شايد اين پرسش براي شما هم بهوجود آمده باشد كه چگونه ميتوان با استفاده از ظرفيتهاي پيراموني و امكانات حداقلي، پايههاي يك كسب و كار پر رونق را بنيانگذاري كرد.
بسياري از مخاطبان تعادل از طريق سامانه پيامكي روزنامه، اين پرسش را مطرح ميكنند كه در اوضاع نامناسب اقتصادي امروز كشور و در روزهايي كه حتي بنگاههها بزرگ اقتصادي با مشكلات نقدينگي و مواد اوليه مواجه هستند، چگونه ميتوان بوسيله كسب و كار كوچك و خانگي به توليد ثروت دست زد؟ اينجاست كه اهميت «نمونههاي موفق» و «مثالهاي عيني» بهكار ميآيد. افرادي كه با پردازش صحيح امكانات و ظرفيتهاي بالقوه اطرافشان توانستهاند، فوندانسيون يك كار و كاسبي سودآور را ايجاد كنند. يكي از وظايف مهم رسانههاي گروهي تصويرسازي اين نمونههاي موفق است كه توانستهاند براي جامعه و كشورشان ارزش افزوده ايجاد كنند. ماجراي امروز صفحه بنگاههاي «تعادل» ماجراي كارآفرين ميلياردر ايراني است كه كارش را از دستفروشي و درآمد روزانه ٣هزار تومان شروع كرده است و به سرعت برق و باد تا قبل از 40سالگي توانسته ميلياردها دلار ثروت براي خود و استانش كسب كند. «عباس برزگر» زاده و ساكن يك روستاي بسيار كوچك بهنام «بزم» شهرستان بوانات در استان فارس است. روستايي كه نه چندان حاصلخيز است و نه جاذبه خاصي دارد اما با موقعيتشناسي درست اين جوان روستايي توانسته در كتاب راهنماي گردشگري يونسكو، عنوان شگفتانگيزترين تجربه گردشگري ايران را از آن خود كند. آن دسته از افرادي كه تصور ميكنند ايجاد ثروت و ارزش افزوده به امكانات و سرمايه فراواني نياز دارد و خلاقيت و ايدهپردازي در آن جايگاهي ندارد، كافي است سرنوشت اين كارآفرين روستايي ايراني را مرور كنند تا به ديدگاه تازهيي درباره ثروت آفريني برسند.
كسب وكاري كه ثروت ميآفريند
سرنوشت اين روستازاده ايراني در يك شب باراني بهطور كلي زير و رو شد؛ زماني كه ٢ گردشگر آلماني را به چادر عشايري فقيرانه خود ميهمان و از آنها با غذاهاي محلي و ترشي ليته پذيرايي كرد. ميهمانان خارجي برزگر با پذيرايي صميمانه و بيرياي او ٢ روز تمام به سبك روستاييان ايراني در چادرهاي عشاير زندگي كردند؛ همين ميهمان نوازي باعث شد تا ميهمانان آلماني در جريان بازگشت به كشورشان در رسانههاي گروهي از شرايط منحصر به فردي كه در خانه عباس برزگر ازسر گذراندهاند صحبت كنند. از همين نقطه است كه عباس برزگر با دامنه وسيعي از درخواستكنندگان خارجي مواجه ميشود كه براي چند روز اسكان در خانه برزگر حاضر بودند، صورت حسابهاي چند هزار دلاري را پرداخت كنند. هوشمندي او براي بهرهبرداري از اين اتفاق، به سرعت «برزگر» را تبديل به يك چهره كارآفرين بينالمللي ميكند و شبكههاي تلويزيوني از سراسر جهان دستفروش ايراني را روي ويترين رسانههاي عالم مينشانند. همين توجه رسانهيي باعث شد كه برزگر بلافاصله برنامهريزي براي احداث يك دهكده توريستي با 15هزار چادر سياه عشايري را در دستور كار قرار دهد. با عبور از اين دوران است كه كاسبي ساده و محقرانه عباس، تبديل به يكي از سودآورترين ايدههاي توريستي كشور و منطقه ميشود كمپينهاي توريستي با فرهنگ عشايري او تا سال97 رزرو شده است و كارشناسان ميگويند اين تور ميتواند درآمدزايي برزگر را به اندازه تمام صادرات نفت كشور برساند. اين از عجايب روزگار است كه روستازاده دستفروشي كه با دورهگردي در شهر شيراز گذران زندگي ميكرد، امروز به چنان جايگاهي رسيده است كه بزرگترين تورهاي بينالمللي براي رزرو جا در دهكده توريستي او با هم مسابقه گذاشتهاند.
ايدههاي تازه و ثروت آفريني
روستاي بزم در 17كيلومتري شهر بوانات به سمت استان يزد و كرمان آخرين نقطه استان فارس است كه به منطقه گردشگري بوانات معروف شده است. نكته جالب توجه در جريان كاسبي عباس برزگر در اين منطقه گردشگري اين است كه وي توانسته با استفاده از ويژگيهاي اقليمي، مردمشناسي و تاريخي منطقهاش، يك طرح اقتصادي سودآور را پياده كند. موضوعي كه براي هر ايده اقتصادي بهشدت كاربردي مينمايد استفاده از ظرفيتهاي اقليمي و بومي همان منطقه است كه جداي از تبعات اقتصادي تاثيرات فرهنگي و اجتماعي فراواني را نيز به دنبال دارد. عباس برزگر درحال حاضر مشغول آمادهسازي ١٥هزار سياه چادر عشايري است. به گزارش خبرگزاريها، برزگر با بزرگان طايفههاي قشقايي و بختياري به توافق رسيده است تا ميهمانان خارجي را در سياه چادرهايشان بپذيرند و هر خانواده عشايري در ازاي پذيرايي از ميهماناندرصدي از هزينه اقامت مسافران را دريافت كند. حالا شهرت عباس برزگر به اندازهيي رسيده است كه تمام ظرفيت هتل منحصر به فردش در ٣٦٥روز سال اشغال ميشود. ميگويند درآمدش تا ٥سال آينده به اندازه تمام صادرات نفت ايران خواهد رسيد. يونسكو در كتاب راهنماي گردشگري خود، تور عشايري او را به عنوان شگفتانگيزترين تجربه گردشگري در ايران معرفي كرده است و مسافران خارجي تا آخر سال97 تمام سياه چادرهايش را رزرو كردهاند. درحال حاضر هزينه هر شب اقامت در دهكده گردشگري او چيزي حدود ٣ميليون تومان است.
مقابله با بيكاري از طريق كسبو كار كوچك
آنگونه كه از ظواهر امر پيداست بيشتر از ١٠٠نفر از جوانان خانوادههاي عشاير منطقه زبان انگليسي آموختهاند تا بتوانند به راحتي با ميهمانان ارتباط برقرار كنند. آنها قرار است ميهمانان خود را به تماشا و تجربه تمام روزمرگيهاي زندگي ايل قشقايي و بختياري ببرند. توريستهايي كه موفق به رزرو سياه چادرهاي عباس برزگر ميشوند، در خاطرات سفرشان به ايران از گردشهاي دسته جمعي در كوهپايههاي منطقه صحبت ميكنند و از ميهماننوازي عشاير ايراني صحبت ميكنند. از پيادهروي با دختركان جوان بختياري صحبت ميكنند و از رسوم جالب مردان عشاير سخن ميگويند. تجربهيي كه از ديدگاه گردشگران يك تجربه منحصر بهفرد و فراموش ناشدني تعريف ميشود. اين تبادلات فرهنگي ريشهدار را اگر دولت ميخواست ايجاد كند، با ميلياردها دلار سرمايهگذاري نيز نميتوانست تا اين حجم از نفوذ فرهنگي را به وجود آورد.
عباس برزگر ميگويد، تور عشايري در مراحل نهايي راهاندازي است و تا آخر سال97 مسافران خارجي تمام سياه چادرها را رزرو كردهاند. بيشتر مسافرانش از اسپانيا، پرتغال و لهستان ميآيند و او درحال حاضر همان ٧٠٠يورو براي هر شب اقامت در مجموعهاش را دريافت ميكند. او ميگويد: تا ٥سال آينده كيفيتها را با نظر كارشناسان بينالمللي بالا خواهم برد و قيمتها افزايشي نخواهد داشت.
بر بلنداي صنعت توريسم ايران
كلبه محقر و دهكده توريستي اين روستايي اكنون از بين 16جاذبه گردشگري و تاريخي مهم در ايران رتبه ششم را داراست. عباس البته پيشبيني ميكند اين جايگاه را باتوجه به علاقه وافر و روزافزون گردشگران خارجي به زندگي روستايي و سنتي حتي به رتبه اول تا چند سال آينده نيز برساند. او تاكنون به بيش از 28كشور جهان سفر كرده و با نيازسنجيهاي دقيق و تجربه خوبي كه از اين كشورها كسب كرده در انديشه تدوين برنامههاي راهبردي براي جذب خيل گردشگران خارجي به ويژه اروپاييها به سمت دهكده خود است. عباس برزگر ميگويد: «ميهمانان خارجي نيز در احترامي متقابل قرآن را ميبوسند و روي سر خود ميگذارند.» اين جوان خلاق روستايي كه مدام در صحبتها و مصاحبه خود از دهاتي بودن خود احساس افتخار ميكرد، ميگويد: «من همان عباسم و روستايي زادهام تنها فكرم و نگاهم به زندگي عوض شده است.»وي در بياني قابل تامل گفت: «هنگامي كه شهرداري شيراز مزاحمم بود و مانع از دستفروشيام ميشد يا زماني كه فقر و بدبختي را در روستا تجربه ميكردم با خود ميگفتم كه خدا تنها خداي بديها و بدبختها است و اكنون به اين نتيجه رسيدم كه خدا تنها يك اسم بيشتر ندارد و آن هم خداي خوبيهاست.» زندگي عباس برزگر و سرنوشتي كه در حوزه مشاغل خانگي داشته است نشان ميدهد كه ظرفيتهاي حيرتانگيزي براي توسعه كسبوكارهاي خانگي با استفاده از پتانسيلهاي منطقهيي وجود دارد كه بايد از آنها به نفع توسعه پايدار استفاده كرد. استعدادهايي كه با تزريق روحيه اعتماد به نفس و صبر ميتوانند، بخشي از فرآيند توسعه كشور را تحقق ببخشند .