کانال تلگرام ایران جیب
مدیران خودرو 777
مدیران خودرو 777
لست سکند تور مسافرتیلست سکند تور مسافرتی

نرم افزار حسابداری پارمیسنرم افزار حسابداری پارمیس

فرار از ركود اقتصادی با كريدور شمال به جنوب


کد خبر : ۲۴۸۷۸یکشنبه، ۱۳ تیر ۱۳۹۵ - ۰۸:۴۱:۳۶۱۰۸۸ بازدید

جنگ‌هاي داخلي همواره به عنوان ابزاري براي بلعيدن منابع و ذخاير كشور‌هاي ثروتمند توسعه نيافته بوده كه توسط دست‌هاي پنهان ...
فرار از ركود اقتصادی با كريدور شمال به جنوبفرار از ركود اقتصادی با كريدور شمال به جنوب

جنگ‌هاي داخلي همواره به عنوان ابزاري براي بلعيدن منابع و ذخاير كشور‌هاي ثروتمند توسعه نيافته بوده كه توسط دست‌هاي پنهان قدرت‌هاي بزرگ جهان به كار گرفته مي‌شود تا با گل آلود كردن آب اقتصاد سياسي اين كشور‌ها به مقاصدي كه به دنبال آن هستند، دست يابند.

به گزارش ایران‌جیب به نقل از تعادل، افغانستان از لحاظ موقعيت ژئوپليتيك در منطقه به عنوان كوتاه‌ترين راه اتصال اروپا و آسياي ميانه به شبه قاره هند و خليج فارس است كه مي‌تواند در تعاملات اقتصادي در منطقه و حتي جهان نقش كليدي داشته باشد. اما افغانستان كنوني كه به تازگي از چنگال حكومت‌هاي طالباني نجات يافته با چالش‌ها و فرصت‌هاي بزرگي روبه‌روست. در يك دهه گذشته با روي كار آمدن حامد كرزاي سپس اشرف غني تغييراتي در نظام سياسي و اقتصادي اين كشور داده شده است. گرچه فقدان برخي از زيرساخت‌ها حركت سريع اقتصاد اين كشور به سوي اقتصاد آزاد را عملكردي شتابزده جلوه مي‌دهد اما سرمايه‌گذاري روي معادن مس و آهن فصل تازه‌يي از تاريخ افغانستان را ورق زده است.

 به گونه‌يي كه پيش‌بيني مي‌شود با گسترش سرمايه‌گذاري‌ها بر منابع بزرگ آبي، اين كشور را در سال‌هاي آينده به هاب آب و برق تبديل كند. گرچه حضور شركت‌هاي بزرگ در اجراي پروژه‌هاي بزرگ راه، شهر و سد‌سازي در كنار پروژه‌هاي بزرگ تجاري اين كشور با چهار كشور هند – ايران و پاكستان – چين اين كشور را به كريدور آسيانه ميانه تبديل خواهد كرد. اما وجود ركود اقتصادي به دلايل مختلف و حضور گروه‌هاي تروريستي در اين كشور كه مدعي دستيابي به قدرت هستند، راه رسيدن به توسعه پايدار را براي افغانستان با مشكل مواجه كرده است. در نتيجه وجود شر كاي تجاري راهبردي فرامنطقه‌يي چون ايالات متحده امريكا و اتحاديه اروپا با حضور اين كشور در سازمان همكاري شانگ‌هاي در كنار شركاي تجاري استراتژيك منطقه‌يي چون ايران و هند مي‌تواند ضمن كنترل گروه‌هاي تروريستي در اين كشور شاه كليد رونق اقتصادي و سرعت بخشيدن به برون‌رفت اين كشور از ركود اقتصادي باشد.

با توجه به تلاش‌هاي ايران و هند در چند دهه گذشته براي كنترل تروريست و گروه‌هاي افراطي در اين كشور و نيز سرمايه‌گذاري‌هاي اين دو كشور در ايجاد زيرساخت‌هاي لازم در افغانستان موجب شده است كه روابط سه كشور با فرجام مساله هسته‌يي ايران رنگ ديگري به خود بگيرد و مساله توسعه بندر چابهار و احداث خط ترانزيتي چابهار- زرنج به محوري‌ترين گفت‌وگو‌هاي سه جانبه اين سه كشور در ماه گذشته ميلادي در تهران بدل شود. به عبارتي توسعه بندر چابهار و بندرعباس از پروژه‌هاي مهم اقتصادي ايران و هند براي همكاري در افغانستان است.

اين امر زماني اهميت بيشتري مي‌يابد كه بدانيم هندوستان جدا از پاكستان به عنوان رقيب، هيچ راه مستقيمي جهت دسترسي به افغانستان ندارد. در اين حال كريدور چابهار- افغانستان كه راهي براي تكميل كريدور شمال - جنوب ايران است علاوه بر فراهم آوردن امكان جابه‌جايي كالا از بندرهاي هند به ايران، نقش ايران را در ترانزيت كالا در منطقه گسترش خواهد داد. در نتيجه اين راه ترانزيتي ضمن جلوگيري از تسلط پاكستان و چين بر راه‌هاي آسياي مركزي و كاهش نقش اقتصادي و سياسي پاكستان در افغانستان، اين نقش را متوازن‌تر و در جهت منافع ايران و هند رهنمون كند.

براي اين منظور و توجيه اقتصادي همكاري ايران و افغانستان به سراغ الحاج مهدي فرهنگ، رايزن اقتصادي سفارت افغانستان در تهران رفتيم تا از موضع دو كشور براي گسترش روابط دو جانبه و فرصت‌ها و چالش‌هايي كه دو كشور به خصوص اقتصاد افغانستان پيش رو دارد، آگاه شويم.

 

 رفع تشنگي با هاب آبي منطقه

طبق گزارش سازمان ملل و دانشگاه كابل درآمد سرانه آب در افغانستان ۲۷۷۵مترمكعب است كه در صورت استفاده درست از اين آب‌ها علاوه بر ضرورت خود مي‌تواند به هاب آب و برق منطقه تبديل شود. پيش‌بيني مي‌شود كه جنگ آينده جهان بر دستيابي به منابع انرژي باشد و اين ‌بار نه جنگ نفت كه جنگ آب؛ افغانستان چه نقشه راهي را برا ي استفاده بهينه از منابع آبي خود در سال‌هاي آينده دارد؟

در كشور افغانستان پروژه‌هاي بزرگي براي مهار منابع آبي درحال انجام است كه علاوه بر شركت‌هاي ايراني، شركت‌هاي هندي و تركيه‌يي همچنين شركت‌هاي اروپايي به خصوص آلماني‌ها اجراي اين پروژه‌ها را بر عهده دارند. حضور شركت‌هاي معتبري چون ديكان و لاموآر به عنوان مهندسين مشاور وزارت نيرو افغانستان نشان مي‌دهد كه از آخرين تكنولوژي روز براي احداث و راه‌اندازي پروژه‌هاي سد‌سازي استفاده مي‌شود و اين به خودي خود زمينه انتقال دانش فني شركت‌هايي چون زيمنس به شركت‌هاي خصوصي داخلي كه مجريان طرح‌ها هستند را فراهم مي‌كند. از اين رو مي‌توان گفت كه افغانستان در مهار انرژي آب با طراحي و اجراي پروژه‌هاي سد‌سازي توسط شركت‌هاي مختلف اروپايي و ايراني رشد چشمگيري داشته و انتظار مي‌رود با توسعه پروژه‌هاي آبي افغانستان به هاب آب منطقه بدل شود.

به نظر مي‌رسد كه با گسترش روابط دو جانبه ايران – افغانستان و نياز شديد مناطق شرقي ايران به آب‌رساني افغانستان مي‌تواند اين معضل را براي ايران حل و فصل كند آيا مذاكراتي در اين زمينه صورت گرفته است؟

دولت پيشين نيز بر اين عقيده بوده كه افغانستان پتانسيل تبديل به هاب آبي منطقه را دارد. از اين رو پروژه‌هايي براي دستيابي به آن در دستور كار قرار گرفته است. بر اين اساس افغانستان خواهد توانست ضمن تامين نياز داخلي(آب مورد نياز كشاورزي گرفته تا توليد برق) آب شرب مورد نياز كشورهاي همسايه را نيز تامين كند. براي اين منظور افغانستان اقدام به ساخت كارخانجات بزرگ آب معدني كرده است تا بتواند با درآمد حاصل از آن به تكميل ساير پروژه‌ها اقدام كند. اما اينكه ايران و افغانستان چه تصميمي در مورد تامين آب مورد نياز شرق ايران دارند محتملا مي‌تواند از پروژه‌هاي بلندمدت دو كشور در سال‌هاي آينده باشد. براي اين منظور بديهي است آب مورد نياز مناطق شرقي ايران به شكل تهاتري تامين خواهد شد. انرژي آب در مقابل انرژي نفت و گاز. به اين صورت افغانستان مي‌تواند نفت و گاز مورد نياز مشتريان خود را از طريق جنوب ايران به فروش برساند.

گسترش روابط دو جانبه بين تهران– كابل چه تاثيري در ايجاد امنيت در افغانستان و توسعه اقتصادي افغانستان دارد؟

روابط ايران و افغانستان از ديرباز در حوزه‌هاي مختلف سياسي و اقتصادي بر مبناي برادري و همراهي بنا نهاده شده است؛ ايران نقش موثري در كنترل تروريست در افغانستان در سال‌هاي گذشته داشته است. با توجه به اينكه شركت‌هاي ايراني اصلي‌ترين مجريان طرح‌هاي ساخت نيروگاه‌هاي آبي در افغانستان هستند. بنابراين مذاكرات اخير دو كشور در حوزه تجاري و بهبود وضعيت ترانزيت كالاهاي مورد نياز افغانستان مي‌تواند فصل جديدي از روابط اقتصادي دو كشور را رقم زند.


هاب انرژي كالايي چابهار با كريدور شمال به جنوب

هر كشوري به دنبال منافع ملي خود است و در صورتي پروژه‌يي را عملي مي‌كند كه بالاترين ميزان منافع ملي آن را تامين كند، پروژه اخير چه منافعي براي ايران دارد؟

افغانستان قلب آسياست با منابع معدني بي‌نظير كه نيازمند ايجاد بازار‌هاي جديد فروش و احياي بازارهاي سنتي است كه عدم دسترسي به آب‌هاي آزاد بزرگ‌ترين مشكل آن محسوب مي‌شود. اين امر از چنان اهميتي برخوردار است كه احداث خط ترانزيتي كه افغانستان را از طريق بندر چابهار به آب‌هاي آزاد برساند از مهم‌ترين زمينه‌هاي گفت‌وگوي سه جانبه ايران و هند و افغانستان در ديدار ماه گذشته رياست‌جمهوري اين كشور‌ها در ايران بوده است. با توجه به اين كشور‌هاي شمالي و شرقي افغانستان نيز از عدم دسترسي به آب‌هاي آزاد محرومند از اين رو افغانستان مي‌تواند به كريدور ترانزيت كالاهاي اين كشورها بدل شود همچنين خط ترانزيتي تجاري چابهار- افغانستان ضمن تامين كالاهاي مورد نياز كشورهاي آسياي ميانه با ايجاد مشاغل جديد ايران را به پيشقراول رونق كسب و كار و كاهش نرخ بيكاري براي دو كشور تبديل خواهد كرد.


 تامين نياز انرژي؛ راهي براي دستيابي به بازار افغانستان

افغانستان يكي بزرگ‌ترين بازار‌هاي هدف ايران براي صادرات مواد نفتي و پتروشيمي است و گفته مي‌شود كه ايران سهم عمده‌يي در تامين گازوييل و بنزين افغانستان دارد. واردات محصولات پالايشي و پتروشيمي از ايران چه ميزان از حجم واردات اين كشور را در برمي‌گيرد و گسترش اين همكاري‌ها در اين زمينه چه منافعي براي دو كشور دارد؟

بازار افغانستان همواره بازار ترانزيتي انرژي، كالايي و فروش مناسبي براي كشور‌هاي همسايه بوده و رقابت براي تصاحب بازار اين كشور همواره داغ بوده است؛ رقابت ايران، روسيه و تركمنستان براي تصاحب بازار انرژي اين كشور از ديرباز همانند هند و پاكستان براي تصاحب بازار كالايي اين كشور ادامه داشته است، مهم‌ترين رقيب ايران در تامين محصولات پتروشيمي همچنين گازوييل و بنزين، تركمنستان است كه قيمت‌هايي به مراتب پايين‌تر دارد با اين همه صادرات بنزين ايران به افغانستان زماني كه قيمت نقت به پايين‌ترين ميزان خود رسيد، روزانه بالغ بر يك ميليون دلار بود با توجه به همكاري مديرعامل پتروشيمي شازند آقاي غريب‌پور در انسجام كانتينرهاي افغاني براي حمل محموله‌هاي بنزين از درب كارخانه تا مقاصدشان در افغانستان ضمن ايجاد اشتغال براي كاميونداران افغاني با كاهش قيمت تمام شده محصول موجب شد حتي در شرايط سخت نيز صادرات شازند به افغانستان همچنان ادامه داشته باشد. اگر به كانتينرهاي افغاني اجاره حمل بار داده نمي‌شدف قيمت تمام شده محصولات وارداتي از ايران افزايش مي‌يافت و حاشيه سود تجار افغاني كاهش مي‌يافت در نتيجه تجار به سمت تركمنستان كه قيمت‌هايي به مراتب كمتر از ايران دارند جلب مي‌شدند؛ اما مديريت استراتژيك آقاي غريب‌پور توانست پتروشيمي شازند را به شريك راهبردي افغانستان تبديل كند.

گفته مي‌شود كه معادن و ميادين نفتي و گازي افغانستان نيز همانند ايران توسط دولت اداره مي‌شود، نحوه حضور شركت‌هاي خارجي در اين بخش چگونه تعريف شده است؟

دولت تنها نظاره‌گر است و مجري طرح‌ها شركت‌هاي خصوصي هستند و بخش خصوصي براساس پروژه‌هاي تعريف شده دولت با شركت‌هاي سرمايه‌گذار بين‌المللي جوينت شده و عهده‌دار اجراي پروژه‌هاي نفتي و گازي مي‌شود به طور مثال ريفاينري‌ها و پتروشيمي‌هاي در شمال افغانستان با همت بخش خصوصي اين كشور ساخته شده است. بنابراين نحوه همكاري شركت‌هاي بين‌المللي توسط شركت‌هاي خصوصي تعيين مي‌شود از اين رو هر چه شركتي بيشتر بتواند منافع ملي افغانستان را تامين كند بيشتر مورد استقبال قرا مي‌گيرد و افغانستان سعي كرده با همه دنيا ارتباط خوبي برقرار كند.


چه شركت‌هاي بين‌المللي در ميادين نفتي افغانستان حضور دارند؟

شركت شيل سال‌هاست كه در افغانستان حضور دارد اين شركت كار خود را از فروش در بندر كراچي با افغانستان آغاز كرد و اكنون نيز يكي از شركت‌هاي معتبري است كه به امر سرمايه‌گذاري در زمينه اكتشاف و توسعه ميادين نفتي آمو دريا افغانستان مي‌پردازد. اخيرا با برگزاري مناقصات نفتي و گازي شركت اينوك امارات وزارت نفت تركيه و غضنفر بانك (شركت بزرگ افغاني) پروژه‌هاي استخراج نفت را از ميادين مشخص بر عهده دارند. براساس آنچه در مصاحبه فوق آمده است، مي‌توان نتيجه گرفت كه ايران به دلايل و توجيهات مختلف نقش چنداني در بازار‌هاي سنتي خود ندارد. ايران در افغانستان تنها در حوزه تامين بنزين و گازوييل و نيز برخي حلال‌ها كه البته به گفته فرهنگ به دليل فقدان كيفيت لازم از ايران خريداري نمي‌شود، همكاري مستمر دارد.

بي‌شك ايران براي دستيابي به قدرت استراتژيك در افغانستان بايد به توسعه سبد انرژي صادراتي به اين كشور بپردازد و با توسعه و ارتقاي رتبه شركت‌هاي ايراني راه را براي حضور مستمر اين شركت‌ها همسان با ساير شركت‌هاي اروپايي و هندي و ترك بازكند؛ حال سوال اين است چرا ايران شركت E&P ندارد درحالي كه 70سال از ملي شدن صنعت نفت ايران و نزديك به 4دهه از پيروزي انقلاب مي‌گذرد؛ آيا ترك‌ها كه در جاي جاي ميادين نفتي خاورميانه عهده‌دار پروژه‌هاي اكتشاف و توسعه ميادين هستند ازجمله كشور‌هاي توليد‌كننده نفت محسوب مي‌شوند؟

بنابراين بهتر است پيش از آنكه بازار افغانستان از دست برود بايد به دنبال راهكاري عملي و اجرايي بود؛ از اين رو نمي‌توان با بهانه كردن تحريم و رفع تحريم از زير بار مسووليت توسعه اقتصادي كشور شانه خالي كرد؛ بايد دانست كه ايران تافته جدا بافته از جهان امروز نيست و براي توسعه پايدار بايد به سمت اقتصاد آزاد و در نتيجه تامين منافع ملي ايران حركت كرد.



اخبار مرتبط

دیدگاه ها

افزودن دیدگاه


  • نظرات غیر مرتبط با موضوع خبر منتشر نمی شوند.
  • نظرات حاوی توهین و افترا منتشر نمی‌شوند.
  • لطفاً نظرات خود را به صورت فارسی بنویسید.
نام:
پست الکترونیک:
متن:

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار هفته

پربحث ترین ها

سایر خبرها