ارزشافزوده صنعتی را میتوان بهعنوان محصول تولید ناخالص داخلی نام برد که حاصل مشارکت دولت و بخش خصوصی در یک صنعت ویژه است.
براساس آخرین آمارهای جهانی، ارزشافزوده صنعتی امریکا در سال 2014م، حدود 461 هزار و 300 میلیون دلار و کل تولید ناخالص داخلی امریکا 17 تریلیون و 420 هزار میلیون دلار اعلام شده است. آنطور که کارشناسان میگویند هرچه زنجیره تولید کاملتر شود، میزان ارزشافزوده بخش صنعتی بالاتر است، ارزشافزوده از جبران خسارت از کارکنان، مالیات بر تولید، واردات کمتر یارانهها و مازاد عامل ناخالص تشکیل شده است.
ارزشافزوده در دستانداز بحران مالی 2009 میلادی
براساس گزارش «سالنامه آماری بینالمللی صنعتی سال ۲۰۱۲م» که از سوی سازمان یونیدو منتشر شده بود، تولید صنعتی جهان تا این سال با صنعتی شدن کشورهای توسعه رشدی یکنواخت داشت، هرچند با نگاهی به روند بالا و پایین شدن قیمتهای تولیدات صنعتی میتوان دریافت که در سالهای نه چندان دور مانند سال ۲۰۰۶م، ارزشافزوده صنعتی جهان به ۱۰ تریلیون دلار رسیده بود، اما با ظهور بحرانهای مالی سال ۲۰۰۹م این مقدار کاهش یافت و یک سال بعد، ارزشافزوده صنعتی به متوسط نرخ رشد سالانه حدود ۸/۲ درصد رسید. با نگاهی به این آمار و ارقام میتوان تفاوت بالای ارزشافزوده را میان کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه دریافت. در سال ۲۰۱۱م ارزشافزوده صنعتی در کشورهای در حال توسعه با ۸/۶درصد در مقایسه با رشد ۵/۱درصد کشورهای صنعتی بالاتر بوده است.
تا ۴ سال پیش، سرانه ارزشافزوده صنعتی جهان بهطور متوسط کمی بیشتر از یکهزار دلار بوده، اما میانه شاخص یادشده نشان میدهد که این مبلغ در بیشتر کشورها، رقمی معادل ۲۶۰ دلار است. بر خلاف رشد بالاتر ارزشافزوده صنعتی در کشورهای توسعه یافته اما شمار زیادی از کشورها نتوانستهاند رشد ارزشافزوده صنعتیشان را متناسب با اندازه جمعیتشان شتاب دهند. بهعنوان نمونه، در سال ۲۰۱۰م رشد سرانه ارزشافزوده صنعتی در کشورهای در حال توسعه نسبت به یک دهه قبل تنها ۱۵ دلار افزایش یافته بود و به ۴۲ دلار رسید.
بهروز سرآبندی، رییس مرکز توسعه صنعتی ساختمان و کارشناس صنعتی درباره نقش ارزشافزوده بر میزان تولید به صمت میگوید: با توجه به شکست و بحران حاکم بر صنایع باید به ایجاد ارزشافزوده بر صنایعی توجه کرد که هنوز حالت خودکفایی به خود نگرفتهاند در حقیقت باید از ایجاد ارزش افزوده در این صنایع خودداری کرد. ایجاد ارزشافزوده برای پارهای از صنایع باعث خارج شدن آنها از چرخه رقابت بازارهای بینالمللی میشود به همین دلیل با تحقیق و تفحص باید ارزشافزوده را برای صنایعی که احتیاج به حمایت دارند به مرحله اجرا درنیاورد و به انتظار زمانی ماند که صنایع بتوانند مستقل شوند.
«هایتک» بیشترین ارزشافزوده را به همراه دارد
ارزشافزوده صنعتی به ۲ عامل عمده تولید انبوه و فناوری وابسته است و هرکدام از کشورهای جهان برای دست یافتن به ارزشافزوده بالاتر به یکی از این ۲ عامل تکیه میکنند. سرآبندی در پاسخ به این پرسش که از میان ۲ عامل تولید انبوه و استفاده از فناوری کدامیک باعث رشد ارزشافزوده بالاتری میشود، اظهار میکند: در برخی صنایع مانند صنعت ساختمان، باید از هر ۲ روش استفاده کرد. با صنعتی کردن روشهای تولید و کاهش نیروی انسانی، از یک سو میتوان به تولید انبوه روی آورد و از سوی دیگر از فناوریهای نوین هم بهره برد.
عبدالرضا شیخان، رییس انجمن صنفی کارفرمایان صنعت و کارشناس صنعتی نیز در این باره به صمت میگوید: به عقیده من صنایع «هایتک» بیشترین ارزشافزوده را برای صاحبان خود به همراه دارند و به نظر میرسد کشورهایی مانند امریکا، چین، ژاپن و هند که در صنعت آیتی پیشرو هستند، توانستهاند ارزشافزوده بالایی را به صنایع خود اختصاص دهند.
وی میافزاید: در اقتصاد صنعتی کشورها این عقیده حاکم است که تولید انبوه میتواند هزینههای قیمت تمام شده را کاهش دهد و ارزشافزوده بیشتری را ایجاد کند. در همین راستا نمیتوان به تفکیک گفت که کدام صنعت میتواند ارزشافزوده بیشتری ایجاد کند اما آنچه مسلم است این است که صنایع«هایتک» با تولید کمتر میتوانند ارزشافزوده بالاتری ایجاد کنند.
محمد محمدپورعمران، عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت ایران و کارشناس صنعتی درباره نقش ارزشافزوده در صنایع مختلف به صمت میگوید: صنایع دانشبنیان و صنایع نوین دارای بیشترین ارزشافزوده است. در این راستا میتوان صنایعی مانند به صنایع الکترونیک یا صنایع مربوط به حوزه آیتی اشاره کرد که شامل تمام محصولات نیمه هادی، الکترونیک، دیجیتال و قطعات کامپیوتری میشود و قیمت تمامشده بیشتر از آنکه به قیمت مواد اولیه مصرف شده بستگی داشته باشد به دانش تولید آن وابسته است.
وی میافزاید: به این تفاوت میان قیمت مواد اولیه و محصول تمام شده، ارزشافزوده میگوییم که گاهی تا چند ۱۰ برابر میشود. بحث اصلی ارزشافزوده فناوری و دانش بالای تولید محصول است اما در تولید انبوه، تولیدکننده سعی دارد تا با افزایش تولید حاشیه سود را بالا ببرد ولی باز هم نقشی که دانش فنی و فناوری در ایجاد ارزشافزوده دارد با هیچ چیز قابل مقایسه نیست. با این راه رقبا کم شده و سود آنان تضمین میشود، به عنوان مثال تولید موتور هواپیما ارزشافزوده بالایی برای تولیدکنندگان به همراه دارد چرا که صنعتی است که به دانش فنی بالایی نیاز دارد. در این راستا کشورهای صنعتی مانند گروه ۷ و گروه ۸ که بیشترین هزینه را برای تحقیق و توسعه اختصاص دادهاند، پیشگام هستند.
محمدپورعمران درباره این گروهها میگوید: کشورهایی مانند امریکا، فرانسه، انگلیس، آلمان، کانادا، ژاپن، هلند و بهطور کل همه کشورهایی که در بحث بالا بردن سطح فناوری هزینه بیشتری را پرداخت کردهاند، ارزشافزوده بالاتری را به خود اختصاص دادهاند.
سهم ۵/۸درصدی بریکس در ارزشافزوده صنعتی جهان
با نگاهی به اسامی کشورهایی که در ارزشافزوده صنعتی رقم بالایی را به خود اختصاص داده بودند، نام کشورهای تشکیلدهنده گروه بریکس یعنی برزیل، روسیه، هند، چین و جنوب افریقا به چشم میخورد و میتوان گفت با احتساب جمعیت در مجموع با داشتن ۴۰درصد ساکنان جهان بزرگترین گروه اقتصادی جهان بهشمار میآیند. البته ویژگی بارز بریکس به جمعیت افراد آنان منتهی نمیشود، بلکه باید گفت این گروه با رشد ۵/۸درصدی ارزشافزوده صنعتی در سال از بالاترین رشد صنعتی و مهمترین سهم در تولید صنعتی جهان بهرهمند هستند و براساس برآورد سازمان یونیدو بیش از یکپنجم ارزشافزوده صنعتی جهان در دست این گروه است.
محمدپورعمران درباره کشورهای عضو گروه بریکس که در تازهترین آمار یونیدو بهعنوان کشورهایی با ارزشافزوده بالای صنعتی شناخته شدهاند معتقد است: این کشورها بهعنوان کشورهایی با اقتصادهای نوظهور شناخته میشوند که بیشتر از طریق سرمایهگذاری کشورهای خارجی که دارای دانش فناوری بالایی هستند پیشرفت میکنند. بهعنوان نمونه کشوری مانند افریقای جنوبی، برزیل و روسیه که اقتصاد شفافی دارد و جذب سرمایهگذاری در آن آسان است توانستهاند خود را به حلقه اول قدرت صنعتی مانند امریکا و آلمان وصل کنند اما این کشورها در طول زمان و بهدلیل تحول اقتصادی و سیاسی این پیشرفتها را نمیتوانند حفظ کنند. همانظور که میبینیم امسال برزیل حدود ۳درصد رشد منفی را در بخشهای اقتصادی خود تجربه کرد و روسیه نیز با رشد منفی ۸/۳درصدی به زودی با کاهش رشد صنعتی مواجه خواهد شد.
البته کشورهای دیگری مانند چین هم از ارزشافزوده صنعتی بالایی برخوردار هستند. در حال حاضر سهم چین در کل تولید صنعتی کشورهای توسعه یافته از ۵۰درصد عبور کرده و الگوی رشد مناسبی برای بسیاری از کشورهای توسعه یافته است. در طول سالهای گذشته بسیاری از کشورهای توسعه یافته با کاهش تولید صنعتی مواجه شدهاند اما اثر رکود روی کشورهای کمتر توسعه یافته ملایم و با تاخیر زمانی بیشتری بوده است.