امان از بعضی دو راهیها. نه از این دو راهیهای معمولی که آدم بین خوب و خوبتر گیر میکند. منظورم آنهایی است که بین عالی و عالی قفل میشویم. دل را به دریا بزنی و یکی را انتخاب کنی، کابوس انتخاب نکردن آن یکی بیچارهات میکند. دیوانه نشوی خیلی است. نه میتوانی تصمیم بگیری نه میتوانی نگیری. نه میشود بروی، نه میشود نروی. نه رومی، نه زنگی. هیچی. آچمز. حالا حکایت شاخ به شاخ امروز ماست. همه میدانیم که تویوتا کمری بینظیر است، معرکه است و مرگ ندارد ولی هوندا آکورد چی؟ او را چه کنیم؟ چطور از کیفیت، زیبایی و آن سواری رویاییاش دست بکشیم. خدایا توبه…!
از کجا شروع شد؟
هوندا وقتی نسل اول آکورد را در سال ۱۹۷۶ تولید کرد به مدت ۶ سال از فضای بیرقیبی که برایش به وجود آمده بود، نهایت استفاده را میبرد. تا اینکه در ۱۹۸۲ تویوتا برگ برنده خود یعنی کمری را رو کرد. از آن ایام تا همین امروز، جدال این دو پایان نیافته است. در حال حاضر هوندا ۹امین نسل خود و کمری ۷امین نسل خود را پشت سر میگذارد. حضور این دو در بازار داخلی ایران هم بی حاشیه نبوده و نیست. حالا هر دو برای به دست آوردن جایگاه بهترین سدان آسیایی زیر ۱۸۰ میلیون تومان با هم سخت درگیر شدهاند.
آکورد چه دارد؟
کیسه هوایی برای سرنشینان جلو، کیسه هوای جانبی، کیسه هوای پردهای، مجموعاً ۶ کیسه هوا در مدل EXA و ۸ کیسه هوا در مدل EXB، ترمزهایی مجهز به سیستمهای ABS – EBD – VSA – BA. سیستم صوتی با صفحه نمایش ۸ اینچی، بلوتوث و قابلیت پخش MP3، WMA و سیدی مشترک در مدلهای EXA و EXB. سیستم صوتی به همراه ۶ بلندگو در مدلEXA. سیستم صوتی Premium با حافظه ۱۶ گیگابایتی به همراه ۷ بلندگو و یک سابووفر و نویگیشن در مدل EXB. سیستمEco Assist برای مدیریت مصرف سوخت. مکانیزم ANC برای کم کردن صدای داخل کابین. سیستم HSA برای حرکت سریع در سربالاییها. سیستم TPMS نشاندهنده باد لاستیکها، چراغهای نور، سیستم ورود بدون کلید، سنسور باران، روشن و خاموش شدن خودکار چراغها، گرمکن آینههای جانبی، سیستم تهویه مطبوع جداگانه برای سرنشینان جلو، دوربین عقب، کروز کنترل، تنظیم صندلی راننده در ۱۰ جهت، دو عدد صفحه نمایش.سیستم هشداردهنده برای جلوگیری از تصادف به کمک دوربین، سیستم هشداردهنده حین خارج شدن غیر عادی از مسیر جاده، نویگیشن (مسیریاب)، روکش چرمی فرمان، آینه میانی الکتروکرومیک، تنظیم صندلی به صورت برقی، – گرمکن صندلیهای جلو و قطبنما.
کمری چه دارد؟
کیسه هوای راننده و سرنشین جلو، کیسه هوای جانبی، کیسه هوای پردهای، ترمزهایی با فناوریBA، EBD و ABS. پکیج سیستم کنترل پایداری خودرو VSC، سیستم صوتی مجهز به ۶ بلندگو و قابلیت پخش CD و USB به همراه پورت AUXک دکمههای کنترل سیستم صوتی روی فرمان، آنتن مخفی در شیشه عقب، سیستم ضد سرقت به همراه ایموبلایزر، دستگیره داخلی دربها با روکش کرومی، تنظیمکننده عمودی صندلی راننده، برف پاککن تناوبی، گل پخشکن، آینههای بغل برقی، کولر با دریچه عقب، فرمان هیدرولیک، بشکن و تلسکوپی، شیشه برقی با محافظ، ریموت کنترل، زه جانبی هم رنگ بدنه با روکش کروم، صندلی عقب تاشو با جای دست، ترمز پارک پدالی، گرمکن شیشه عقب تایمردار، آینههای بغل و دستگیره دربها همرنگ بدنه، تنظیمکننده ارتفاع نور چراغ، سقف کشویی شیشهای (سانروف)، کروز کنترل، صفحه نمایش اطلاعات، صفحه نمایش دمای بیرون، صندلی راننده برقی، رینگ آلومینیومی، چراغ مهشکن جلو، ۴ عدد سنسور پارک، سیستم ورود بدون کلید با درب بازکن صندوق و دکمه فعالسازی آژیر، سیستم تهویه مطبوع خودکار، دوربین دنده عقب، روکش صندلی پارچهای اعلا، روکش چرمی فرمان، آفتابگیر برقی شیشه عقب و نویگیشن.
مثبتها و منفیها
در نظر داشته باشید که این خودروها هرچقدر هم که دربارهشان تعصبی باشید گیر و گورهایی دارند که از چشم تسترها مخفی باقی نمیماند. بد نیست پیش از انتخاب شما هم از مزایا و معایب این دو خبردار شوید. میگویند بزرگترین برتریهای هوندا آکورد هندلینگ فوقالعاده دقیق و بیاندازه لذتبخشش است. برخلاف رقیب طراحی داخلی بسیار پرهیجان و جذاب است. صندلیهای نرمی دارد و در کل اتاقش مثل یک اتاق نشیمن راحت است. از مصرف سوخت عالیاش نیز نمیشود صرف نظر کرد. اما در مقابل میگویند که در نسخههای فول اگر بخواهید با رابط کاربری که روی صفحه لمسی کار کنید، احتمالاً به سختی افسرده میشود.منوهای پیچیده و سردرگم کننده کاری کرده است که این LCD در ظاهر همهکاره، به هیچ دردی نخورد. شاید طراحی داخلیاش پرهیجان باشد ولی اصلاً هیچ حس لوکس و خاص بودن ندارد. حتی یک درصد. درباره کمری هم حرف و حدیثهایی شنیده میشود. مثلاً اینکه درباره نکات مثبتش میگویند کاربریاش آسان است. مثل آب خوردن واقعاً. هرچقدر حریف هموطنش ساده و بیحس بود، اتاق این کمری لوکس و تجملی است. به نسبت، امکانات، ایمنی و قدرتی که در اختیار شما قرار میدهد، قیمت مقرون به صرفهای دارد.در مقابل این برتریها میشود به چند نقطه ضعف اساسی نیز اشاره کرد. با اینکه هفت نسل از تولیدات کمری میگذرد ولی باید گفت که طراحی هر نسل سه چهار سالی عقبتر از دوره خودش است. تویوتا با این تصور که نسل جدید باید قابلیتهای اسپرت بیشتری داشته باشد، به کلی سیستم فنربندی و تعلیقش را سفت و سخت طراحی کرده است. مصرفش خوب است ولی نه به اندازه آکورد و دست آخر اینکه رانندگی با آن کسلکننده و تکراری است.
نظر نهایی
راستش این همه حرف زدیم تازه رسیدیم سر اصل مطلب. تازه رسیدیم به همان دو راهی اول کار. خُب اینطور که نمیشود. بالاخره باید سوار یکی از آنها شد. مشتریهای آکورد جوانتر هستند. پسر و دخترش فرقی نمیکند. همگی زیر ۳۵ سال سن دارند. و درست به همین دلیل است که اغلب آنها خود مالک ماشینشان نیستند. پدر محترم آن را برایشان خریده. مشتری آکورد صبحها زود بیدار میشود.همیشه یک اسپری یا ادکلن درون داشبورد دارد. عادت دارد همهجای ماشین برق بزند ولی اکثراً خودش این کار را نمیکند. یک کارواشباز حسابی است. توشویی و جاروی اتاق از اصلیترین علاقههایش است. موزیک را با صدای بلند گوش میدهد ولی سلیقهاش معلوم نیست. هچل هفت گوش میکند.متأسفانه کمی اهل ژست و تیریپهای هالیوودی پشت فرمان است. معمولاً از مسایل فنی هیچ اطلاعی ندارد. از اینکه یک نفر دیگر درون ماشینش بنشیند حس بدی دارد. از خانواده درجه یک گرفته تا زن و بچه. کار و بار خودش بد نیست. ولی آن قدری درنمیآورد که بتواند آکورد بخرد. نهایت توانش یک ۲۰۷ لیزینگی است.
پدر گرامیاش هم این و آنی است که آکورد را از زیر پایش بیرون بکشد. خودش هم ترجیح میدهد زیر نگاه دیگران تحت فشار نباشد. بنا بر این میرود سراغ همان ماتیز خانمش!اما اوضاع برای خریدار کمری فرق دارد. از آن جاافتادههای باکلاس. خوراک خانم دکترهای مسن فرنگ درسخوانده. اگر مرد باشد احتمالاً با موهای جوگندمی. خیلی سنگین و رنگین است. جوانیاش را با شورولت و پونتیاک سر کرده برای همین وقتی پشت فرمانش قرار میگیرد خیلی باوقار حرکت میکند.اهل موسیقی سنتی است. با صدای ملایم. به دیگران به شدت احترام میگذارد. خودش نقداً آن را خریده. بهتر از آن را هم میتوانست بخرد ولی چون خانواده دوست بوده بخشی از ثروتش را برای عروسی پسر و جهاز دخترش هزینه کرده بود. آنقدر با مرام است که در سفرهای بین شهری یک تعارف هم به باجناقش میزند. متأسفانه خلقیات بدی هم دارد. غیر از خودش نمیگذارد کسی ماشینش را بشوید! روی همهچیز وسواس دارد. حتی پیدا کردن جای پارک هم برایش دغدغه است.