شیر، ماست، پنیر، سوسیس، کالباس، همبرگر و برنج. بسته ها را یکی یکی بر می دارم و در سبد خرید فروشگاه می گذارم. متصدی خرید قیمت را می گوید و پس از کشیدن کارت آنها را درون نایلون بزرگی می گذارد. به خانه که می رسم بوی سوسیس و کالباس برند معروف، وسوسه ام می کند تا به آنها ناخنکی بزنم. اما یادم آمد که به توصیه پزشک باید روزی چند لیوان شیر مصرف می کردم. اما از آنجایی که حقوق کارمندی نمی گذاشت، تنها هر یکی دو روز یکبار یک لیوان شیر مصرف می کردم.
خوراکی هایی را که خریده ام، از نایلون فروشگاه درمی آورم. تاریخ انقضای آنها را هنگام خرید چک کرده بودم که مبادا تاریخ انقضایشان گذشته باشد و یا حتی یحتمل تولید نشده باشد! تصمیم می گیرم مواد تشکیل دهنده روی برچسب را بخوانم. آنطور که نوشته است قسمت بیشتر مواد تشکیل دهنده را همان مواد غذایی طبیعی تشکیل می دهد. مثل شیر دام، گوشت گاو، گوساله و برنج هم که دیگر خودش محصولی طبیعی حساب می شود.
اما ناگهان تمامی اخبار این چند ساله در ذهنم مرور می شود؛ اخباری که دربردارنده حقیقتی تلخ بودند؛ حقیقتی که سلامت مردم را نشانه گرفته است. حتی اگر پای بازی با سلامت مردم هم در میان نبود، باز هم تولیدکنندگان سال های سال به مردم دروغ گفته بودند؛ همان هایی که روی برچسب ننوشته بودند شیر و ماست تولیدی کارخانه هایشان پالم دارد، برنج قدبلندشان ایرانی نیست و سوسیس کالباسشان از آشغال مرغ و گوشت بوفالو تهیه شده است.
آنها برای سودسرشار خود و با سوء استفاده از کوچک تر شدن سفره های مردم، اعتماد مشتری را نشانه گرفتند.
پالم مرموز در شکم ایران
در حالت عادی وقتی خریداری شیر یا ماست پرچرب خریداری میکند، فرض او بر این است که محصول خریداریشده، نهتنها فاقد هرگونه افزودنی غیرمجاز است، بلکه از همان شیری به دست میآید که پس از خروج از دامداری طی فرآیندهای تولید محصولات لبنی، بخش قابلتوجهی از چربی آن باقی مانده و جدا نشده است. به عبارت دیگر انتظار از شیر پرچرب این است که چربی طبیعی آن جدا نشده باشد و نه شیری که پس از جداسازی چربی طبیعی، به مدد روغن پالم پرچرب شود. ناگفته پیداست وجود هرگونه چربی جز آنچه به صورت طبیعی وجود دارد، خلاف استاندارد مورد اشاره سازمان ملی استاندارد و به نوعی تقلب به شمار میرود؛ حتی اگر چربی مذکور هیچ ضرری هم نداشته باشد.
این بار داستان، راوی معتبری به نام سیدحسن قاضیزادههاشمی، وزیر بهداشت دارد. روغن پالم به دلیل آنچه وزیر بهداشت " پایینتر بودن کیفیت روغن پالم نسبت به دیگر انواع روغن خام و مضرات آن برای سلامت و بهداشت عمومی" اعلام کرد، نهایتا مصرف روغن پالم در لبنیات ممنوع شد و کار به جایی رسید که وزرای بهداشت و جهاد کشاورزی رسما اعلام کردند سهم واردات روغن پالم از کل واردات روغن خام از ۵۰ درصد باید به ۳۰ درصد برسد.همچنین علیرغم اینکه دبیر انجمن روغن نباتی هم اعلام کرد که "برای کاهش ۲۰ درصدی واردات روغن پالم در سال ۱۳۹۳ برنامه ریزی شده است"، اما نتوانست آن را مدیریت کند و نهایتا میزان واردات این محصول در پایان سال گذشته به ۱۱ درصد بیشتر از حد مجاز تعیین شده رسید.شیر و بهطور کلی لبنیات، یکی از مهمترین بخشهای تشکیلدهنده رژیم غذایی به ویژه برای زنان و کودکان است و نمیتوان به دلیل روغنی که به صورت غیرمجاز با برخی انواع آن آمیخته میشود، برای همیشه کنارشان گذاشت.
سوسیس و کالباس یا آشغال مرغ!؟
این بار ماجرا به سوسیس و کالباس و داستان معروفی که تقریباً هر ایرانی یک بار آن را شنیده یا نقل کرده، محدود نیست؛ داستانی که در آن یک نفر (که اغلب از بستگان راوی است) گذارش به کارخانه تهیه فرآوردههای گوشتی میافتد و صحنههایی را میبیند که گفتنی نیست. همیشه راوی ماجرا، حکایت خود را با یک نتیجهگیری به پایان میرساند: ما مدتهاست سوسیس و کالباس مصرف نمیکنیم، شما هم نخورید! اما داستان جدید، متفاوت است.
ازمرغ فروش میخواهید که مرغ راپاک کند و تمام پوست و آشغال وچربی و دل و روده آن را بگیرد. او هم این کار را میکند و زواید را در پاتیلی میریزد و مرغ پاک کرده را به بیش از دو برابر قیمت به شما میفروشد. چند روز بعد برای فرزندان دلبندتان باقیمتهای گزاف پیتزا یا ساندویچ کالباس وسوسیس سفارش میدهید و چه بسا خودتان هم با لذت ناخنکی به آن میزنید و کلی خوشحال میشوید که چه غذای دلچسبی برای فرزندانتان خریده اید غافل ازاینکه همان پوست و دل و روده و پی و چربیهای مملو از هورمون را که چند روزقبل به قیمت مرغ کامل و پاک نکرده خریده و سپس دور ریخته بودید دوباره خریدهاید و با لذت شاهدخورده شدن آنها توسط فرزندان عزیز و دلبندتان هستید!
بعدهم غصه میخورید که چرا سینه پسر هشت نه ساله دلبندتان مانند سینه های یک دختر سیزده چهارده ساله شده و دلخراشتر آن که همین فرزندی را که از جان خود عزیزتر میدارید به سی سالگی نرسیده به دلیل چاقی و اختلالات هورمونی و گرفتگی عروق باید از این مطب به آن مطب و از این بیمارستان به آن بیمارستان ببرید و بر بخت بد او و بخت بدخودتان نفرین کنید.رئیس سازمان غذا و دارو با اعلام تولید سوسیس و کالباس زیر پلهای و استفاده از خمیر مرغ (که حاوی همه امحا و احشای زائد مرغ هم هست) در تولید این محصولات گفت: حتی اگر جلوی چشمم از بهترین جای گوشت هم در تولید این فرآوردهها استفاده کنند لب به سوسیس و کالباس نمیزنم.
این بار معاون وزیر بهداشت بود که از یک فاجعه غذایی دیگر پرده بر می داشت: « معلوم شد که یکسری تولید کنندگان زیر پلهای و قاچاق در بازار هستند که این کارها را میکنند و محصولات با قیمت ارزان وارد بازار میکنند و در اختیار ساندویچیها قرار میدهند. کارخانههای بزرگ و معروف سوسیس و کالباس که از وزارت بهداشت پروانه دارند، مشکلات کمتری دارند اما همه سوسیس و کالباسهایی که در بازار هستند از برندهای معروف نیستند.»
این در حالی بود که در هیچ جای دنیا از خمیر مرغ برای تولید سوسیس و کالباس استفاده نمی شود.
گوشت حیوان مقدس هندی در سوسیس ایرانی!
چند ماه بعد از جنجال خمیر مرغ، این بار خبر رسید گوشت حیوانی که در هند مورد پرستش است وارد دستگاه گوارش ایرانی ها شده است!
رسول دیناروند رئیس سازمان غذا و دارو در مورد واردات اخیر گوشت بوفالو از هندوستان به کشور سخن گفته است: سازمان دامپزشکی مسئول این کار است و اگر تأیید کند که گوشت وارد کشور شود، ما به آن اطمینان داریم که همه مسائل سلامتی را رعایت کرده است.
وی ادامه داد: اما اگر این طور که گفته شده، فقط گوشت بوفالو انحصاراً در صنعت غذا باید مصرف شود، سؤالی که داریم این است؛ اگر گوشتی سلامتش مورد تأیید است و فقط باید در جای خاصی مصرف شود، چرا باید وارد شود و حتماً باید توجیه شود. صنعت غذا همان تولید سوسیس و کالباس است، البته ارزش غذای گوشت بوفالو که همان گاومیش است و در هند بسیار مصرف شده و مشکلی ندارد، شبیه گوشت گاو است، با این تفاوت که مقداری چربتر است و درصد چربی شیر آن بالاتر است.
از سویی دیگر رییس اتحادیه گوشت گاوی، علی خندان در واکنش به احتمال ورود گوشت بوفالو در سطح شهر بهصورت چرخکرده، گفت: از مبدأ جلوی ورود این محصول به سطح شهر و قصابیها گرفته شده است و این محصول تنها در تولید محصولات حرارتدیده سوسیس و کالباس امکان استفاده دارد.
رئیس اتحادیه گوشت گاوی ادامه داد: من بهعنوان رئیس اتحادیه تا به امروز موردی از گوشت بوفالو در قصابیها مشاهده نکردهام و مشخص نیست که این اخبار از کجا درز میکند. این بار گرچه به نظر می رسد گوشت بوفالوها خطر کمتری نسبت به آشغال مرغ برای سلامتی دارند اما آنچه بیشتر مهم است، این است که تولیدکنندگان آن همچنان از ذکر استفاده از گوشت بوفالو بر روی محصولات خود خودداری کرده اند و مردم نیز در گمان دیگری به سر می بردند.
پرسشی از قدبلند؛ شما چه قدر آرسنیک داری؟
داستان برنج، داستانی تقریبا قدیمی است. داستانی که بر سر گذر از تایید و تکذیب ها گیر کرده بود. عده ای می گفتند برنج وارداتی بد است و عده ای دیگر نیز می گفتند خوب است. اما از جمع بندی صحبت ها می شد فهمید چه خوب باشند و چه بد چندان قابل اعتماد نیستند. گفته شد آنها آرسنیک دارند. داستان از جایی جالب تر شد که گفتند برخی از برنج هایی که در تلویزیون به نام برنج ایرانی تبلیغ می شوند، ایرانی نیستند؛ قدبلندهایی که وارداتی و البته آلوده بودند.البته فقط آرسنیک نیست که میتواند سلامتی را تهدید کند. برنجهای هندی و پاکستانی ماده شیمیایی «فنول» دارند که گفته میشود به شدت سرطان زاست.
بد نیست بدانید که برنجهایی که زیاد قد میکشند و البته بر این ویژگی آنها بسیار تبلیغ میشود، مواد سرطان زایی دارند و علاوه اینکه باعث چاقی شما، ژنتان را هم دستکاری میکنند. چون موادی که به این برنجها اضافه میکنند، روی ژنها تاثیر گذاشته و باعث میشود نسلهای بعدی در اندامشان نقص داشته باشند.برنجهای وارداتی هندی به خصوص برای زنان باردار بسیار مضرهستند و به جنین آسیب جدی وارد میکنند. برای غذای کودکان هم نباید از این برنجها استفاده کنید چون در رشد آنها اختلال ایجاد میکند. مجمع سرطان شناسی جهان نیز تایید کرده که برنج آلوده به آرسنیک در ردیف اول سرطان کودک قرار دارد .به گفته پزشکان شاید مصرف برنجهای آلوده در کوتاه مدت مشکلی ایجاد نکند و مصرف کننده تغییری در بدنش احساس نکند اما این برنجها در بلندمدت مشکلات گوارشی ایجاد میکنند تا جایی که فرد را تا مرز سرطانهای مختلف پیش میبرد.
ساخت برنج ایرانی از دستگاه چینی
همه می دانند هیچ برنجی عطر و طعم برنج های شهرهای شمالی خودمان را ندارد. اما با این حال کسی هیچوقت نگفته است چرا دولت ها به جای تقویت شالی کاری و کاشت برنج در شمال، کله گنده های واردات برنج را توقیت کرده اند؟ اینکه چرا زمین های کشاورزی در شمال باید جای خود را به ویلاها بدهند و هم سفره کشاورزان کوچک تر شود و هم سفره های ایرانی به ظاهر توخالی برنج های قدبلند، آراسته تر.
خورد شدن برنج ایرانی زیر پاهای سیاست های غلط کار را به آنجا رساند که عده ای ترجیح دادند به جای کشاورزی و فعالیت تولیدی، دستگاه های چینی وارد کنند و با استفاده از آن، چیزی به نام برنج ایرانی بسازند و تحویل مشتری دهند. بار دیگر سودجویان کلاه گشادی را بر سر مردم گذاشتند. آنها برنج مصنوعی را به نام برنج ایرانی به مردم فروختند. به گفته خود فروشنده ها، کسی نمی فهمد این برنج های مصنوعی، واقعا برنج نیستند!.
برنج های دانه بلند و محصول این دستگاه، همان برنج های خرد شده یا نرمه هستند که با استفاده از دستگاه ابتکاری چینی ها و صد البته با افزودن اسانس، نشاسته و... شبیه برنج واقعی می شوند. برنج های خردشده یا نرمه پس از ورود به این دستگاه خمیر شده و سپس این خمیر قالب بندی یا رنده شده و در نهایت برنج های دانه بلند با قیمت کیلویی ۵ هزار تومان وارد بازار می شوند. حالا دستگاه های تولید برنج های قدبلندی که مدت هاست در رسانه ها تبلیغ می شوند هم وارد کشورمان شده تا شاید در آینده ای نزدیک کشورمان به جای سرمایه گذاری بیشتر روی شالیزارهای شمال کشور به تولید کننده این شبه برنج ها تبدیل شود.این شبه برنج ها در حالی با قیمت پایین در بازار عرضه می شوند که قیمت خرید دولتی برنج در استان گیلان ۶ هزار و ۵۰۰ تومان بوده و برای خریدار از ۷ تا ۱۲ هزار تومان قیمت خورده است. قیمت برنج خرده یا نرمه نیز حدود یکهزار و ۲۰۰ تومان است.
نفت بده گندم آلوده بگیر!
چند سال پیش خبرگزاریهای ایران از تصمیم هند برای پرداخت بهای نفت خام وارداتی از این کشور با گندم خبر دادند. این در حالی است که برخی سازمانهای نظارتی ایران آلوده بودن گندمهای صادراتی هند به مواد سمی را تایید کرده بودند.از قرار معلوم هند به ازای نفتی که از ایران میبرد قرار بود گندم به ایران بدهد. این در حالی است که در سلامت این گندمها شبهه وجود دارد. براساس ضوابط قرنطینهای جمهوری اسلامی ایران، گندمهای هند و پاکستان به هیچوجه نباید به کشور وارد شوند.
اصغر شایان مدیر قرنطینهی سازمان حفظ نباتات ایران تصریح کرده بود که محصول گندم هند و پاکستان آلوده به عوامل بیماریزا هستند.
مدیر قرنطینهی سازمان حفظ نباتات تصریح میکند که محصول گندم تولید کشور پاکستان به عامل بیماریزای «سیاهک ناقص گندم» و علف هرزی «استریگا» آلوده است.
معصومه ابتکار، پیش از این اعلام کرده بود: آلودگی محیط زیستی به ویژه در خاک و آب که منتج به فرآورده های غذایی در سفره ایرانی می شود یکی از علل اصلی بروز سرطان است.