کانال تلگرام ایران جیب
مدیران خودرو 777
مدیران خودرو 777
لست سکند تور مسافرتیلست سکند تور مسافرتی

نرم افزار حسابداری پارمیسنرم افزار حسابداری پارمیس

دستان خالی زنان نان‌آور


کد خبر : ۲۳۶۵۸شنبه، ۱۵ خرداد ۱۳۹۵ - ۲۲:۲۰:۳۳۶۷۸ بازدید

هرساله به ‌تعداد زناني كه بايد سفره يك خانواده را تامين كنند، افزوده مي‌شود؛ آنچنان‌كه به استناد آمارهاي رسمي طي 45 سال، تعداد آنها ...

هرساله به ‌تعداد زناني كه بايد سفره يك خانواده را تامين كنند، افزوده مي‌شود؛ آنچنان‌كه به استناد آمارهاي رسمي طي 45 سال، تعداد آنها تقريبا 2 برابر شده است. اين موضوع اگرچه به‌خودي‌خود اتفاق بديمن و ناخوشايندي نيست اما در كشور ما به‌دليل وجود الگوي غالب «مرد؛ نان‌آور خانه» و به‌تبع آن نابرابري‌هاي جنسيتي از تحصيلات گرفته تا فرصت‌هاي شغلي و محدوديت‌هاي عرفي‌وقانوني، رشد روزافزون خانوارهاي زن‌سرپرست يك آسيب اجتماعي به‌شمار مي‌رود. به‌همين دليل هم است كه انتشار آماري از سوي مركز آمار مبني بر اينكه سهم زنان سرپرست خانوار از 6.5درصد در سال 1345 به 12.1درصد در سال 1390رسيده است، پژوهشگران چندين ارگان را بر آن مي‌دارد كه اين موضوع را با رويكردهاي مختلف اقتصادي، سياسي و اجتماعي بررسي كنند.

به گزارش ایران جیب به نقل از تعادل، پژوهشكده مركز آمار به‌همراه انجمن جمعيت‌شناسي دانشگاه تهران، معاونت امور زنان و خانواده رياست‌جمهوري همچنين صندوق جمعيت سازمان ملل متحد طي يك پژوهش علمي به‌روش كمي، شرايط زنان سرپرست خانوار در ايران را بررسي كرده و براي تغيير اين وضعيت راهكارهايي پيشنهاد كرده‌اند. آنچه بيش از همه آسيب‌پذيري زنان سرپرست‌خانوار را در اين گزارش نشان مي‌دهد، تحليل وضعيت اقتصادي آنهاست؛ آنطور كه از نتايج اين پژوهش برمي‌آيد، حدود 43.3درصد از اين خانوارها در 2دهك اول درآمد مورد انتظار قرار دارند كه اين عدد بسيار بيشتر از درصد خانوارهاي مردسرپرستي (16.8درصد) است كه در 2دهك پايين‌درآمد مورد انتظار قرار دارند. اين گزاره ما را به سوي اين نكته رهنمود مي‌كند كه نابرابري و تبعيض جنسيتي كه خود منشأ پديده‌يي به‌نام «زنان‌سرپرست خانوار» شده، يك‌بار ديگر در همان وضعيت كم‌درآمدي آنها را مورد تبعيض قرار مي‌دهد و با قدرت بيشتري به دهك‌هاي پايين درآمدي سرازير مي‌شوند. جالب است كه پژوهشگران اين گزارش برخلاف نتايج گزارش‌هاي معمول در اين زمينه، راه رهايي از اين آسيب اجتماعي-اقتصادي را نه در دستان ان‌جي‌اوها و نهادهايي همچون كميته امداد بلكه در استقلال زنان و خروج آنها از چرخه حمايتي مي‌دانند.

 

43 درصد خانواده‌هاي زن‌سرپرست

در دهك 1 و 2 درآمدي

نتايج اين پژوهش علمي نشان مي‌دهد، در سال 1390سهم زنان سرپرست خانوار در تمام استان‌ها (به جز كردستان با 9.5درصد) بيش از 10درصد است، استان سيستان‌وبلوچستان با 16.6درصد بيشترين درصد خانوارهاي زن‌سرپرست و استان‌هاي خراسان جنوبي و خراسان رضوي با 13.4درصد خانوار زن‌سرپرست در رتبه‌هاي بعدي قرار دارند. كمترين درصد خانوارهاي زن‌سرپرست نيز به استان‌هاي كردستان با 9.5درصد، كهگيلويه و بويراحمد با 10.1درصد و قزوين، آذربايجان غربي و اردبيل با 10.2درصد تعلق دارد. در اين آمارها آسيب‌پذير بودن خانوارهاي زن‌سرپرست به‌وضوح قابل مشاهده است؛ به‌طوري‌كه 43.3درصد از زنان سرپرست خانوار در 2دهك اول درآمد مورد انتظار قرار دارند. سهم خانوارهاي زن‌سرپرست در 2دهك اول درآمد در همه استان‌هاي كشور بسيار بيشتر از خانوارهاي مردسرپرست است. بيشترين سهم خانوارهاي زن‌سرپرست در 2دهك اول درآمد نيز متعلق به استان تهران با 6.9درصد است. ميانه درآمد مورد انتظار خانوارهاي زن‌سرپرست در كل كشور حدود دو‌سوم ميانه درآمد مورد انتظار خانوارهاي مردسرپرست در كل كشور است. حتي با درنظرگرفتن بعد كمتر خانوارهاي زن‌سرپرست در جامعه، سطح درآمد اين خانوارها كمتر از خانواده‌هاي مردسرپرست است. كمترين مقدار ميانه درآمد مورد انتظار براي هر دو گروه خانوارهاي زن‌سرپرست و مردسرپرست به‌ترتيب با حدود 33ميليون ريال و 58ميليون ريال به استان سيستان‌وبلوچستان تعلق دارد و بيشترين مقدار ميانه درآمد مورد انتظار براي خانوارهاي زن‌سرپرست و خانوارهاي مردسرپرست به‌ترتيب با حدود 145ميليون‌ريال و 161ميليون ريال متعلق به استان تهران است. خانوارهاي زن‌سرپرست در تمام سطوح اقتصادي، عموما خانوارهاي كوچك‌تري نسبت به خانوارهاي مردسرپرست هستند و به‌طور متوسط تعداد اعضاي اين خانوارها كمتر است. در تمام سطوح اقتصادي ميانگين سن سرپرست در خانوارهاي زن‌سرپرست بيش از ساير خانوارهاست. به‌عبارت ديگر سرپرست اين خانوارها به‌طور معمول مسن‌تر از خانوارهاي مردسرپرست هستند.

 

 54 درصد زنان سرپرست خانوار بي‌سواد هستند

54.5درصد خانوارهاي زن‌سرپرست بي‌سواد هستند و سطح سواد سرپرست خانوارهاي زن‌سرپرست پايين‌تر از خانوارهاي مردسرپرست است كه اين اختلاف در سطوح اقتصادي پايين‌تر بيشتر است. به‌طور تقريبي در نزديك به 33درصد از خانوارهاي زن‌سرپرست هيچ فرد باسوادي حضور ندارد. درصد خانوارهاي زن‌سرپرست غيرشاغل در تمام سطوح اقتصادي بسيار بيشتر از درصد متناظر براي خانوارهاي مردسرپرست است. در تمام سطوح اقتصادي وضع زناشويي سرپرست براي درصد بالايي از خانوارهاي زن‌سرپرست بي‌همسر بر اثر فوت همسر است درحالي‌كه سرپرستان اغلب خانوارهاي مردسرپرست داراي همسر هستند. درصد خانوارهاي داراي رايانه براي خانوارهاي زن‌سرپرست 24.4درصد و براي خانوارهاي مردسرپرست 35درصد است. در 7دهك اول درصد خانوارهاي داراي يارانه براي خانوارهاي زن‌سرپرست بيش از خانوارهاي مردسرپرست است، درحالي‌كه در 3دهك آخر عكس اين قضيه مشاهده مي‌شود. در همه سطوح اقتصادي نسبت اشتغال سرپرستان خانوارهاي زن‌سرپرست بسيار كمتر از خانوارهاي مردسرپرست است. به‌طور كلي در خانوارهاي زن‌سرپرست به‌ازاي هر فرد شاغل، غيرشاغل بيشتري نسبت به خانوارهاي مردسرپرست وجود دارد. درصد خانوارهايي با سرپرست بي‌سواد در همه دهك‌ها براي خانوارهاي زن‌سرپرست بيش از خانوارهاي مردسرپرست است كه بيشترين اختلاف در دهك‌هاي اول درآمد مشاهده مي‌شود.

 

 فقدان سواد در 33 درصد خانوارهاي زن‌سرپرست

درصد خانوارهايي با سرپرست بي‌سواد در جامعه خانوارهاي زن‌سرپرست كل كشور حدود 54.8 است كه اين مقدار بيش از درصد متناظر در جامعه خانوارهاي مردسرپرست كل كشور (16.2درصد) است. از سوي ديگر درصد خانوارهاي داراي سرپرست با مدرك ليسانس و بالاتر نيز براي خانوارهاي زن‌سرپرست كل كشور 3.9درصد است كه كمتر از درصد متناظر براي خانوارهاي مردسرپرست كل كشور (9.9درصد) است. خانوارهاي زن‌سرپرست در تمام سطوح اقتصادي عموما خانوارهاي كوچك‌تري نسبت به خانوارهاي مردسرپرست هستند و به‌طور متوسط تعداد اعضاي اين خانوارها كمتر است. در تمام سطوح اقتصادي ميانگين سن ‌سرپرست در خانوارهاي زن‌سرپرست بيش از ساير خانوارهاست؛ به‌عبارت ديگر سرپرست اين خانوارها به‌طور معمول مسن‌تر از خانوارهاي مردسرپرست هستند. 54.5درصد خانوارهاي زن‌سرپرست بي‌سواد هستند و سطح سواد سرپرست خانوارهاي زن‌سرپرست پايين‌تر از خانوارهاي مردسرپرست اين اختلاف در سطوح اقتصادي پايين‌تر بيشتر است. به‌طور تقريبي در نزديك به 33درصد از خانوارهاي مردسرپرست اين اختلاف در سطوح اقتصادي پايين‌تر بيشتر است. به‌طور تقريبي در نزديك به 33درصد از خانوارهاي زن‌سرپرست هيچ فرد باسوادي حضور ندارد. درصد خانوارهاي زن‌سرپرست غيرشاغل در تمام سطوح اقتصادي بسيار بيشتر از درصد متناظر براي خانوارهاي مردسرپرست است. در تمام سطوح اقتصادي وضع زناشويي سرپرست براي درصد بالايي از خانوارهاي زن‌سرپرست بي‌همسر بر اثر فوت همسر است، درحالي كه سرپرستان اغلب خانوارهاي مردسرپرست داراي همسر هستند. زنان سرپرست خانوار استان‌هاي محروم نسبت به ساير استان‌ها سهم بيشتري از هزينه خود را صرف تهيه خوراك مي‌كنند، بررسي دهك‌هاي درآمدي نيز اين موضوع را تاييد مي‌كند. بالا بودن سهم زنان سرپرست خانوار سالمند و افزايش سهم زنان سرپرست خانوار سالمند از 31.77درصد در سال 1375 به 36.9درصد در سال 1390 نشان از افزايش سالمندي زنان سرپرست خانوار و زنانه‌شدن سرپرستي خانوار در ميان جمعيت سالمند دارد. در سال 1390، 43.96درصد از زنان سرپرست خانوار در گروه سني 64-35سال بي‌سواد هستند. اين رقم براي گروه سني 65سال و بيشتر به 81.18درصد مي‌رسد. بنابراين زنان سرپرست خانوار عمدتا از سطح سواد پاييني برخوردار هستند. در تمامي استان‌هاي كشور بيشتر زنان سرپرست خانوار بي‌سواد هستند يا سطح تحصيلي پاييني دارند. در سال 1390، حدود 71.3درصد از زنان سرپرست خانوار همسر خود را به‌دليل فوت از دست داده‌اند. طلاق با 9.95درصد، دومين عامل ايجاد خانوارهاي زن‌سرپرست است. بنابراين مي‌توان به‌ گسترش سرپرستي خانوار توسط زنان به‌دليل فوت همسر و عدم تمايل زنان به ازدواج مجدد پس از فوت همسر و همچنين طلاق همسر اشاره كرد.

يكي از راهكارهاي پيشنهادشده پژوهشگران اين گزارش، ترويج بيمه عمر است. همچنين آنها پيشنهاد كرده‌اند، در سطوح سياست‌گذاري سياست‌گذاران اجتماعي بايد جهت‌گيري خود را به‌ سمت استقلال زنان سرپرست و خروج آنها از چرخه حمايت از طريق برنامه‌هاي توانمندسازي مانند آموزش فني‌وحرفه‌يي، حمايت از مشاغل خانگي و اعطاي وام و تسهيلات مهارت‌آموزي و فراهم كردن زمينه‌هاي كارآفريني ببرند.



اخبار مرتبط

دیدگاه ها

افزودن دیدگاه


  • نظرات غیر مرتبط با موضوع خبر منتشر نمی شوند.
  • نظرات حاوی توهین و افترا منتشر نمی‌شوند.
  • لطفاً نظرات خود را به صورت فارسی بنویسید.
نام:
پست الکترونیک:
متن:

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار هفته

پربحث ترین ها

سایر خبرها