با گذشت دو سال از عمر دولت روحانی و با وجود وعدهها و شعارهای داده شده بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور همچنان پا برجاست. هرچند عملکرد اقتصادی دولت در ایجاد ثبات و کنترل نوسانات اقتصادی مثبت ارزیابی میشود اما در میان کارشناسان و فعالان اقتصادی این دیدگاه وجود دارد که دولت یازدهم هنوز نتوانسته مسیر مشخصی را برای ظهور و بروز رونق و رسیدن به رشد اقتصادی مطلوب فراهم کند. در شرایطی که همچنان اعتماد عمومی به سیاستهای اقتصادی دولت به وجود نیامده میتوان گفت که ریشههای این عدم اطمینان را باید در بدنه دولت جستوجو کرد.
هرچند تصویر کلی جامعه و فعالان بخش خصوصی از عملکرد دولت در زمینه سیاست خارجی نشانگر رضایتمندی نسبی است و در موضوع سامانبخشی وضعیت اقتصادی داخلی و فضای تولید و کسبوکار هنوز نمره قابل قبولی در کارنامه تیم اقتصادی دولت درج نشده است. اکنون که دولت یازدهم به نیمه راه خود رسیده پای صحبتهای برخی از فعالان بخشخصوصی و کارشناسان اقتصادی نشستیم تا روند حرکتی تیم اقتصادی دولت را در دوسال گذشته مورد ارزیابی قرار دهیم.
سیدناصر موسوی لارگانی:
اقدام مثبتی در مورد رکود انجام نشده است
سیدناصر موسوی لارگانی، نماینده فلاورجان در مجلس معتقد است در مسئله رکودی که گریبانگیر اقتصاد کشور است و صنعتگران و تولیدکنندگان ما را زمینگیر کرده دولت نتوانسته اقدام مثبت و موثری داشته باشد
عملکرد اقتصادی دولت را در دو سال گذشته چطور ارزیابی میکنید؟
در بحث فعالیتهای تیم اقتصادی میتوان گفت که در برخی زمینهها موفقیتهایی حاصل شده ازجمله اینکه دولت در جهت کنترل قیمت طلا، سکه و ارز توانسته ثبات نسبی را بر این بازارها حاکم کند. حال آنکه روندهای گذشته حاکی از سیر صعودی قیمتها در این بازارها بوده است. بنابراین میتوان گفت که دولت در کنترل تورم موفق بوده، اینکه بگوییم تورم نداریم یا اینکه گفته میشود تورم به سطح 15درصدی رسیده برای طبقه متوسط به پایین جامعه قابل قبول و ملموس نیست اما خب تورم افسارگسیختهای که در گذشته شاهد آن بودیم تا حد زیادی کنترل شده است.
در زمینه سیاستهای دولت در جهت ایجاد رونق اقتصادی و حرکت در مسیر رشد چه نمرهای به دولت میدهید؟
در مسئله رکودی که گریبانگیر اقتصاد کشور است و صنعتگران و تولیدکنندگان ما را زمینگیر کرده دولت نتوانسته اقدام مثبت و موثری داشته باشد. صنعتگران و تولیدکنندگان ما با ظرفیت حدود 30درصد در حال فعالیتند، از طرف دیگر در مسئله اشتغال هم دولت توفیق خاصی نداشته و به نظرم این معضل همچنان پا برجاست. در سالهای گذشته درست است که ما تورم بالایی را تجربه کردیم اما بازار از تحرک قابل قبولی برخوردار بود به نظر میرسد نهتنها رکودی که از آن صحبت میشده کمرنگتر نشده که عمیقتر هم شده است. در شرایطی که ادعا میکنیم رشد اقتصادی کشور به 3درصد رسیده است و در گذشته این رقم منفی 8/6درصد بوده، به آن معناست که متغییر رشد تغییری به میزان 8/9درصد در جهت مثبت داشته که باید تحولی در فضای اقتصادی کشور ایجاد میشده. این رشد باید قابل لمس و دربین فعالان اقتصادی قابل درک باشد به نظرم این رقم قابل قبول نیست.
در یکی دو سال گذشته در بازارهای بینالمللی اتفاقاتی نظیر کاهش شدید قیمت نفت و... را داشتیم که بهعنوان یک متغیر برونزا در اقتصاد ما تاثیرگذار است آیا دولت توانسته در مقابله با این تغییرات سیاستهای درستی را اتخاذ کند؟
در اینکه این متغیرها و مسائل بیرونی در اقتصاد ما تاثیرگذار است شکی نیست اما در بسیاری از این موارد سوءمدیریتها در حل مسائل و مشکلات درونی اقتصاد اثرگذاری این عوامل را دوچندان میکند و شاید این عدم مدیریت و برنامهریزی بیشترین مشکلات را برای کشور به وجود آورده است. فکر میکنم که واکنش دولت در برابر این متغیرها و تغییرات بیرونی خیلی مناسب نبوده است.
در خصوص سه کارت زردی که وزیر اقتصاد از مجلس دریافت کرده آیا این مسئله میتواند نشاندهنده عدم کفایت تیم اقتصادی دولت از نگاه مجلس باشد؟
ببینید این سه کارت زردی که وزیر محترم اقتصاد گرفته برمیگردد به مسائلی که وزیر اقتصاد نقش مستقیمی در آن نداشته است مثلا بخشی از مسائل که مربوط به حوزه فعالیتهای بانک مرکزی است شاید بهنوعی یک خلأ قانونی در این مورد احساس میشود که درنهایت منتج به این موارد شده، نکته دیگر این است که عملکرد کلی تیم اقتصادی دولت باعث شد تا این شرایط رقم بخورد و مجلس این دیدگاه را در مورد عملکرد اقتصادی دولت رقم بزند. در مجموع مجلس از عملکرد تیم اقتصادی دولت رضایتمندی ندارد. بهطورکلی دولت در بحث دیپلماسی خارجی و توسعه روابط، کنترل تورم و ایجاد ثبات اقتصادی عملکرد مثبتی داشته اما در مسئله حمایت از تولید، کنترل واردات و ایجاد زمینههای رونق اقتصادی ضعیف عمل کرده است.
***
محمدقلی یوسفی:
سیاستهای پولی صحیحی اتخاذ نشده است
محمدقلی یوسفی،کارشناس اقتصادی معتقد است مجموعه سیاستهای اقتصادی که دولت دنبال کرده در مسیر درستی نبوده و شاید بهترین نمود نادرست بودن این سیاستها به سیاست پولی دولت برمیگردد.
به نظر شما آیا عملکرد اقتصادی دولت در دو سال گذشته قابل قبول بوده است؟
واقعیت این است که دولت در طول دو سال گذشته باوجود وعدههایی که داده بود به هیچ وجه عملکرد قابل قبولی ندارد. با وجود اینکه این عملکرد در زمینه سیاست خارجی بسیار مثبت و به نظر من دستاورد ارزشمندی را برای کشور به همراه داشته است در مورد سیاستهای اقتصادی بسیار بد عمل شده است. سیاستهای اقتصادی اتخاذ شده سیاستهایی نیستند که یک کشور بتواند به آن افتخار کند و یکی از مهمترین این مسائل نداشتن یک استراتژی بلندمدت برای توسعه اقتصادی است از سوی دیگر بیتوجهی به نیازهای بخشهای مولد صنعت و کشاورزی و درنتیجه اتلاف منابع و سرمایهها و از دست دادن فرصتها را میتوان بهعنوان نقاط ضعف تیم اقتصادی دولت مطرح کرد. در زمینه سیاستهای پولی هم باید گفت که اگر دولتهای گذشته ناموفق عمل کردهاند عدم موفقیت دولت یازدهم به مراتب بیشتر است و این موارد را نمیتوان مورد اغماض قرار داد.
در زمینه رشد اقتصادی این عملکرد به چه صورت است؟
یکی از اشکالات دولت همین مسئله است که بیشترین تاکیدش بر این بوده که ما رشد اقتصادی داشتیم. رشد اقتصادی میتواند بد یا خوب باشد، برخی مولفهها در اقتصاد نباید رشد داشته باشد اگر متغیرهایی که نباید رشد کنند، رشد داشته باشند اقتصاد رشد میکند. اما این رشد، رشدی است که به اقتصاد کشور لطمه میزند و برای برگرداندن انحرافات صورتگرفته منابع، سرمایهها و انرژی کشور باید قربانی شود و هزینههای جبرانناپذیری برای اقتصاد ما به همراه دارد. من فکر میکنم رشدی که در حال حاضر در اقتصاد کشور رخ داده رشد بد است یعنی همان چیزی که ارتباطی با صنعت و کشاورزی ندارد، اشتغالزا نیست و با کارایی و بهرهوری میانهای ندارد. رشدی که در شرایط فعلی اتفاق افتاده در نتیجه رشد فعالیتهای واسطهگری مالی، خدماتی و تجاری است، این رشد بیشتر تحت تاثیر ساختوسازهای لوکس و فعالیتهای بخش تجاری است. این رشد با ایجاد اشتغال همراه نیست و به جای آنکه بر توسعه کشور اثر مثبت داشته باشد تاثیرات مخرب بر اقتصاد دارد.
سیاستهای پولی و مالی دولت را چطور ارزیابی میکنید؟
مجموعه سیاستهای اقتصادی که دولت دنبال کرده در مسیر درستی نبوده و شاید بهترین نمود نادرست بودن این سیاستها به سیاست پولی دولت برمیگردد که در این زمینه افزایش نقدینگی به طور سالانه حدود 29درصد را شاهد بودیم. از طرف دیگر بخشهای تولیدی و مولد صنعت و کشاورزی که باید از این سیاستها منتفع میشدند محروم ماندند بنابراین ما با شرایطی روبهرو هستیم که سیاستهای پولی عملا بخشهای دلالی، واسطهگریهای مالی و... را تقویت کرده و بخشهای تولیدی و مولد هیچ بهرهای از این ساختار نبردند. من فکر میکنم که اگر تحریمها توانسته 70درصد بخشهای تولیدی را به اضمحلال ببرد این سیاستهای پولی 30درصد باقیمانده را هم از بین برده است. وقتی نرخ سود بانکی بین 25 تا 30درصد است دولت چطور میتواند ادعا کند که تورم را کنترل کرده است. وقتی تولیدکنندهای از تسهیلات 25درصدی استفاده میکند باید لااقل 35درصد سود داشته باشد تا توان بازپرداخت این تسهیلات را داشته باشد و این عملا در بخشهای تولیدی صنعتی و کشاورزی اتفاق نمیافتد ازاینرو منابع به سمت فعالیتهای بازرگانی در جهت واردات، بخشهای خدماتی و واسطهگری سوق داده میشود.
در مجموع من فکر میکنم دولت چند خطای استراتژیک داشته که تاکنون هم اصلاح نشده است. مورد اول اینکه تاکید دولت بر رشد تولید ناخالص داخلی بهعنوان یک دستاورد بوده، درصورتیکه به دلایلی که توضیح دادم این رشد میتواند مخرب باشد. مورد دوم اینکه بیشترین تلاش دولت در جهت جبران کسری بودجه است درحالیکه علت این کسری را جویا نمیشود و آن را ریشهیابی نمیکند. خطای سوم دولت در راهحلهایی است که برای کنترل تورم ارائه داده است. زمانی شما میتوانید تورم را کنترل کنید که عوامل تورمزا را شناسایی کنید. بیتوجهی به موضوع رکود تورمی مسئله مهمی است که مغفول مانده است.
***
علی فاضلی:
دولت در کنترل تورم موفق است
علی فاضلی، رییس اتاق اصناف ایران معتقد است که چند کار مثبت و شاخص را میتوان در کارنامه اقتصادی دولت مشاهده کرد و بههرحال دولت در کنترل تورم عملکرد موفقی داشته است.
بهعنوان یکی از نمایندگان بخش خصوصی چقدر حمایتهای دولت از تولید و اشتغال در کشور را مثبت و موثر ارزیابی میکنید؟
توجه داشته باشید که در دو سال گذشته شرایطی به وجود آمد که دولت بیشتر به فضای خارجی و پیشبرد اهداف هستهای پرداخته بود. ضمن اینکه مشکلاتی را درفضای اقتصادی کشور نیز شاهد بودیم یقینا انتظار این را نداریم که دولت طی دو سال به همه این مسائل فائق آید اما چند کار مثبت و شاخص را میتوان در کارنامه اقتصادی دولت مشاهده کرد. بههرحال دولت در کنترل تورم عملکرد موفقی داشته است.
به نظر شما اقدامات دولت در جهت شکلگیری فضای رونق و رسیدن به رشد اقتصادی کافی بود؟
آنچه ما به دنبال آن هستیم رونق فضای کسبوکار و تولید در کشور است که این شرایط همچنان به وجود نیامده. البته این عزم و اراده در دولت وجود دارد اما بهعنوان اولویت اول اصلاح ساختار پولی و مالی کشور باید در دستور کار دولت قرار گیرد تا زمینههای تقویت تولید اتفاق بیفتد. سود تسهیلات بالای 20درصد یقینا به رونق تولید منجر نخواهد شد. اگر قرار است به سمت رشد تولید و توسعه بخشهای مولد در اقتصاد حرکت کنیم نخستین بحث رفع مشکلات نقدینگی در بنگاههای اقتصادی است که ما طی دو سال گذشته شاهد چنین روندی نبودیم. موضوع دوم بازبینی در نظام توزیع کشور است، ما همچنان استراتژی تعریفشدهای در مکانیزم توزیعی کشور نداریم. بحث دیگر در رابطه با موضوع کنترل واردات است که باید دقت و توجه بیشتری در این حوزه به عمل آید بهتر است بگوییم اهتمام دولت در جهت بهبود شرایط کسبوکار و تولید در کشور است.
اگر قرار است به سمت تولید صادراتمحور حرکت کنیم باید یک نوسازی و بهسازی در ابزارآلات و ماشینآلات تولیدی داشته باشیم تا بتوانیم محصولی باکیفیت و استانداردهای جهانی داشته باشیم. درواقع همه این مشکلات در منابع مالی و نقدینگی خلاصه میشود. مسئله بعدی درخصوص واردات است که به نظرم دولت توانسته مدیریت خوبی در این بخش داشته باشد.
از نظر شما آیا سیاستهای اقتصادی دولت همسویی و انسجام لازم را برای بهبود شرایط داشته است؟
این مهم در تیم اقتصادی دولت دیده میشود. مدیران خوبی هم در ساختار اقتصادی دولت وجود دارد اما همه اینها زمانی نمود پیدا میکند که ما شاهد رونق در بخش اقتصادی باشیم که این طور نیست.