکانی معناداری بین محل تلاقی گسلها (حلقوی و شعاعی) با چشمههای آب گرم مشاهده میشود.
همچنین بر اساس مطالعات ژئوفیزیکی بهعمل آمده، افزایش نزولات جوی سبلان، مهمترین عامل پایش و بازاحیایی ژئوترمال منطقه بوده و طولانی شدن دورههای خشکسالی به همراه شدت گرفتن عوامل غیرطبیعی (مانند بهرهبرداری بیرویه از آبهای سطحی و زیرزمینی)، موجب بروز اختلالاتی در چرخه آبهای زیرزمینی خواهد شد (از قابلیت تجدیدپذیری منابع زمینگرمایی میکاهد). در چنین شرایطی، تزریق آب به درون چاههای بهرهبرداری به صرفه نبوده و اولویت بهرهبرداری از نیروگاههای حرارتی را کاهش میدهد. به بیان سادهتر، بحران آب ایران، محدود به عوامل زیستمحیطی و بوم شناختی آن نبوده و تهدید جدی برای چرخههای ژئوترمال است. بنابراین با مدیریت صحیح بحران آب، بخش قابل توجهی از منابع تجدیدپذیر کشورمان حفظ شده و امکان بهرهبرداری از انرژیهای پاک فراهم خواهد شد.
بحران آب در ایران و راهکارهای مقابله با آن
حمیدرضا پیروان - دانشیار پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری: بحران آب در ایران ناشی از دو مقوله کمبود آب و استفاده نادرست از منابع آب است. رشد جمعیت، کشاورزی ناموثر و توسعه لجامگسیخته از عوامل اصلی دامن زدن به بحران آب هستند. بیش از ۸۰ درصد پهنه کشور در اقلیم خشک و نیمهخشک واقع شده است. ایران با متوسط نزولات جوی ۲۶۰ میلیمتر در سال، دارای بارندگی حدود یک سوم اروپا و نیمی از آسیا است بنابراین ایران دارای بحران فیزیکی آب است. استاندارد جهانی برای استفاده از آبهای تجدیدپذیر بدون آثار تهدیدکننده برای منابع آب، ۲۰ درصد است که با مدیریت و برنامهریزی تا ۴۰ درصد قابل افزایش است ولی متاسفانه در ایران تا ۸۵ درصد از این منابع استفاده شده است. در ضمن شبکه آب کشور هم فرسوده اعلام شده و هدررفت هنگام انتقال آب رقمی درشت است. نشانههای بیشمار بحران کمآبی در ایران به وضوح قابل مشاهده است. خشکسالیهای پی در پی ۱۰ سال اخیر، تغییر محسوس نوع بارش در کشور (کاهش سهم برف از بارش و بارش باران با شدت وقوع بالا)، خشک شدن هامونها و تالابها و دریاچهها، افت شدید سطح آب زیرزمینی و نشست زمین در دشتها (خشکیدن ۲۹۷ دشت از ۶۰۰ دشت) و ریزگردها در خوزستان ناشی از خشک شدن بخشی از تالاب هورالعظیم از جمله موارد قابل بیان است. فرونشست دشتها ناشی از برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی و فسیلی، عواقب تاسفباری را در پی خواهد داشت. با کاهش سطح تراز آب زیرزمینی بافت خاک آبخوان متراکم شده و پدید فرونشست اتفاق میافتد. استاندارد بحرانی بودن جهانی فرونشست ۴ میلیمتر در سال است حال آن که در تهران ۳۶ میلیمتر در سال یعنی ۹۰ برابر حد بحرانی گزارش شده است. علت افت سطح تراز آب زیرزمینی در ایران ناشی از کمبود بارش ناشی از خشکسالی و برداشت بیرویه از آب زیرزمینی بوده است. با ادامه فرونشست دشتها، ضمن اینکه آبخوانها توانایی احیا و بازسازی طبیعی خود را از دست میدهند سبب خسارتهای زیادی از جمله تخریب خطوط راهآهن، ترک خوردن ساختمانها، شکست لولههای آب و فاضلاب، لولهزایی چاهها، شکافهای عمیق در سطح زمین، برعکس شدن شیبها، سیلگیر شدن برخی مناطق و در نهایت کاهش تخلل مفید آبخوانها میشود.
مهمترین راهکارهای مقابله با کمآبی و پدیده فرونشست زمین ناشی از برداشت بیرویه از آب:
۱- مهمترین کار، مدیریت مصارف آب به ویژه کشاورزی است.
۲- کشت جایگزین اقلام با نیاز آبی کم
۳- بازچرخانی آبهای سطحی و پسابهای فاضلاب
۴- ممنوع کردن برداشت بیرویه از آب زیرزمینی در دشت هاب بحرانی
۵- حفظ آب در محل با انجام عملیات آبخیزداری
۶- رعایت حقابههای عرصههای پاییندست حوضههای آبخیز
توضیح اینکه با احداث سد در عمل حقابههای دشتهای پاییندست رعایت نمیشود.
۷- حذف روشهای آبیاری سنتی و جایگزین کردن آن با روشهای مدرن آبیاری
۸- توسعه گلخانههای صنعتی
میزان مصرف آب در گلخانههای صنعتی یک پنجم سنتی و توان تولید آن ۳۰ برابر است.
رسانهها چگونه میتوانند بر جلوگیری از بحران کمآبی موثر باشند؟
پروانه پیشنمازی- پژوهشگر پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله و مدرس ارتباطات دانشگاه آزاد اسلامی: آب با ارزشترین منبع طبیعی است که در جهان وجود دارد و حیات و ممات بشر منوط به وجود آب است. البته دانستن این نکته ضروری است که وقتی از آب به عنوان مایه حیات سخن به میان میآوریم، در واقع منظور آب شیرین است وگرنه بیش از سه چهارم یا ۷۰ درصد کره زمین را آب پوشانده است اما ۹۷ درصد از این میزان به صورت غیرقابل استفاده در اقیانوسها وجود دارد و فقط ۳ درصد باقیمانده به صورت آب شیرین موجود است که سه چهارم آن هم در یخهای قطبی انباشته شده و از دسترس انسان خارج است. به این ترتیب کمتر از یک درصد کل آبهای کره زمین که در دریاچهها، رودخانهها، نهرها یا در زیر سطح زمین جریان دارد، قابل استفادههای مختلف است. در مجموع در هر زمان تنها یک ده هزارم درصد از کل آبهای زمین به سادگی در دسترس انسان است. درحالحاضر نه تنها ۲ میلیارد نفر در جهان سوم از دسترسی به آب کافی و سالم محروم هستند بلکه کمبود آب و مسائل و مشکلات ناشی از آن زنگ خطر را برای کشورهایی که از نظر منابع آب غنی بودهاند، نیز به صدا درآورده است. کارشناسان جهانی آب اعتقاد دارند ۴۰ کشور جهان که بیشتر آنها با حدود سرانه ۷ لیتر آب در روز زندگی میکنند، هرگز قادر به خروج از فقر و رسیدن به توسعه پایدار بدون اینکه ابتدا بیآبی آنها جبران شود، نخواهند بود. ساکنان این کشورها به طور باورنکردنی با ترکیبی از فقر و بیآبی میجنگند.
برای مثال رژیم صیهونیستی ۷۵ درصد آب مصرفی خود را از خارج از مرزهایش تامین میکند و سالهاست موضوع آب از چالشهای روابط اعراب و رژیم صیهونیستی است. ترکیه با کشورهای عراق و سوریه درباره آب دجله و فرات با چالش و بحث و گفتوگو روبهرو هستند. در افریقا رود نیل از موضوعات مورد بحث مصر، سودان و اتیوپی است. در آسیا هند با پاکستان و بنگلادش بر سر رودخانه سند و گنگ درگیر است. سرزمین ما، ایران نیز کشوری پهناور با اقلیمی خشک است که مردمان نواحی وسیعی از آن ( نواحی شرقی، شمال شرقی، جنوب غربی، نواحی وسیعی از بخش مرکزی و سراسر مناطق جنوبی) همواره از کمآبی و در مواردی بیآبی رنج برده و میبرند. طبق پیشبینی سازمان ملل متحد سهم سرانه آب در جهان با توجه به افزایش جمعیت، مصرف غیربهینه و عوامل زیستمحیطی رو به کاهش است. برای مثال، سهم سرانه مصرف ایران از آب در سال ۱۴۰۴ به ۸۱۶ مترمکعب خواهد رسید و این در حالی است که این مقدار در سال ۱۲۶۹، ۳۰۲۵ و در سال ۱۳۴۴، ۶۲۰۳ مترمکعب بوده است.
موضوعهایی که مطرح شد همه نشان از اهمیت و گستردگی ابعاد مسئله آب در جهان دارد به گونهای که کمبود آب نه تنها یکی از معضلات جوامع بشری بوده و شرایطی بحرانی را در بیشتر نقاط جهان بهوجود آورده بلکه میتواند محل مناقشه واقع شود و بحرانهای دیگر مانند جنگ و جدل، تحریم و اعتراض، بحران سلامت و... را دامن بزند. با توجه به مواردی که بیان شد دور از ذهن نیست که موضوع کمآبی به عنوان بحرانی جهانی محل توجه و تامل فراوان واقع شود. استفاده از ظرفیت رسانهها برای حل مشکلات و بحرانها پیشینهای طولانی دارد، اما در چند دهه اخیر و مقارن با ظهور و بروز انواع رسانههای نوین مبتنیبر وب مانند شبکههای اجتماعی و پدیدههایی چون خبرنگاری موبایلی، شهروند خبرنگاری و... این مهم از الزامات و ضرورتهای فرآیند مدیریت بحران برخوردار شده است. نکته دارای اهمیت در این زمینه، چگونگی استفاده از ظرفیت رسانهها به گونهای بهینه و نتیجهبخش است که بتواند از یک سو مصرفکنندگان بخشهای مختلف آب شیرین را به سمت صرفهجویی در مصرف آب سوق دهد و از سویی دیگر زمینهساز ایجاد طرحها، اقدامات و ابتکاراتی در زمینه افزایش منابع تولید بیشتر آب شود.
نگاهی به وضعیت موجود رسانهها در راستای عملکردشان نسبت به موضوع آب و مخاطره کمبود آن که احتمال و ظرفیت زیادی برای تبدیل شدن به بحران را دارد، نشان میدهد که متاسفانه رسانهها در این بخش هنوز متوجه وخامت موضوع نبوده و به رسالت آموزشی و اطلاعرسانی خود در این باب چنان که شایسته و بایسته است، عمل نکردهاند. به عنوان نمونه، در بهار، تابستان و پاییز سال ۱۳۹۳ در پژوهشی که به منظور تعیین چگونگی پوشش خبری اخبار شبکههای ۱ و ۵ در زمینه آب انجام شد، نتایج حاکی از آن است که فقط ۱/۵ درصد از کل خبرهای شبکههای مورد بررسی به موضوع آب اختصاص دارد و زمان حدود نیمی از این خبرها کمتر از ۳۰ ثانیه و بیشترین فراوانی پخش اخبار آب، مربوط به طرحهای عمرانی و توسعهای بوده و نه موضوعات مربوط به صرفهجویی و افزایش منابع تامین آب. با توجه به موارد طرح شده میتوان اذعان کرد از آنجا که کمبود آب درحالحاضر از مخاطرات جدی است که کشور را تهدید میکند و هنوز به بحران تبدیل نشده، مهمترین وظیفه رسانهها در این مقطع، مداخله فعالانه در جهت جلوگیری تبدیل این مخاطره به بحران از طریق اتخاذ راهبردهای فعال و فوق فعال و نیز رویکرد تعاملی است.
بدین منظور یافتن علائم و عوامل هشداردهنده بحران، تجزیه و تحلیل آنها، برجستهسازی موضوع با بهرهگیری از ظرفیت تمامی رسانهها و بکارگیری از تکنیک تکرار، گوشزد کردن وظایف دستگاههای اجرایی بهمنظور آمادگی یا پیشگیری به واسطه مراجعه به مسئولان و متخصصان و طلب ارائه راهکارهای پیشگیری از وقوع بحران از آنها و همچنین ارائه الگوی مصرف بهینه به مخاطبان در بخشهای مختلف (خانگی، صنعتی و کشاورزی) است.رسانهها چگونه میتوانند بر جلوگیری از بحران کمآبی موثر باشند؟
پهنهبندی منابع آب ژرف کشور، ضرورتی انکارناپذیر
محمد آریامنش - دانشیار ژئوفیزیک دانشگاه پیام نور تهران: بدون دسترسی به منابع آب، حیات بیمفهوم است. با وجود این، دانش شناخت منابع آب هنوز پیچیدگیهای حلناشده زیادی دارد. ناآگاهی از وجود انواع منابع آب باعث شده منابع آب سطحی و زیرزمینی کمژرفا به عنوان آسانترین ذخایر آبی در هر منطقه به یغما روند و اگر رویکرد استفاده از ذخایر آب آبرفتی دگرگون نشود بیگمان دیری نخواهد پایید که حیات انسان با چالشهای جدی روی کره خاکی روبهرو خواهد شد. زنگ خطر این چالشها و بحرانهای پیش رو، سالهاست به صدا درآمده و اثرهای زیانبار آن مرزهای کشور ما را نیز درنوردیده و آرام آرام، زندگی امروز ما ایرانیان را تحت تاثیر خود قرار داده است. بدون تردید آسانترین راهکار مدیریتی برای کنترل آسیبهای ناشی از این خطر، توصیه کاهش مصرف منابع موجود است ولی این یک راهکار بسیار کوتاهمدت است و محکوم به شکست خواهد بود و نمیتواند صورت مسئله نیاز به منابع پایدار را پاک کند. افزایش جمعیت، توسعه صنعتی، دسترسی یکایک مردم و نیاز آنان به محصولات کشاورزی ارزانقیمت و متنوع، دسترسی به بهداشت و محیطزیست باطراوت همگی نشان از نیاز دسترسی به منابع آب پایدار را در هر منطقه ایجاب میکند. نمیتوان به بهانه نیاز آیندگان توسعه دنیای امروز را متوقف کرد بلکه باید با دسترسی به فناوریهای نو علاوهبر شناخت جامع از سایر منابع، نیاز آیندگان را تضمین کرد.
منابع آب ژرف از جمله ذخایر ارزشمندی هستند که مطالعه و بهرهبرداری از آنها نیازمند توجه جدی دولتمردان است. این منابع میتوانند به عنوان یکی از راهکارها، در توزیع عادلانه آب و سبد مصرف هر منطقه، جایگاه تاثیرگذاری داشته باشند. ذخایر آب ژرف به ۵ دسته تقسیم میشوند که درحالحاضر فقط یک دسته از آنها برای بهرهبرداری توصیه میشوند. این منابع عبارتند از: منابع آب ژرف آبرفتی، گسلی، فسیلی، هیدروترمال و منابع آب ژرف موجود در تلههای نفتی که از این میان فقط دو دسته از آنها یعنی منابع آب ژرف آبرفتی و گسلی تجدیدپذیر هستند. کشور ما به دلیل داشتن شرایط زمینشناسی و زمینساختی خود، از گسلهای عمیق و طولانی برخوردار است که به عنوان پهنههای قابل اطمینانی نقش زهکشهای زیرزمینی را دارند و باید ضمن مطالعه ویژگیهای هیدروژئولوژیکی آنها پهنهبندی شده و در سبد مصرف آب مورد نیاز کشور دیده شوند. در صورتی که این منابع مورد مطالعه و بهرهبرداری قرار نگیرند از دسترس خارج و وارد اقیانوسها و آبهای آزاد خواهند شد.
بهرهبرداری از این منابع برخلاف منابع آبرفتی هیچگونه تنش زیستمحیطی نخواهد داشت و حتی میتوان ذخایر آبرفتی را تغذیه کرد. آب موجود در این پهنههای گسلی تفاوت ساختاری و کیفی زیادی با منابع آب فسیلی دارد و نباید آنها را دارای شرایط هیدروژئولوژیکی یکسانی دانست. منابع آب ژرف فسیلی که در کشورهایی از جمله عربستان و لیبی بهرهبرداری شدهاند از جمله منابع آب ژرف تجدیدناپذیر هستند حال آنکه منابع آب ژرف جاری در پهنههای گسلش کشور ما از جمله منابع آب ژرف تجدیدپذیر هستند. بدیهی است کیفیت و کمیت و همچنین عمق این منابع در جای جای کشور ما متفاوت است و نیازمند مطالعه، پژوهش و مکانیابی دقیقتری هستند و با پهنهبندی این ذخایر استراتژیک میتوان بخش بزرگی از نیاز آبی کشور را تامین کرد. بدون تردید حتی با دستیابی به این منابع آب نباید مدیریت درست مصرف آنها را نادیده گرفت.
بحران آب در ایران
همایون خوشروان - عضو هیات علمی مرکز ملی مطالعات و تحقیقات دریای خزر: همانطور که کارشناسان سازمانهای آب و هواشناسی جهانی پیشبینی کرده بودند، گرمایش زمین با تغییر رژیم بارندگی و توزیع حرارت در سطح فلات ایران سبب بروز خشکسالی وسیع شد و متاسفانه عملکرد نامطلوب در مدیریت جامع منابع آب بحران کمآبی را در نیمی از ۶۰۹ دشت آبی کشور در ۶ حوضه آبریز اصلی رقم زد. کشاورزی بهعنوان مهمترین فعالیت انسانی با مصرف بیرویه آب و بهرهوری از ۹۰ درصد آبهای تجدیدپذیر خط بطلان را روی منابع آب کشور کشید. کشت سنتی با رعایت نکردن ملاحظات زیستمحیطی و آبیاری با بازدهی بسیار پایین تمامی آبهای سطحی و زیرزمینی را تحتشعاع قرار داد.
از سوی دیگر در کشور گرم و خشک و بیابانی که نسبت رژیم تبخیر به طور تقریبی معادل ۱۰-۵ برابر میزان بارندگی است، ساخت مخازن آبی روباز مانند سدهای برقابی که به طور عمده با مکانیابی نادرست همراه بوده است، شرایط ناگواری را در توسعه بحران آب رقم زد زیرا ساختار هیدرولوژیکی منطبق با شرایط محیطی ایران، قناتها هستند که هزاران سال پیش مورد بهرهبرداری قرار میگرفت. شاید یکی از مهمترین چالش در بروز بحران آب، ضعف ساختار پژوهش در منابع آب کشور بوده و استفاده نکردن از نخبگان در مدیریت پیشگیری مخاطرات آبی شرایط را برای نا آگاهی و نبود دانش لازم ایجاد کرده است.
حال که مسئله آب در کمیته امنیتی مجلس شورای اسلامی قرار گرفته است مهمترین کار برای ممانعت از تنشهای آبی، تغییر ساختار مدیریت منابع آب کشور، استفاده از منابع آب غیرمتعارف، تمرکز بر تغییر رویکرد کشاورزی و کنترل جمعیت و بهرهگیری از ظرفیت آبهای مرزی است. متاسفانه در زمینه هر یک از راهکارها کار اساسی و جدی نشده است.