شاخص خلق نقدينگي معيار مناسبي براي اندازهگيري عمليات واسطهگري مالي و ارزيابي شدت آسيبپذيري بانكها محسوب ميشود تا بانكها بر ساختار ترازنامه، داراييها و بدهيهاي خود نظارت داشته باشند.
به گزارش تعادل، كارشناسان بانكي معتقدند كه بانكهاي تخصصي، دولتي و خصوصي، از نظر واسطهگري مالي، پرداخت تسهيلات و تامين منابع از طريق جذب سپرده يا بازار بين بانكي تفاوت قابلتوجهي دارند و درنتيجه ميزان آسيبپذيري آنها، نسبت مطالبات معوق يا غيرجاري به كل تسهيلات آنها و ميزان مشاركت آنها در سرمايهگذاريها و اوراق بهادار متفاوت است.
فرهاد نيلي، مهشيد شاهچرا و ماندانا طاهري در مطالعهيي كه در شماره تابستان 1394 مجله روند بانك مركزي منتشر شده به بررسي تعيين خلق نقدينگي و نقش واسطهگري مالي بانكها در ايران در سال 1391 پرداختهاند و نتيجه گرفتهاند كه بيشتر بانكهاي دولتي با تجهيز و تخصيص بهتر نسبت به بانكهاي خصوصي و تخصصي، واسطهگري مالي بالايي را در سال 91 انجام داده و نقش خود را در اقتصاد ايفا كردهاند.
اين مقاله با تاكيد بر ساختار ترازنامه بانكها طي سالهاي 91-1386 به محاسبه شاخص خلق نقدينگي پرداخته است.
شكنندگي بانكها در اقتصاد
در هر نظام مالي، بانكها واسطه وجوه بوده و سپردههاي با سررسيدهاي كوتاهمدت را به تسهيلات با سررسيدهاي بلندمدت تبديل ميكنند. از سوي ديگر، برخي بانكها به دليل عوامل مختلف اقتصادي، اجتماعي و سياسي قادر به وصول مطالبات خود نبوده و از اين جهت يك نوع انعطافناپذيري در سمت داراييهاي بانكها به وجود ميآيد. بنابراين هرچه عدم وصول تسهيلات اعطايي افزايشيافته و گستردگي مطالبات غيرجاري بيشتر شود، شكنندگي و آسيبپذيري آنها نيز بيشتر خواهد بود. بنابراين سيستمهاي مالي و اعتباري به دليل فعاليتهاي واسطهگري ذاتا آسيبپذير بوده و يكي از عوامل آسيبپذيري آنها به ويژه در بحرانهاي مالي ناشي از طبيعت واسطهگري است كه ضرورت دارد براي ارزيابي شدت آسيبپذيري بانكها شاخص يا معيار مناسبي براي اندازهگيري عمليات واسطهگري شبكه بانكي كشور تعريف شود كه در اين راستا شاخص خلق نقدينگي معيار مناسبي است. اين شاخص به بانكها اجازه ميدهد كه بهطور پيوسته بر ساختار ترازنامه، داراييها و بدهيهاي خود نظارت داشته و با ثبات بيشتري در اقتصاد فعاليت كنند.
با توجه به محاسبات انجام شده در زمينه خلق نقدينگي در كشور، بانكهاي تخصصي با وجود واسطهگري مالي مناسب در اقتصاد، داراي تامين مالي ناپايدار بودهاند. به بيان ديگر، بانكهاي تخصصي اقدام به واسطهگري مالي بالا در سطح كلان اقتصادي كردهاند، در حالي كه منابع اين عمليات را نه از سپرده و منابع مالي پايدار بلكه از طريق مطالبات بانك مركزي تامين كرده و در سطح كلان اقتصادي با افزايش نقدينگي موجب افزايش تورم شدهاند. بانكهاي دولتي با تامين مالي پايدارتر و خلق نقدينگي بين 60 تا 70درصد مناسب عمل كرده و با جذب سپرده و اعطاي تسهيلات به خوبي توانستهاند واسطهگري مالي را در اقتصاد انجام دهند كه عمده آن از محل جذب سپرده بوده است. بيشتر بانكهاي خصوصي نيز با تامين مالي پايدار بالاتر از بانكهاي دولتي با خلق نقدينگي بين 40 تا 50درصد نقش مناسبي را در اقتصاد به عنوان واسطهگر وجوه ايفا كردهاند. با اين تفاوت كه تامين مالي پايدار آنها عمدتا از بازار بين بانكي بوده و ميتوانند با افزايش سپردهها با وجود تغيير شرايط كشور به اعطاي تسهيلات بيشتري اقدام كرده و در راستاي توسعه و پيشرفت اقتصاد كشور گام بردارند. در جايگاه بعدي بانكهاي خصوصي شده قرار دارند كه با خلق نقدينگي بين 40 تا 45درصد، تقريبا عملكردي مشابه با بانكهاي خصوصي داشته و به نظر ميرسد در سال 1391 از قالب ساختار ترازنامه بانكهاي دولتي خارج شدهاند.
بر اساس بررسي انجام شده در خصوص شاخص خلق نقدينگي و ارزيابي وضعيت تجهيز و تخصيص منابع در شبكه بانكي، اين نتيجه به دست ميآيد كه ساختار منابع مورد نياز در شبكه بانكي عمدتا حول محور سرمايه، سپرده، بدهي از بانك مركزي و بازار بين بانكي قرار دارد. به بيان ديگر، در شبكه بانكي ايران بازار مكمل سپرده عمدتا استقراض از بانك مركزي و بانكهاي موجود در شبكه بانكي و درصد اندكي حقوق صاحبان سهام است. بر اين اساس منابع در بانكهاي دولتي، خصوصي و خصوصي شده در بيشتر موارد از محل سپردهها و در بانكهاي تخصصي از ساير منابع بهويژه از طريق استقراض از بانك مركزي تجهيز شده است. با توجه به وضعيت منابع در شبكه بانكي، بانكها با اتكا به منابع جذب شده داراي وجوهي خواهند بود كه قادر به ارائه آن در قالب وام و تسهيلات هستند. بنابراين تجهيز مناسب به تخصيص آن در قالب تسهيلات و وام منجر ميشود. در اين زمينه بانكهاي خصوصي با جذب سپرده بالا، سهم مناسبي را از تسهيلات اعطا كردهاند و ميزان بدهي و مطالبات از بانك مركزي در اين بانكها متعادل است. نكته قابل توجه آن است كه درصد اقلام ترازنامه بانكها نشان ميدهد كه در بانكهاي خصوصي، بازار بين بانكي و نگهداري وجوه در قالب ساير داراييها در اين سال براي اين بانكها جذابيت بالايي داشته و سودآوري بانك از طريق بازار بين بانكي بوده است. همچنين در بانكهاي خصوصي نسبت جذب سپرده به تسهيلات پايين است كه نشان ميدهد حضور فعالي در اعطاي تسهيلات ندارند. البته در تمام بانكها ميزان مشاركت در اوراق بهادار و سرمايهگذاريها حداقل است.
فشار مضاعف بر بانكهاي تخصصي
با توجه به بررسيهاي انجامشده ميتوان گفت كه به استثناي بانكهاي تخصصي كه عملكرد آنها متفاوت از بانكهاي ديگر بوده است، بانكهاي خصوصي و خصوصي شده مشابه يكديگر از نظر واسطهگري مالي در اقتصاد نقش داشتهاند؛ اما بيشتر بانكهاي دولتي با تجهيز و تخصيص بهتر نسبت به بانكهاي ديگر، واسطهگري مالي بالايي را در سال 1391 انجام داده و نقش خود را در اقتصاد ايفا كردهاند. با مقايسه نسبت وام به سپرده در سالهاي 1390 و 1391 در شبكه بانكي كشور، بانكهاي مسكن، صنعت و معدن و توسعه صادرات بالاترين ميزان از اين نسبت را دارند. اين نسبت در بانكهاي مسكن و توسعه صادرات در سال 1390 نزديك به 3 بوده كه به معناي اين است كه تا سه برابر سپردهها وام و تسهيلات پرداخت شده است. در ساير بانكهاي كشور اين نسبت در حدود يك و نزديك به يك است كه برقراري تعادل بين سپرده و وام را تا حدودي نشان ميدهد. در سالهاي 1389 تا 1391 هر يك از بانكهاي مسكن، ملي، ملت و صادرات داراي بيشترين ميزان خلق نقدينگي در كشور بودهاند. بالا و مثبت بودن رقم شاخص خلق نقدينگي اثر مثبت دارايي نقد و بدهي غيرنقد است كه نشان ميدهد حجم عمده سپرده در تسهيلات قرار گرفته و بانك نقش موثري در ايفاي فعاليت واسطهگري در سطح كلان اقتصادي داشته است.
عملكرد بانكهاي خصوصي
در بين بانكهاي خصوصي، بانك پارسيان از عملكرد مناسبي برخوردار بوده است. با توجه به آنكه در اين سالها بيشتر تسهيلات بانك مسكن جذب سرمايهگذاري در بخش مسكن مهر شده است، وضعيت شاخص در بانك مسكن بسيار مثبت و بالاست كه حاكي از ريسك بسيار بالاي بانك مسكن در اعطاي وام بدون در نظر داشتن منابع تامين مالي آن بوده است. اين وضعيت در بانكهاي ملت و ملي هم برقرار بوده است. در بررسي شاخص نسبت خلق نقدينگي در سال 1391، بانك مسكن و رفاه به ترتيب حدود 72 و 69درصد داراييهاي خود را صرف خلق نقدينگي كردهاند. بانكهاي ديگر مانند آينده و انصار بهترتيب در سال 1391، حدود 69درصد داراييهاي خود را صرف خلق نقدينگي كردهاند. در بين بانكهاي خصوصي، بانك انصار، سينا و پارسيان در سال 1389، بيشترين ميزان نسبت خلق نقدينگي را دارند. در سال 1391 بانك انصار و آينده بيشترين ميزان نسبت خلق نقدينگي را به خود اختصاص دادهاند. در بين بانكهاي خصوصي شده كشور، بانك رفاه و صادرات بهترين ميزان نقش واسطهگري مالي را در اقتصاد به خود اختصاص داده و در حدود 50 تا 60درصد از داراييهاي خود را به فعاليت واسطهگري مالي اختصاص دادهاند بانكهاي خصوصي شده تقريبا توانستهاند عملكرد مشابهي با بانكهاي خصوصي در اقتصاد از نظر واسطهگري مالي داشته باشند.
در سال 1391 بانك مسكن و صنعت و معدن با بالاترين ميزان درصد تسهيلات خالص در ترازنامه خود روبهرو بودهاند و ميتوان بيان كرد كه بيشتر بانكهاي كشور از 47 تا 60درصد از داراييهاي خود را در ترازنامه به تسهيلات اختصاص دادهاند. ميزان درصد نقد ترازنامه در بانكهاي اقتصاد نوين و پست بانك بالاتر از بانكهاي ديگر است. درصد ساير داراييها به ترتيب در بانكهاي پارسيان، پست بانك، رفاه كارگران بالاترين ميزان خود را در بين بانكهاي ديگر داشته است. درصد مطالبات از بانكها در بين بانكهاي خصوصي بالاتر از بانكهاي ديگر است، به صورتي كه در بانكهاي سرمايه، سينا، پاسارگاد، سامان، كارآفرين از 23 تا 16درصد از داراييهاست. درصد مطالبات از بانك مركزي نيز در پست بانك و بانك سپه بيشترين ميزان (12درصد) در بين بانكهاي كشور است.
ميزان سپردهها، بالاترين ميزان را در ترازنامه بانكها به خودص اختصاص داده و پست بانك و بانك سپه بالاترين درصد سپرده را در بين بانكهاي كشور در ترازنامه دارند. كمترين ميزان سپرده به بانكهاي توسعه صادرات و مسكن و صنعت و معدن تعلق دارد. در بانكهاي تخصصي بدهي به بانك مركزي بسيار بالا بوده است كه البته بررسي روند تغييرات بدهي به بانك مركزي نشان ميدهد كه از سال 1389 تا 1391 اين ميزان رو به افزايش بوده است. در بيشتر بانكهاي تخصصي درصد جذب سپرده از رقم تسهيلات پايينتر بوده و شدت اين ناهماهنگي در بانك صنعت و معدن و توسعه صادرات است كه البته تلاش اين بانكها براي جذب سپرده بيشتر و اتكاي كمتر به حقوق صاحبان سهام در ساختار منابع بانك است.
بانكها جذابيت بالايي داشته و سودآوري بانك از طريق بازار بين بانكي بوده است. همچنين در بانكهاي خصوصي نسبت جذب سپرده به تسهيلات پايين است كه نشان ميدهد حضور فعالي در اعطاي تسهيلات ندارند. البته در تمام بانكها ميزان مشاركت در اوراق بهادار و سرمايهگذاريها حداقل است.
بانكهاي تخصصي با جذب سپرده پايين اعطاي تسهيلات بالاي خود را از مطالبات بانك مركزي تامين كردهاند كه اين موضوع وابستگي بانكهاي تخصصي كشور را به منابع بانك مركزي نشان ميدهد. با توجه به شرايط اقتصادي كشور در سال 1391، بانكهاي دولتي و خصوصيشده با محافظهكاري بالاتري با جذب سپرده بالا و اعطاي تسهيلات تقريبا پايين، مشابه بانكهاي خصوصي عمل كردهاند. در اين ميان، درصد مطالبات از بانك مركزي در بانكهاي دولتي در مقايسه با بانكهاي ديگر بالاتر است كه به نظر ميرسد بانكهاي دولتي بيشتر اقدام به اعطاي وام به دولت كردهاند. با اعطاي وام به بخش دولتي حجم ذخاير شبكه بانكي افزايش يافته و سرانجام چنين سياستي به افزايش پايه پولي و اثر تورمي در اقتصاد منجر ميشود. در بانكهاي دولتي ساختار ترازنامه اين بانكها به سوي جذب سپرده بيشتر و اتكاي كمتر به حقوق صاحبان سهام در ساختار منابع بانك است. در بررسي اقلام بدهي ترازنامه بانكها، بانكهاي تخصصي با جذب حداقل سپرده و تامين مالي از طريق بانك مركزي و سهامداران تقريبا ساختار سرمايه متفاوتي از بانكهاي ديگر در شبكه بانكي كشور داشتهاند.
واسطهگري با تامين مالي ناپايدار
بانكها با اتكا به چنين ساختار ترازنامه اقدام به اعطاي تسهيلات و خلق نقدينگي در كشور ميكنند. با توجه به محاسبات انجام شده در زمينه خلق نقدينگي در كشور، بانكهاي تخصصي با وجود واسطهگري مالي مناسب در اقتصاد، داراي تامين مالي ناپايدار بودهاند. به بيان ديگر، بانكهاي تخصصي اقدام به واسطهگري مالي بالا در سطح كلان اقتصادي كردهاند، در حالي كه منابع اين عمليات را نه از سپرده و منابع مالي پايدار، بلكه از طريق مطالبات بانك مركزي تامين كردهاند و در سطح كلان اقتصادي با افزايش نقدينگي به افزايش تورم منجر شدهاند. بانكهاي دولتي با تامين مالي پايدارتر و خلق نقدينگي بين 60 تا 70درصد مناسب عمل كرده و با جذب سپرده و اعطاي تسهيلات بهخوبي توانستهاند واسطهگري مالي را در اقتصاد انجام دهند كه عمده آن از محل جذب سپرده بوده است. بيشتر بانكهاي خصوصي نيز با تامين مالي پايدار بالاتر از بانكهاي دولتي با خلق نقدينگي بين 40 تا 50درصد نقش مناسبي را در اقتصاد به عنوان واسطهگر وجوه ايفا كردهاند. با اين تفاوت كه تامين مالي پايدار آنها عمدتا از بازار بين بانكي بوده است و ميتوانند با افزايش سپردهها با وجود تغيير شرايط كشور و در راستاي توسعه و پيشرفت اقتصاد كشور اقدام به اعطاي تسهيلات بيشتري كنند. در جايگاه بعدي بانكهاي خصوصي شده قرار دارند كه با خلق نقدينگي بين 40 تا 45درصد، تقريبا عملكردي مشابه با بانكهاي خصوصي داشته است.