چین، روسیه، هند، برزیل و افریقایجنوبی 5 کشوری هستند که 28 درصد از قدرت اقتصادی جهان را تشکیل میدهند و با داشتن نیمی از جمعیت جهان، بزرگترین گروه اقتصادی جهان بهشمار میآیند.
البته ویژگیهای بریکس به میزان جمعیت افراد آنان منتهی نمیشود، بلکه حتی در میان کشورهایی که ارزش افزوده صنعتی بالایی دارند، نام کشورهای عضو گروه بریکس خودنمایی میکند. این گروه با رشد ۸/۵درصدی ارزشافزوده صنعتی خود در سال از بالاترین رشد صنعتی و مهمترین سهم در تولید صنعتی جهان بهرهمند هستند. به تازگی نیز سازمان «یونیدو» اعلام کرده که بیش از یکپنجم ارزشافزوده صنعتی جهان در دست گروه بریکس است.
رمز موفیقت صنعتی بریکس
گروه بریکس را میتوان یک باشگاه اقتصادی با گرایشات سیاسی دانست، کشورهایی که بریکس را تشکیل دادهاند فقط کشورهای بالقوه در حال توسعه محسوب نمیشوند بلکه قطبهای اصلی ساختار چند قطبی جهان هستند. اما صنعت نیز در توسعه این باشگاههای اقتصادی نقش عمدهای را بازی میکند. عبدالرضا شیخان، رییس انجمن صنفی کارفرمایان صنعت، صنایع «هایتک» را رمز موفقیت کشورهای عضو گروه بریکس میداند و به صمت میگوید: به عقیده من صنایع «هایتک» بیشترین ارزشافزوده را برای صاحبان خود به همراه دارند و به نظر میرسد در میان کشورهای جهان و بهویژه کشورهای عضو گروه بریکس کشورهایی مانند چین و هند که در صنعت «آیتی» پیشرو هستند، توانستهاند ارزشافزوده بالایی را از طریق صنایع خود به دست آورند. وی درباره اقتصاد صنعتی این گروه ۵ نفره میافزاید: در اقتصاد صنعتی بسیاری از کشورها از جمله کشورهای گروه بریکس این عقیده حاکم است که تولید انبوه میتواند هزینههای قیمت تمامشده را کاهش دهد و ارزشافزوده بیشتری را ایجاد کند.
جایگاه متزلزل بریکس در جهان
اعضای بریکس با وجود اینکه کشورهای نوپای صنعتی هستند اما توانستهاند در چند سال اخیر اهمیت خود را به رخ امریکا و کشورهای اروپایی بکشند. هرچند که این ۵ کشور از بسیاری زوایا ساختاری ناهمگون دارند و بایدها و نبایدهای اقتصادی و سیاسیشان به طور تقریبی هیچ شباهتی بههم ندارد، با این وجود گردهم آمدهاند و به سرعت نیز در حال اثبات برتری خود به جهان هستند. محمد محمدپورعمران، عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت درباره این ۵ کشور به صمت میگوید: کشورهای عضو گروه بریکس را بهعنوان کشورهایی با اقتصادهای نوظهور میشناسیم. این مجموعه ۵ عضوی بیشتر از طریق سرمایهگذاری کشورهای خارجی و با تکیه بر دانش فناوری بالا پیشرفت کردهاند. وی در این زمینه به افریقای جنوبی که یکی از اعضای گروه بریکس است، اشاره میکند و میافزاید: کشوری مانند افریقای جنوبی و حتی برزیل و روسیه اقتصاد روشنی دارند. باید توجه داشت که در این کشورها جذب سرمایه آسان است و از همین راه توانستهاند خود را به حلقه نخست قدرت صنعتی جهان مانند امریکا و آلمان وصل کنند اما به نظر نمیرسد که این کشورها در طولانیمدت بتوانند روند رو به رشد خود را با موفقیت طی کنند و در این زمینه تحول سیاسی و اقتصادی نیز تا حدودی تاثیرگذار است. محمدپورعمران در ادامه سخنانش از رشد منفی برزیل یاد کرده و میگوید: امسال شاهد بودیم که برزیل با رشد منفی ۳درصدی در بخشهای اقتصادی خود مواجه شده بود و به نظر میرسد روسیه نیز که از دیگر اعضای این گروه است با توجه به رشد منفی ۳/۸درصدی خود بهزودی با کاهش رشد صنعتی مواجه شود.
دهه آینده، دهه بریکس
اما کارشناسان اقتصادی جهان از منظری دیگر به این روند نگاه میکنند و معتقدند که دهه آینده، دهه بریکس است. آنان معتقدند که کشورهای بریکس سعی دارند به نوعی پایه اصلی نظام اقتصاد جهان را طراحی کنند. به این منظور سران بریکس بیشتر به دنبال نظام اقتصادی جدیدی هستند تا با مدیریت جهانی اقتصادی به تولیدات پایاپای امریکا و اروپا بپردازند. از سوی دیگر بهدلیل تنوع تولید کالاها و خدمات و توسعهیافتگی کشورها، امکان ایجاد ظرفیت خالی در کشورهای توسعهیافته بسیار کم بود و به همین دلیل برخی از کشورهای عضو گروه بریکس بهدنبال بازارهای جدید بودند. علاوه بر این کشورهای در حال توسعه ظرفیت خالی برای تولید و مصرف فراوان دارند ولی بهدلیل کمبود امکانات زیرساختی نه فرصت سرمایهگذاری برای آنها ایجاد میشود و نه تولید انبوه و مصرف انبوه. در این بین کشورهای جدیدی به عنوان کشورهای نوظهور مانند چین و هند که عضو گروه بریکس بهشمار میآیند با بکارگیری همه ظرفیتهای سیاسی، مدیریتی و اقتصادی توانستهاند از سایر کشورها فاصله بگیرند و با تجربه کردن نرخهای رشد اقتصادی دورقمی، همه نگاهها را به سوی خود جلب کنند. چین ازجمله این کشورهاست که توانسته در چند سال گذشته ابتدا کشور آلمان و سپس در سال گذشته کشور ژاپن را پشت سر بگذارد و امروز جایگاه دومین اقتصاد جهان را پس از امریکا کسب کند. البته با چنین روند و رشد شتابانی بهزودی چین، امریکا را نیز پشتسر خواهد گذاشت. پس از چین، هند، روسیه، برزیل و درنهایت افریقایجنوبی نیز چنین وضعیتی را دارند؛ یعنی با رشد شتابان در حال نزدیکشدن به کشورهای ثروتمند جهان هستند اما از آنجا که یکی از شاخصهای قدرت اقتصادی تکیه بر صنعت و تولیدات داخلی هر کشور است، شاید بد نباشد که با نگاهی به صنایع این ۵ کشور و مروری بر راهکارهای رسیدن به توسعه آنها، فرمول قدرت اقتصادیشان را بازنویسی کنیم.
سیاست، یاریبخش صنعت برزیل
برزیل نخستین کشور این مجموعه است که تا ۳۰ سال پیش یکی از بدهکارترین کشورهای جهان بود اما حالا از برزیل بهعنوان قدرت ششم اقتصاد جهان نام میبرند. البته سیاست نیز در کنار برنامههای صنعتی و اقتصادی به یاری برزیل آمد تا مسیر رسیدن به توسعه را آسانتر پشت سر بگذارد. شاید بتوان گفت که سیاستهای حزب کارگر برزیل و مدیریت دولت داسیلوا (رییسجمهوری قبلی برزیل)، این کشور را به یکی از کشورهای صنعتی و برتر اقتصاد جهان تبدیل کرده است. در مقایسه با بیشتر کشورهای در حال توسعه، برزیل از سابقه طولانیتری در زمینه توسعه صنعتی برخوردار است. این کشور با وجود مشکلات عمیق اجتماعی نظیر توزیع بسیار ناعادلانه درآمد، تبعیض نژادی و... دستاوردهای چشمگیری در توسعه صنعتی و تکنولوژیک داشته است. بهطوریکه امروزه برزیل علاوه بر صدور انواع کالاهای سرمایهای، مهندسی و با فناوری برتر به کشورهای امریکای جنوبی، در برخی رشتهها همچون صنعت هواپیماسازی، صنایع نساجی و چرم، صنایع غذایی و صنایع نظامی از توان رقابتی بالایی در بازارهای بینالمللی برخوردار است.
تولید روسیه پس از فروپاشی شوروی
بعد از فروپاشی شوروی سابق، روسیه بدترین وضعیت اقتصادی را از نظر تولید داخلی داشت. مسکو از نظر جهانی و رقابت با اروپاییها و فشار اقتصاد جهانی بر روسیه، یک دهه مشکلات داشت اما با تشکیل سازمان بریکس و عضویت ۵ قطبی کشورها، روسیه جان تازهای گرفت و توانست این مشکلات را بهتدریج کنار بگذارد. شاید بتوان بزرگترین صنعت روسیه را صنعت هواپیماسازی این کشور نامید. با فروپاشی شوروی، چرخهای صنعت هواپیماسازی روسیه که پشت دیوارهای آهنین بلوک شرق یکهتازی میکرد، از حرکت ایستاد و شمار هواپیماهای تولیدی روسیه در سال ۲۰۰۰م انگشتشمار شد. سرانجام ولادیمیر پوتین، رییسجمهوری روسیه در سال ۲۰۰۵م با تزریق سرمایه دولتی، صنعت هواپیماسازی روسیه را دوباره زنده کرد. بیشتر نامداران این صنعت در اتحادیه هواپیماسازی روسیه جمع شدهاند.
قطب فناوری جهان در قلب آسیا
هند که این روزها مسیر توسعه صنعتی را با سرعت پشتسر میگذارد با استفاده از تجربیات همپیمانان خود در کشورهای عضو بریکس توانسته به نتایج و پیشرفتهای خوبی برسد و اکنون بهعنوان یک قطب فناوری اقتصادی جهان در حال قدرتمندتر شدن است. هندیها با تمرکز بر صنایع داروسازی بهویژه داروهای ژنریک توانستهاند نام خود را در میان داروسازان جهان مطرح کنند. از سوی دیگر صنایع «آیتی» این کشور الگوی بسیاری از کشورهای جهان بهشمار میآید. به گواه کارشناسان صنعتی جهان، توسعه فناوری به همراه نیروی انسانی ارزان و فراوان ۲ کلید موفقیت این کشور آسیایی بهشمار میآید.
چین در راه توسعه صنعتی
چین به عنوان کشوری در حال توسعه، بهدنبال شرکای جدید برای خود بود و با توجه به اینکه امریکا و اروپا رقیب این کشور در زمینه تولید صنعتی به شمار میآمدند، چین به دنبال یافتن متحدانی تازهتر رو به سوی بریکس آورد. ساختار صنایع یعنی تشکیلات نسبی عوامل تولید در ارگانهای صنعتی و ارتباط بین آنها حاکی از اتکا به یکدیگر و پیوند متقابل است که عبارت است از: ارتباط نسبی کشاورزی، صنایع و صنایع خدماتی و ارتباط نسبی اصناف مختلف و... پس از تاسیس چین نو در سال ۱۹۴۹م، ساختار صنایع چین ۳ مرحله توسعه را تجربه کرده است. مرحله اول از اوایل دهه ۵۰ تا پایان دهه ۷۰میلادی قرن ۲۰، چین ویژگیهای اقتصاد نیمهمستعمره را به سرعت تغییر داد و پایههای اولیه صنعتی شدن را بنیان گذاشت. مرحله دوم از سال ۱۹۷۹ تا اوایل دهه ۹۰میلادی قرن ۲۰ ادامه یافت، در این مرحله چین سیاست اصلاحات و درهای باز را اجرا کرد و با تنظیم مستمر ساختار صنایع به مرحله میانی صنعتی شدن چین وارد شد. در آخرین یا سومین مرحله که از اوایل دهه ۹۰ قرن ۲۰میلادی (پس از تاسیس نظام اقتصاد بازار سوسیالیستی) آغاز شده بود و تا سال ۲۰۲۰م ادامه دارد، چین ضمن تحقق صنعتی شدن ارتباطات صنعتی بینالمللی را تحقق میبخشد. در بیش از ۵۰ سال اخیر، ارتباط نسبی کشاورزی، صنایع و صنایع خدماتی چین بهطور قابل ملاحظهای تغییر کرده است. از دهه ۵۰ قرن ۲۰ تا سال ۲۰۰۲م نسبت کشاورزی از ۴۵/۴درصد به ۱۴/۵درصد در سال ۲۰۰۲م پایین آمده، نسبت صنایع از ۳۴/۴درصد به ۵۱/۸درصد بالا رفته و نسبت صنایع خدماتی از ۲۰/۲درصد به ۳۳/۷ درصد فزونی گرفته است.
هرچند که «رویترز» بهتازگی از ضعف دومین اقتصاد بزرگ جهان خبر داده است. براساس این دادهها، سود به دست آمده در بخش صنایع چین در ماه اوت نسبت به ماه قبل از آن ۰/۶درصد کاهش یافته است. هرچند که اداره آمار چین دلیلی برای افت سود در ماه اوت ارائه نکرده اما این کاهش ماهانه در رشد، چهره ضعیف اقتصادی چین را نمایان کرده و به ترسهای این کشور درباره کاهش شدید رشد و فقدان اقدامات محرک دامن زده است. رشد تولید کارخانههای چین در ماه اوت در ضعیفترین حالت خود در ۶سال اخیر بوده و این در حالی است که این رکود در بخشهای دیگر اقتصاد چون بازار خردهفروشان و صادرات نیز وجود دارد. اقتصاد چین در سالجاری دوره سختی را طی کرده چراکه رکود بازار مسکن بار سنگینی بر دوش اقتصاد این کشور گذاشته است. علاوه بر این، تقاضای ناپایدار خارجی بر صادرات، خروجی کارخانهها و سرمایهگذاری داخلی اثر گذاشته و رکود را تشدید کرده است.
نبض صنعت آخرین عضو بریکس
با توجه به موفقیت کشورهای بریکس در صحنه بینالمللی و توسعه کشور خود، افریقای جنوبی مایل به عضویت در این گروه بود. افریقای جنوبی بهعنوان آخرین عضو این مجموعه به دنبال رسیدن به توسعه، دست شراکت به سوی بریکس دراز کرد. این کشور در شرایط فعلی سعی دارد در راستای منافع ملی، تولید ناخالص داخلی و رشد اقتصادی خود را توسعه داده و در صحنه بینالمللی حضور داشته باشد. بخش صنعتی افریقای جنوبی در دست صنایعی مانند صنایع شیمیایی، غذایی، نساجی، وسایل نقلیه موتوری و مهندسی برق است که بیشتر از سوی سرمایهگذاران خارجی مورد حمایت قرار میگیرد. مقامات افریقای جنوبی با تمرکز بر ساخت شهرکهای صنعتی در شهرهای بزرگ این کشور ازجمله شهر «کیپ تاون» چشم امید به گشوده شدن صنایع دیجیتال جهان دارند. آمار و ارقام نشان میدهد که توسعه نرمافزاری در دومین شهر بزرگ افریقای جنوبی، چشمانداز اقتصادی خوبی را برای این کشور به همراه خواهد داشت. از سال ۲۰۰۶م تاکنون بیش از ۵میلیارد و ۱۰۰میلیون دلار در صنایع نرمافزاری «کیپتاون» سرمایهگذاری شده است.