هفته پایانی آذر اگر برنامه ششم توسعه به مجلس شورای اسلامی راه یابد، میتوان درباره اما و اگرها و تحقق اهداف آن سخنها گفت. اما برنامهنویسی در ایران همواره با یک مشکل اساسی محققنشدن مواجه بوده است،
چراکه نهتنها برنامههای چهارم و پنجم توسعه بلکه تمامی برنامههای توسعه با اهداف تعیینشده خود فاصله داشتهاند. کارشناسان اقتصادی معتقدند تحقق برنامههای توسعه نیازمند نگاه واقعبینانه، طراحی و برنامهریزی و ارائه پیشنیازهایی برای محقق شدن هستند.
برنامهها استراتژیک تدوین شوند
مهمترین اهداف برنامه توسعه، رسیدن به استراتژی از پیش تعیینشده است. در این زمینه فرزاد هاشمی استاد دانشگاه و کارشناس مسائل اقتصادی در گفتوگو با صمت اظهار کرد: در برنامههای توسعه مسئلهای که اهمیت دارد، استراتژی است. اگر در افق استراتژی حرکت نکنیم طبیعی است که موفق نخواهیم شد. وقتی تعیین استراتژی میکنیم، هدف غایی و نهایی را در برنامه بلندمدت طراحی میکنیم که در حال حاضر استراتژی ما افق ۱۴۰۴ است. هاشمی ادامه داد: بنابراین طبیعی است که باید تمام زیرمجموعهها و تمام برنامههای کوتاه و میانمدت ما در راستای اهداف چشمانداز باشد. وی با اشاره به برنامههای چهارم و پنجم که با مشکلاتی روبهرو بودیم، یادآور شد: برنامه پنجم تا حدود ۵۰ درصد بیشتر نتوانسته به اهداف خود نزدیک شود. البته تحریمها در محققنشدن آن تاثیرگذار بوده است. هاشمی با اشاره به برنامههای پیشرو تا رسیدن به اهداف ۱۴۰۴ گفت: در دو برنامه ششم و هفتم باید به اهداف چشمانداز خود را نزدیک کنیم. برای جبران این عقبماندگی هرچه بیشتر باید بهسوی تخصصگرایی پیش برویم، نظام آموزش را با اشتغال و صنعت پیوند دهیم و مدیریت را بهسوی شایستهسالاری سوق دهیم و تمرکز بر خصوصیسازی واقعی داشته باشیم. دولت اگر قصد توانمندشدن دارد، باید خودش را کوچک کند و در این زمینه باید به سمت تخصصگرایی پیش برود.
برنامهنویسی راه به جایی نبرد
از آنجا که برخی تحقق برنامه توسعه را نیازمند برنامهریزی میدانند، برخی نیز با توجه به برنامههای گذشته که هیچیک موفقیتآمیز نبودهاند، برنامهنویسی را پیشنهاد نمیکنند. بهروز احمدی کارشناس اقتصادی در گفتوگو با صمت در پاسخ به این پرسش که برنامه پنجم تا چه حد توانسته به اهداف خود نزدیک شود، اظهار کرد: به صراحت میتوان عنوان کرد که برنامه پنجم در سطح بسیار پایینی توانسته به اهداف خود نزدیک شود. برای مثال رشد اقتصادی ۸درصدی که مهمترین شاخص اقتصادی برنامه توسعه بهشمار میرود، در این ۵ سال بهطور میانگین رشد صفر درصدی را برای خود به ثبت رسانده است. یا بحث تجارت خارجی، بحث آزادسازی، بحث بهبود فضای کسبوکار، بحث مثبتشدن تراز تجاری، بحث حضور سرمایهگذاری و حضور پررنگ بخش خصوصی و... به اهداف مورد نظر خود حتی نزدیک نشدهاند. وی در پاسخ به این سوال که اهداف برنامه ششم توسعه تا چه حد محققشدنی است، گفت: در حال حاضر نمیتوان پیشبینی کرد که برنامه ششم تا چه اندازه میتواند موفق باشد.
اما با توجه به تجربه ۵۰ساله برنامهنویسی در کشور میتوان مشاهده کرد که این برنامهها به اهداف خود نزدیک نمیشوند، از اینرو میتوان پیشبینی کرد که برنامه ششم نیز به سرنوشت برنامههای گذشته دچار شود، چراکه هرچند نیت برنامهنویسان، به طور قطع اهداف عالیه برای جامعه است، اما محققشدن این برنامهها مستلزم پیشنیازهایی است. این کارشناس اقتصادی در پاسخ به این سوال که چرا برنامهنویسی در کشور با مشکل مواجه است، عنوان کرد: در زمینه برنامهنویسی دو دیدگاه کلی وجود دارد، یکی این دیدگاه است که اصولا برنامهنویسی برای اقتصاد مناسب نیست. این ادبیات بازمانده از دوران جنگ سرد و اقتصاد کمونیستی است که درحقیقت تجربه شکستخوردهای است. در این دیدگاه مطرح میشود که در اصل باید ادبیات برنامهنویسی کنار گذاشته شود. دیدگاه دیگری معتقد است برنامهها باید بهصورت کلی و نه اجرایی و در مقیاس چشمانداز و برنامههای راهبردی تدوین شوند تا بخش خصوصی با آگاهی از این چشمانداز برنامههای خود را پیش ببرد. احمدی در ادامه خاطرنشان کرد: اما جدا از این دیدگاه که کدام صحیحتر است، در کشور ما در ۵۰ سالی که از تجربه برنامهنویسی در آن میگذرد، هیچیک از برنامهها به اهداف خود بهطور کامل نرسیدهاند. وی با اشاره به این موضوع که در اصل برنامهریزی برای پیشبینی آینده است، یادآور شد: زمانی میتوان برنامهریزی کرد که براساس متغیرهای موجود پیشبینی دقیقی از روند متغیرها در آینده داشته باشید.
وقتی در نقطهای ایستادهاید که میخواهید برای ۵ تا ۱۰ سال آینده برنامهای داشته باشید، باید بتوانید بسیاری از متغیرهای کلیدی خودتان را پیشبینی و براساس آن سیاستگذاری کنید، این در حالی است که در اقتصاد ایران بهخاطر تلاطمهای مختلفی که در حوزههای مختلف اقتصاد اعم از نرخ ارز، مسائل سیاسی و اجتماعی و بحث جدید مانند تحریمها و تورم، سیاستهای نقدینگی بانک مرکزی و... وجود دارد، امکان چنین امری نیست. از سوی دیگر رفتار دولتها نیز چندان قابل پیشبینی نیست، ممکن است بسیار، یکباره و تهاجمی عمل کنند. در چنین شرایطی فعال اقتصادی قادر به پیشبینی نخواهد بود. در چنین فضایی برنامهنویسی برای ۵ سال آینده راه به جایی نخواهد برد. وی در پایان خاطرنشان کرد: ما بیشتر از آنکه وقت و انرژی کل یک سیستم را برای برنامهنویسی بگیریم، بهتر است این سیستم را کنار بگذاریم و یک برنامه مشخص و مدون برای بهبود فضای کسبوکار تدوین و همان را پیاده کنیم، چراکه زمانی که فضای کسبوکار بهبود پیدا کند، خودبهخود زمینههای رونق اقتصادی مهیا خواهد شد. دولت باید زمینه را برای فعالیت مهیا کند، فعالان اقتصادی خودشان راه را پیدا میکنند و رشد اقتصادی نیز مهیا میشود.
* صمت