حضور نسبتا پررنگ پورشه و مزراتی در کنار ورود و شمارهگذاری تعداد اندکی جگوار، رنجروور، کوروت و حتی فراری بحثهای متعددی را در رسانههای کشور و شبکههای اجتماعی به راه انداخت. قیمتهای میلیاردی این خودروها در کنار چگونگی ورود و اخذ پلاک و چگونگی ثروتاندوزی برخی مالکان چنین خودروهایی از جمله داغترین موضوعاتی بودند که سر و صدای زیادی به پا کردند. اما این موج ورودی محدود خودروهای لوکس تنها به 5 یا 6 سال اخیر محدود نمیشود و در 2 دوره ایران پیش از انقلاب اسلامی (خصوصا اوایل دهه 50 شمسی) و موج اول واردات خودرو در اوایل دهه 70 شمسی نیز وضعیتی نسبتا مشابه وجود داشته است.
در این مطلب ما به قیمتهای افسانهای برخی خودروهای وارداتی دهه 70 شمسی میپردازیم و با اندکی مقایسه منطقی، نشان خواهیم داد که برخی قیمتهای میلیاردی خودروهای وارداتی سالهای اخیر در مقایسه با قیمتهای چند ده میلیونی آن سالها حرف زیادی برای گفتن ندارند!
مهاجران کویتی، واردات خودرو و سایر عوامل
جنگ تحمیلی 8 ساله در کشورمان بهتازگی تمام شده بود که صدام تصمیم گرفت تا این بار به کویت یورش ببرد. همزمان با بهبود وضع اقتصادی در ایران، واردات خودرو به طور محدود دوباره از سر گرفته شد و محصولات متوسط و اقتصادی برندهایی همانند تویوتا، بامو، مرسدس بنز، دوو، فولکس واگن، میتسوبیشی، نیسان، هیوندای و هوندا به طور جدی وارد بازار ایران شدند. در این میان برخی نمونههای خاص و لوکس برندهای بامو، بنز، تویوتا، نیسان، میتسوبیشی، هوندا نیز به طور محدود و بعضا غیرقانونی وارد کشور شدند. اما این مهاجران کویتی بودند که همراه با پناه آوردن به خاک کشورمان، تعداد زیادی از خودروهای خاص و لوکس آمریکایی، ژاپنی، ایتالیایی و آلمانی را به ایران آوردند و بسیاری از ثروتمندان ایران را با این خودروها آشنا کردند. جنگ خلیج فارس و حمله آمریکا و نیروهای اعتلاف به عراق نیز سبب شد تا مهاجران عراقی همراه خود، برخی خودروهای خاص و لوکس را به ایران وارد کنند. این یورش به موقع خودروهای خاص به ایران سبب شد تا برخی به فکر وارد کردن این خودروها از مجاری قانونی و حتی غیرقانونی به کشور بیفتند و سیلی از خودروهای نامتعارف (برای بازار نسبتا کم تنوع اواخر دهه 60 شمسی و اوایل دهه 70) به ایران سرازیر شود. این وضع رفته رفته اوج گرفت و کم کم پای سوپراسپرتها و خودروهای اسپرت خاص پر از تکنولوژی و سدانهای لوکس بزرگ به ایران باز شد. اما اواسط دهه 70 بود که چشمه واردات خودرو خشکید و رفته رفته وضعیت واردات غیرقانونی و غیررسمی نیز بسیار دشوار شد و مجازاتهای سنگینی برای این کار در نظر گرفته شده، شمارهگذاری این خودروها تقریبا غیرممکن شد. این روند تا واردات دوم خودرو در اواسط دهه 80 ادامه یافت و در ابتدای این دوره (سالهای 76 تا 80) به خاطر خاصبودن، قیمت این نوع خودروها افزایش شدیدی یافت، اما پس از مدتی به خاطر وضعیت نهچندان مناسب و نبود قطعات و دانش فنی تعمیر چنین خودروهایی، رفته رفته بسیاری از این خودروها به گوشه پارکینگها رفتند و بعضا نیز به ورطه نابودی کشیده شدند. نمونههای خوششانستر نیز تا به امروز در خیابانها ماندگار شدند و هنوز هم جلب توجه میکنند.
در ادامه نظر شما را به برخی از این خودروها و قیمتهای نجومی ذکر شده برایشان جلب میکنیم.
مرسدس بنزهای خاص
مرسدس بنز برندی است که از ابتدای ورود خودرو به ایران در اوایل قرن بیستم مورد توجه ثروتمندان و مردم عادی ایران بوده و همواره در کشورمان حضوری پررنگ داشته است. در دوره جنگ تحمیلی و پیش از واردات رسمی خودرو تعداد اندکی از نسلهایW123 (کلاس E) و W126 (کلاس S) به ایران وارد شدند. تعداد قابل توجهی از این خودروها تحت عنوان خودرو تشریفات سفارتها به ایران راه یافته بودند و بعدها به فروش رسیدند. پس از آغاز واردت خودرو در دهه 70 نیز بیشتر مرسدسهای وارد شده به ایران از نوع W124 (کلاس E مشهور به کپل) و W201 (کلاس C مشهور به 190E) بودند. اما مهاجران کویتی، عراقی و همچنین سفارتهای کشورهای مختلف و خودروهای تشریفات دولتی و حتی واردات قاچاقی بانی ورود برخی از خاصترین محصولات آن دوران مرسدس به ایران شد.
مشهورترین این خودروها مرسدس کلاس S نسل W140 مشهور به اتاق تانک بود که یکی از لوکسترین محصولات مرسدس تا به آن روز بود. این خودرو در نمونههای لانگ و ساده و با کدهای پیشرانه 320، 500 و حتی 600 به ایران راه یافت. نقل قولی وجود دارد که در حوالی سالهای 75 و 76 نمونههای لانگ 600 این خودرو با قیمتهایی تا حدود 200 میلیون تومان معامله میشدند! ابعاد بزرگ و امکانات رفاهی زیاد در کنار برچسب 12 سیلندر بودن سبب شد تا اتاق تانک برای خود آوازه خاصی پدید بیاورد. امروزه اکثر 140ها مشکلات فنی متعددی دارند. مرسدس بنز دیگری که در این دوره به طور محدود به ایران وارد شد، سری R129 کلاس SL بود که تعداد انگشتشماری از آن به طرق گوناگون (به روایتی بیشتر این خودروها از مجراهای غیرقانونی به ایران وارد شدهاند.) به ایران راه یافت. نسل قبلی این خودرو (107) در ایران طرفداران بیشماری داشت و همین امر سبب شد تا این خودرو نیز جایگاه خاصی در ایران پیدا کند. بسیاری از 129های وارد شده به ایران امروزه زمینگیر شدهاند و به دلیل مشکلات سندی، خرید و فروش بسیاری از آنها نیز ممکن نیست.
برخی برای این خودروها قیمت 150 میلیون تومان (حوالی سال 1372) را ذکر کردهاند. نمونههای کوپه کلاس اس نیز (نسلهای 126 و 140) به طور محدود به ایران راه یافتند که به طور مشخص به دلیل ظاهر خاص و ابهت بینظیرشان توانستند مشتریهای خاصی را به سمت خود بکشند. حداقل یک نمونه 140 کوپه و 5 الی 6 دستگاه 126کوپه در ایران وجود داشت که امروزه نیز با قیمتهایی نجومی معامله میشوند. اما در این میان شاید عجیبترین داستان مربوط به واردات تعداد کمی از نسل اول SLK باشد که با مجوزهای خاص و به صورت قانونی به ایران راه یافتند. این خودروها که تقریبا در آخرین لحظات امکان ورود خودرو به کشور به ایران راه یافتند، در سال 78 چیزی در حدود 250 میلیون تومان قیمتگذاری شدند که با قیمت جهانی این خودرو بسیار فاصله داشت. علاوه بر این تعداد بسیار اندکی از نمونههای AMG نسل W210 کلاس E (مشهور به الگانس) و سایر نمونههای خاص نیز به ایران راه یافتند که به دلیل تعداد اندک، اطلاعات موثقی از وضعیت قیمت آنها در دست نیست.
باواریاییهای انگشتنما
بامو با E30 در اواخر دهه 80 به ایران راه یافت. نسل دوم سری 3 به دلیل ظاهر جذاب، خشن و هندلینگ مناسب در کنار قابلیت تقویتشدن توانست در ایران به اسطورهای بیمانند بدل شود. با این حال تنها یک یا دو نمونه M3 واقعی از این خودرو به ایران وارد شده است که در کنار نمونههای تارگا (2 نمونه رسمی) و کانورتیبل خاصترین E30های ایران محسوب میشوند. اما پس از E30 نوبت به E34 (سری 5) و E36 رسید. این دو در تیراژی کمتر از E30 به ایران وارد شدند که علت اصلی امر باقی ماندن بسیاری از آنها در گمرک و پایان واردات خودرو بود. به طوری که بسیاری از E36های وارد شده به ایران در ابتدا مشکلات سندی متعددی داشتند. از این دو نسل تنها تعداد انگشتشماری نمونه M وارد شده است (2 دستگاه M3 و یک دستگاه M5) که قیمتگذاری برای آنها را غیرممکن میسازد. اما شاید بتوان خاصترین باموهای وارد شده به ایران در این دوره را از کلاسهای بالاتر دانست. سری 8 که تنها در یک نسل و به عنوان جانشین موقت سری 6 تولید شد به ایران راه یافت.
با این حال تنها 4 یا 5 دستگاه از این خودرو به ایران وارد شدند که امروزه تنها 2 نمونه از آنها موفق به دریافت پلاک شدهاند و از سرنوشت نمونههای دیگر اطلاعات چندانی در دست نیست و قیمتگذاری روی آنها نیز دشوار است. با این حال در ابتدای دهه 70 رقمی در حدود 100میلیون تومان برای این خودروها ذکر شده است. این خودرو به دلیل ظاهر جذاب (چراغ مخفی) و عملکرد مناسب پیشرانههای 8 و 12 سیلندرش در ایران بسیار سر و صدا کرد و توانسته تا به امروز یکی از خاصترین خودروهای وارداتی محسوب شود. در کنار سری 8، سری 7 نیز توانست در ایران با نسلهای E32 و E38 حضوری محدود را تجربه کند. بیشتر این خودروها از نوع تشریفات و سفارتی بودند که بعدها به بازار دست دوم خودرو راه یافتند و به دلیل خاص بودن، قیمتهایی نجومی پیدا کردند. اسپرت کوچک نوظهور بامو یعنی Z3 نیز به طور محدودی به ایران وارد شد. نمونههای زرد، قرمز و آبیرنگ این خودرو در خیابانهای پایتخت مشاهده میشدند. در کنار این موارد باید به ورود محدود سری5 نسل E39 نیز اشاره کرد که به دلیل دور بودن دوره واردات آن از واردات دهه 70، به آن نمیپردازیم.
مزراتیهای معذرتی
امروزه دیگر کسانی که کمتر اطلاعاتی در مورد خودرو دارند نیز نام مزراتی (مازراتی) را شنیدهاند و میدانند که محصولات این کمپانی با قیمتی در حدود یک میلیارد تومان، جزء گرانترین خودروهای کشورمان هستند. اما جالب است بدانید که خبرساز بودن این برند تنها به 3 تا 4 سال اخیر ختم نمیشود و این خودروساز مطرح ایتالیایی مدتهاست در ایران حضور داشته است. اگر به حضور نمونههای متعدد این خودرو در ایران پیش از انقلاب اسلامی و حمایتهای شاه مخلوع از این برند بگذریم، به اواخر دهه 60 شمسی و ورود دوباره مزراتی میرسیم. در دوران جنگ کویت برای اولین بار یک دستگاه مزراتی بیتوربو سدان تیرهرنگ به ایران راه یافت.
همین خودرو سرآغاز شناختهشدن دوباره مزراتی در ایران شد. به تدریج 5 تا 6 نمونه دیگر از این خودرو به ایران وارد شدند که بهروایتی یک تا 2 دستگاه از آن وارداتی و باقی نمونهها مهاجران کویتی و عراقی بودند. برخی آن یک یا 2 نمونه وارد شده به ایران را وابسته به مفسد اقتصادی مشهور دهه 70 میدانند که در همین دهه به جرم مفاسد اقتصادی اعدام شد. ورود مزراتی به ایران بسیار خبرساز شد و برخی سران وقت نیز از ورود چنین خودرویی با قیمتی نجومی ابراز تاسف کردند. این مزراتیها که به اصطلاح «معذرتی» نام گرفتند، به جراید و سخنرانیهای برخی راه پیدا کردند. در یک مورد گفتههای یکی از سران شناخته شده کشور در دانشگاه بوعلی همدان در سال 1375 از افراد ثروتمندی گفته شده است که ساعتی با بند پوست مار و لباسهای مارکدار به تن میکنند، ماشین زیر پایشان 30 میلیون تومان قیمت دارد و 3 میلیون تومان پول بیمه مزراتی خود را پرداختهاند.
برخی قیمت رسمی اولین مزراتی فروخته شده در سال 1371 را در حدود 120میلیون تومان ذکر میکنند که حتی برای امروز نیز رقم قابل توجهی است. پس از مدتی با بالا گرفتن انتقادات بالاخره واردات مزراتی به ایران منتفی شد و تا حدود 15 سال بعد دیگر مزراتی به کشورمان بازنگشت.
لکسس ؛ نامی ناآشنا و قیمتی باورنکردنی
برند لکسس در اواخر دهه 80 توسط تویوتا پایهگذاری شد. هدف از ساخت این زیرمجموعه، ورود به رقابت مستقیم با محصولات بنز و بامو بود؛ کاری که در ابتدا به نظر بسیاری دیوانگی محض محسوب میشد؛ اما سرانجام کیفیت و کارایی بالا در کنار امکانات رفاهی متعدد به کمک این برند آمد و این زیرمجموعه تویوتا برای خود جایگاه خاصی پیدا کرد. همزمان با آغاز کار لکسس، تویوتا نیز به ایران دوباره بازگشت و همین بازگشت قدرتمندانه توانست پایههای رسیدن لکسس به ایران را مستحکم کند.
در ابتدا تعداد محدودی از نسل اول LS430 به عنوان خودروهای سفارتی و تشریفات به ایران وارد شدند که تا اواسط دهه 70 وارد ناوگان خودروهای شخصی نشدند؛ اما ورود تعداد انگشتشماری از این خودرو توسط برخی ثروتمندان و همچنین مهاجران کویتی نام لکسس را به ایرانیان بیش از پیش شناساند. حداقل 4 دستگاه از این خودرو در خیابانهای تهران رفت و آمد داشتند که یکی از آنها به مفسد اقتصادی بزرگ دهه 70 ایران که بعدها اعدام شد، نسبت داده میشود و مالک یک نمونه دیگر نیز یکی از عوامل خودسر اطلاعاتی کشور در آن دوره عنوان شده و نمونه سوم نیز به مالک یکی از نمایشگاههای خودرو در آن دوره نسبت داده شده است. علاوه بر این تعداد اندکی نیز بعدها توسط سفارتها و دولت فروخته شدند و به بازار دست دوم راه پیدا کردند. تا پیش از این قیمتی در حدود 100 میلیون تومان (سال 1374) برای این خودرو عنوان میشد. شایعاتی مبنی بر ورود تعداد اندکی (یک تا 2 دستگاه) از نسل اول SC430 نیز وجود دارد که نمیتوان صحت این ادعا را به طور کامل تایید کرد.
آمریکاییهای اسطورهای و بازگشتی گرانقیمت
مدتها بود که واردات خودروهای آمریکایی به ایران قطع شده بود و تولید بیوک اسکای لارک، شورولت نوا و سایر آمریکاییهای مونتاژ شده در کشورمان نیز ادامه نیافت و همین عطشی خاص برای این خودروها در ایران ایجاد کرد. اولین آمریکاییهای وارد شده به کشورمان شورولت کاپریس کلاسیکهای عراقی و کویتی بودند که در حدود 5 میلیون تومان قیمت داشتند، اما رفته رفته پای شورولت سلبریتی، الدزموبیل کاتلاس سوپریم، شورولت C10 پیکاپ و حتی نمونههای اقتصادی محصولات GMC به ایران باز شد. با این حال به جز وارد شدن کاپریسهای نسل بعدی (مشهور به تخم مرغی) تقریبا دیگر خبری از خودروهای مدرن آمریکایی نبود تا اینکه تعدادی از خودروهای اسپرت مشهور آمریکایی به طور محدود و عمدتا توسط مهاجران کویتی به ایران راه یافتند. (برخی نمونهها نیز بعدها به طرق غیرقانونی سر از ایران در آوردند!) یکی از این خودروها نسل چهارم کوروت بود که اولین نمونه از آن از نوع کانورت و به رنگ آبی متالیک با پلاک اهواز در ایران مشاهده شد. مالک این خودرو که بعدها صاحب کیت بدنه خاصی شد، صاحب یکی از مشهورترین برجهای لوکس تهران در دهه 70 (واقع در خیابان پاسداران) عنوان میشود. این کوروت به دلیل مشکلات فنی و تصادف مدتی زمینگیر شد و به رنگ سفید درآمد، با این حال هنوز هم یکی از خاصترین خودروهای کشور محسوب میشد. در همان دوره یک دستگاه قرمز رنگ کوپه از نوع ZR1 نیز به ایران وارد شد که مدتها با پلاک دوبی تردد داشت، اما بعدها عنوان شد که به دوبی بازگشته و پس از مدتی نیز عنوان شد که توانسته پلاک ایران را دریافت کند. به هر جهت عنوان شده است که این خودرو به هنگام زمینگیر شدن و مشکلات تردد و در حالی که هنوز پلاک نداشت، در حدود 15 میلیون تومان قیمتگذاری شده بود. قیمت نمونه سفید رنگ نیز در میانه دهه 70 چیزی در حدود 50 میلیون تومان ذکر شده است.
علاوه بر این تعدادی از کاماروهای نسل سوم و چهارم نیز به طرق مشابه به ایران راه یافتند که شاید بتوان مشهورترین آنها را 2 نمونه کانورتیبل نسل سومی دانست که نمونه مشکی رنگ در یک مجموعه تلویزیونی در اواخر همین دهه ظاهر شد و نمونه سفیدرنگ نیز مدتها در خیابانهای معروف تهران مشاهده میشد. علاوه بر برادران شورولت، فورد نیز با نمونههای نسل سوم و چهارم ماستنگ در ایران حضوری نسبتاً کمرنگ داشت. در دهه هفتاد 3 تا 4 دستگاه از این ماستنگها در ایران حضور داشتند که بیشترشان به مهاجران کویتی نسبت داده میشوند. پونتیاک فایربرد/ترنزام نیز با تعداد محدودی به ایران دوباره بازگشت. این خودروها نیز به مهاجران عراقی و کویتی نسبت داده میشوند و هنوز هم تعداد اندکی از آنها را میتوان در شهرهای گوناگون پیدا کرد. به جز این خودروها، تعداد محدودی محصولات کرایسلر، الدزموبیل، ایگل، داج و جیپهای دهه هشتادی نیز به ایران راه یافتند که در این میان تعداد کمی نیز از خودروهای سفارتی بودند. این مورد به طور خاص برای جیپهای رانگر و چروکی دهه 80 و 90 میلادی صادق است.
اسپرتهای ژاپنی و قیمتهای نجومی
زمانی که واردات خودرو به کشورمان متوقف شد، خودروسازی ژاپن پیشرفت قابل توجهی داشت و در همین دوره خودروسازان این دیار به حدی از پیشرفت فنی و تکنولوژیک رسیدند که رفته رفته توانستند در برخی زمینهها خودروسازان مطرح اروپایی را به چالش بکشند. خودروهای اسپرت مهمی در اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 از ژاپن طلوع کردند که در این میان نیسان اسکای لاین GTR، نیسان 300ZX توربو، میتسوبیشی 3000GT، میتسوبیشی لنسر Evo، هوندا اینگرا، NSX و پریلیود و تویوتا سوپرا از جمله مهمترین آنها بودند. همزمان با آغاز واردات خودرو به ایران، تعداد اندکی از خودروهای ذکر شده به دلیل حضور نمایندگان مستقیم برندهایشان به ایران راه یافتند. حداقل 2دستگاه از نیسان 300ZX (سفید و مشکی) به ایران وارد شد که اکنون هر دو به دلیل مشکلات فنی زمینگیر شدهاند. با این حال این 2 خودرو مدتها در حوالی میدان ونک و تجریش مشاهده میشدند و برادر دودیفرانسیل 300 یعنی GTR نیز با 2 دستگاه (به روایتی) در ایران نماینده داشت که هنوز هم یک دستگاه از آن در کشورمان شناخته شده است. میتسوبیشی 3000GT به عنوان یک ابر خودرو ژاپنی در ایران توانست سر و صدای زیادی به پا کند. تعداد انگشتشماری از این خودرو (مشکی، سفید، نقرهای، صدفی و قرمز) به ایران وارد شد و حتی 2 نمونه از این خودرو در پیستهای اتومبیلرانی تهران حضوری فعال داشتند و به دلیل هندلینگ و شتابگیری بینظیرشان اسم و رسمی به دست آوردند. این خودروها اما به دلیل پیچیدگیهای فنی خاصی که داشتند، اکثرا زمینگیر شدند و امروزه یک یا 2 دستگاه از آنها تردد دارند. تعداد محدودی از لنسرها و گالانتهای رالی که به ترتیب Evo و VR4 نامیده میشدند نیز به ایران وارد شدند. تویوتا نیز با سلیکا و سوپرا حضوری پررنگ در ایران داشت. با آنکه تنها 2 یا 3 دستگاه از خودرو سوپرا به ایران وارد شد، اما همین تعداد نیز برای نامدار شدن این خودرو کافی بود. سلیکا نیز به عنوان یک خودرو اسپرت کم استهلاک و زیبا طرفداران بیشماری داشت و در سال 1371 در حدود 7 میلیون تومان قیمت داشت.
در کنار تویوتا، هوندا نیز به ایران بازگشته بود و سیویک و آکورد به عنوان خودروهایی زیبا و تجملاتی شناخته میشدند. در کنار نمونههای هاچبک 3در سیویک که طرفداران خاص خود را در میان جوانان داشتند، نمونه خاص این خودرو با پسوند دلسول بود که یک کوپه جمع و جور تارگا محسوب میشد و به یکی از خاصترین خودروهای وارداتی آن دوران بدل شد. نمونههای سفید، نقرهای، مشکی، سبز و قرمز این خودرو به ایران راه یافتند (حدوداً 10 تا 20 دستگاه) و توانستند جایگاه خاصی در آن دوره به دست آورند. این خودرو که تقریبا هم قیمت تویوتا سلیکا بود اما به دلیل مشکلات قطعات فنی و عملکرد نهچندان مناسب و شتابگیری معمولی به مرور از گردونه رقابت حذف شد. علاوه بر این باید به نسل قبلی این خودرو با نام CRX نیز اشاره کنیم که به طور محدود به ایران راه یافت. اما 2 کوپه ژاپنی دیگری که در ایران طرفدران خاصی داشتند هوندا اینتگرا و پریلیود بودند. پریلیود که از نظر فنی و عملکرد خودرویی استثنایی بود، به نحوی یکی از برترین خودروهای وارداتی ژاپنی محسوب میشد و حدود 15 نمونه از آن به ایران وارد شد (نقرهای، مشکی، آلبالویی، بنفش، سرمهای و سفید) که حدود 30 میلیون تومان در سالهای ابتدایی دهه 70 قیمتگذاری میشدند. علاوه بر این یک یا 2 دستگاه از ابر خودرو NSX به ایران وارد شد که هر دو به روایتی هیچگاه مجوز تردد دریافت نکردند و امروزه نیز در گوشهای آرمیدهاند.
سایر خودروها
در ابتدای دهه 70 شمسی شرکتی تحت عنوان گل موتور قرار بود تا محصولات آلفارومئو را به ایران وارد کند. با وجود اینکه این رویا هرگز تحقق نیافت، اما تعداد اندکی از محصولات خاص این برند ایتالیایی به بازار کشورمان راه یافتند. حداقل 2 تا 3 دستگاه از خودرو اسپایدر به کشورمان وارد شد که امروزه هنوز هم تردد دارند. علاوه بر آلفارومئو، لانچیا و فیات نیز به طور محدودی با محصولات متوسط و نیمه لوکس در قالب خودروهای سفارتی و وارداتی به بازار راه یافتند. کوپه جالب توجه دیگری که در آن دوره به ایران راه پیدا کرد، اپل کالیبرا بود. این خودرو که حدودا 20 دستگاه از آن به ایران وارد شد، در اواسط دهه 70 شمسی حدودا 30میلیون تومان قیمت داشت و به دلیل ظاهر جذاب و عملکرد مناسبش طرفداران خاصی برای خود پیدا کرد؛ هرچند بعدها مشکلات عدیده فنی و نبود قطعات یدکی کالیبراهای ایران را زمینگیر کرد. لندروور دیسکاوری و رنجروورهای دهه نودی نیز خودروهایی بودند که بیشتر در قالب وسایل نقلیه سفارتخانهها به ایران وارد شدند و بعدها ماندگار شدند.
پژو 605 و 406 نیز خودروهای نسبتا خاصی بودند که به دلیل وروردشان در قالب خودروهای سفارتی و تشریفات بعدها بازار خاصی داشتند. در نقل قولی قیمت 605های وارد شده به کشورمان در اواسط دهه 70 حدود 40 میلیون تومان ذکر شده است. سیتروئن XM نیز به طور محدودی به کشورمان وارد شده که متاسفانه احتمالا هیچ یک از نمونههای واردشده امروزه تردد ندارند. فولکس واگن کورادو و شیراکو نیز 2 محصولی بودند که در تیراژی اندک به ایران وارد شدند و به دلیل استفاده نامناسب مالکین، همه زمینگیر شدند. اما مرموزترین گفتهها حاکی از آن است که در دهه 70 یک یا 2 دستگاه فراری نیز به ایران وارد شده که هر دو به مهاجران کویتی نسبت داده میشوند. از وضعیت این دو خودرو که یک تستاروسا قرمز رنگ و 355 یا 348 کوپه قرمز عنوان شدهاند، امروزه اطلاعاتی در دست نیست.