فقر از آن دسته مسائلي است كه در يكي، دو قرن اخير همواره مورد توجه دانشمندان علوم انساني بوده است. اقتصاددانان، جامعهشناسان و حتي فلاسفه عمدتا از آغاز قرن نوزدهم به بررسي اين مساله پرداختند كه چرا در جهان فقير وجود دارد و با فقرا بايد چه كرد. در طول ٢٠٠ سال اخير پاسخهاي متنوعي به اين سوال داده شد اما تاكنون مساله فقر نهتنها حل نشده، بلكه بر اساس آمار رقم آن تا حدودي افزايش هم پيدا كرده است. از طرف ديگر برنده جايزه نوبل سال جاري، آنگوس ديتون، بيشتر تحقيقات و پژوهشهاي خود را در اين مساله متمركز كرده است و پيروزي او در رسيدن به جايزه نوبل نشان ميدهد كه اين مساله امروز چه وزني در ميان حتي كارشناسان دارد. البته ديتون از روش ويژهاي براي تحليل مساله فقر استفاده كرد كه شباهتهاي بسياري به روشهاي پوزيتيويستي دارد. وي تلاش دارد با آزمون و خطا و بررسيهاي تصادفي راهكار مقابله با اين معضل جهان مدرن را به دست آورد. اما آنطور كه به نظر ميرسد هر چند روش او، باعث شده تا اطلاعات بسيار زيادي از زندگي و رفتارشناسي فقرا به دست آيد، وي از دستيابي به يك روش جامع تاكنون باز مانده و البته كمتر كسي هم باور دارد كه با روش وي بتوان به نظريه جامعي در رابطه با فقر دست يافت.
در همين رابطه دانشكده اقتصاد دانشگاه تهران، ميزبان نشستي بود با عنوان «تحليل نظريات مدرن فقر در ايران» كه البته بهانهاي شد تا دو تن از اساتيد مشهور اقتصادي، به بررسي نظرات آنگوس ديتون، برنده جايزه نوبل اقتصادي امسال بپردازند. به گزارش «اعتماد»، سخنرانان اين نشست دكتر محمد وصال، فارغالتحصيل اقتصاد توسعه از دانشگاه LSE انگلستان، محقق در باب رويكردهاي نوين به مسائل توسعه، هيات علمي و استاد اقتصاد دانشگاه شريف و دكتر جعفر خيرخواهان، پژوهشگر بنام اقتصاد ايران و اقتصاد توسعه و استاد دانشگاه فردوسي مشهد، هستند. فقر همواره يكي از چالشهاي مهم جوامع بوده است و متخصصان كوشيدهاند اين آفت را در جامعه كنترل كنند. كشور ايران نيز از اين امر مستثني نبوده است، اما چرا كشورهاي توسعهنيافته و در حال توسعه نتوانستهاند به راهحلي جامع براي مهار فقر دست يابند؟ رويكردهاي جديد در توسعه چگونه به مسائل فقر پاسخ ميدهد؟ كشور ايران با چه چالشهايي در اين زمينه روبهرو است؟ اينها پرسشهايي بودند كه سخنرانان اين نشست به آنها پرداختند.
صحبتها را دكتر وصال آغاز كرد. وي با اشاره به آمار بانك جهاني، تعداد فقراي جهان را ٨٠٠ ميليون نفر اعلام كرد و افزود: در گزارش بانك جهاني، اين افراد، كساني هستند كه درآمدي كمتر از يك دلار در روز دارند و ميانگين درآمدي آنها ٧٢ سنت است. بررسيهايي كه صورت گرفته نشان ميدهد اگر افرادي كه اوضاع اقتصادي بهتري دارند، روزانه ٣٠ سنت به فقرا كمك كنند، تمام اين افراد از زير خط فقر بيرون ميآيند. ولي رقم كمكهاي مالي بهمراتب بيش از اين است و به طور مثال در سالهاي گذشته سالانه ١٣٣ ميليارد دلار، تنها ميزان كمكهاي مالي دولتها براي مقابله با فقر بوده است و اين آمار حاكي از آن است كه به تمام اين ٨٠٠ ميليون فقير ٣٧ سنت رسيده است اما باز هم مساله فقر حل نشده است. اين مساله باعث شد تا برخي از كارشناسان بپرسند چنين شده است؟
عضو هيات علمي دانشگاه شريف گفت: ديتون مدعي است برخي از كشورها آماده دريافت اين كمكها نيستند، مثلا كشورهايي كه نهادهاي كارا ندارند نميتوانند از كمكها نتيجه مطلوبي ببرند. همچنين بسياري از اين كمكها به فقرا نميرسد، مثلا در زمان مبارك در كشور مصر، عمده كمكهاي ارسالي كشورهاي جهان، خرج جنگافزارهاي نظامي دولت شد. از سوي ديگر بخشي از اين كمكها با اهداف سياسي انجام ميشوند و هدف تبليغات است. در آخر قاعدهاي هم وجود دارد با عنوان نتايج پيشبيني نشده، مثلا كشوري كه آماده توسعه نيست به ميان ميآيد. اگر كمكها به كشوري شود كه حاكمان آن افرادي فاسد هستند، نهتنها اين كمكها موجبات رشد را فراهم نميآورد، بلكه موجب تحكيم حاكميتها ميشود. در كشورهايي كه آماده جنگ داخلي هستند، كمكها نتايج بدتري هم ميدهد و به حاكميت ياري ميرساند تا از اين كمكها با عنوان پولهاي باد آورده براي تحكيم خود استفاده كند.
وي ادامه داد: معضلات كمكهاي بينالمللي به اينجا هم ختم نميشود و حتي آثار پيشبيني نشده بدتري هم داشته است. نهادهاي خيريه در غرب هرساله لباسهاي دست دومي از مردم تهيه ميكردند و به كشورهاي آفريقايي ميفرستادند. اما همين كار به نظر بدون ضرر باعث شد، همان نساجيهاي نسبتا ضعيف اين كشورها از بين برود و موجب افزايش نرخ بيكاري و درآمد سرانه شد. هرچند خيريههاي فوق چنين خواست و نيتي نداشتند اما اين اتفاق رخ داد. اين پژوهشگر اقتصادي، با ذكر اين مطلب كه تناقضي در كمكهاي تاكنوني براي مقابله با فقر وجود دارد، تصريح كرد: آنچه مشخص است، اين است كه اگر كشوري آماده توسعه باشد، بدون كمك هم توسعه مييابد مانند چين و اگر بستر توسعه فراهم نباشد، كمكهاي بينالمللي حكم درآمدهاي بادآورده را در كشورها دارد؛ نقشي كه تا حدودي منابع طبيعي هم ايفا ميكنند.
استاد توسعه دانشگاه شريف، گفت: ديتون بيشتر تمركز خود را بر مكانيزمها ميگذارد. به همين خاطر است كه ميبينيم اجراي يك سياست در مناطق مختلف، تاثيرات متفاوتي را از خود برجاي ميگذارد.
راهحل واحدي وجود ندارد
در ادامه اين جلسه، خيرخواهان، شروع به صحبت كرد. وي با چند نقل قول درباره اهميت دادهها براي توجه به واقعيت صحبتهاي خود را آغاز كرد و گفت: براي اينكه بتوان تغييرات معناداري در زندگي فقرا ايجاد كرد بايد فراتر از نيات خير گام برداشت و به همين خاطر بايد رويكرد انساني به مساله انسان داشته باشيم. در داستاني آمده كه يك نفر در حال رانندگي در جادهاي، فردي را ميبيند كه در ميان جاده در كيسهاي خوابيده است. از وي ميپرسد كه چرا وسط جاده خوابيده است؟ و آن فرد پاسخ ميدهد: چون در ميان جاده گرمتر است. وقتي راننده اين داستان نام فرد مقابل را ميپرسد، وي ميخندد و ميگويد نخستين هستم اما ٢٠ سال است كه كسي نامم را نپرسيده است. در نهايت وقتي راننده به او اسكناسي ميدهد كه بتواند غذايي تهيه كند، آن فرد اسكناس را ميخورد. خيرخواهان افزود: در اين ميان مساله اين است كه چه رويكردي ميتوان به اين فرد داشت؟ نگاه چپ ميگويد بايد به وي كمك كرد و وضعيت وي را هر طور كه هست بهبود داد. نگاه راست هم ميگويد بايد با دموكراسي و بازار آزاد انگيزههاي فردي فقير را تقويت كرد. اما آنچه مشهود است، اين است كه هر دوي آنها كاستيهايي دارند و در نهايت معلوم نميشود كه كمك كردن بهتر بود يا كمك نكردن. اما ميتوان از جاي ديگر به مساله نگاه كرد و از پايين به حل مساله نايل شد. فقط بايد مدنظر داشت كه هيچ راهحل واحدي براي همه وجود ندارد. به همين خاطر ميتوان شواهد تجربي را بررسي كرد و با رويكردي رفتارشناسانه حركت كرد و در واقع بهجاي پرسشهاي بزرگ، از پرسشهاي كوچك شروع كرد.
وي گفت: اقتصاددانان بايد از دفتر كار خود بيرون بيايند و ايدههاي خود را در مقابل آزمونهاي تصادفي قرار دهند. اقتصاددانان بايد وضع موجود را تبيين كنند و رفتار فقرا را براساس علوم شناختي و عصبي تحليل كنند، تا بتوانند متوجه شوند كه چرا يك فقير، فقير ميماند. چرا سطح آموختن در مدارس كاهش داشته، چرا فقرا موفق در به راه انداختن كسب و كار نميشوند.
مترجم كتاب اقتصاد فقير تصريح كرد: اقتصاد آزموني روش خود را از علم پزشكي گرفته است. در علم پزشكي وقتي ميخواهند يك دارو را امتحان كنند، ابتدا آن را در آزمايشگاهها مورد تست قرار ميدهند، در اقتصاد هم بايد هر تئوري را به آزمون گذاشت و با آزمون و خطا درستي و غلطي ايدهها را تحليل كرد. در نتيجه برخي از اقتصاددانان ادعا ميكنند كه بسياري از تصميمات نادرست فقرا، كمبود اطلاعات باشد. علاوه بر اين مسائلي مانند خرافات و ايدئولوژي هم بر تصميمات نادرست اشتباه نيست.
استاد دانشگاه فردوسي مشهد ادامه داد: با اين روشها بود كه در كشور اندونزي براي مقابله با فساد سيستماتيك، تصميم گرفتند تعداد دفاع حسابرسي را در سال افزايش دهند و اتفاقا با اتخاذ اين روش، ميزان فساد در اين كشور به مراتب كاهش پيدا كرد. به گفته وي ميتوان زندگي فقرا را تغيير داد، اما اين تغيير تدريجي است كه ميتوان به آن انقلاب آرام هم گفت.