آرمانملی: جدیدترین ارزیابی وبگاه لیوینگ کاست نشان میدهد که متوسط هزینه زندگی ناخالص در شهر تهران ماهانه ۳۷۲ دلار بهازای هر نفر (یک میلیون و ۵۶۲ هزار و ۴۰۰ تومان) است. گفتنی است، محاسبات این وبگاه بر اساس نرخ رسمی دلار یعنی ۴۲۰۰ تومان اعلام شده است. در ادامه این گزارش آمده است که هزینه کل زندگی که هزینه مسکن را نیز در برمیگیرد ماهانه ۸۲۸ دلار (سه میلیون و ۴۷۷ هزار و ۶۰۰ تومان) است. شهر تهران بهعنوان پایتخت ایران در بین ۹۲۹۴ شهر منتخب ۵۸۳۶مین شهر گران جهان و ۳۷ درصد ارزانتر از گرانترین شهر جهان بوده است.
در گزارش فوق آمده است که هزينه مسکن بيشترين تاثير را در هزينه زندگي تهرانيها داشته است. به گزارش ايسنا به نقل از وبگاه ليوينگ کاست، در بين اقلام مختلف، هزينه مسکن 455 دلار در ماه، حمل و نقل 2/47 دلار، غذا 204 دلار و ساير اقلام 121 دلار بوده است. متوسط هزينه زندگي در شهرهاي منتخب جهان نشان ميدهد که هزينه زندگي در تهران و اصفهان بالاتر از شهرهايي مثل استانبول و باکو است.
بر اساس اين گزارش، متوسط هزينه زندگي در برخي شهرهاي جهان بدين ترتيب است: متوسط هزينه زندگي ماهانه در مشهد با احتساب هزينه زندگي: 478 دلار، اصفهان: 698 دلار، تبريز: 440 دلار، شيراز: 420 دلار، باکو: 589 دلار، تفليس: 567 دلار، دوحه: 1804 دلار، دوبي: 1836 دلار، استانبول: 623 دلار، کييف: 740 دلار، نيويورک: 3246 دلار، شانگهاي: 1263 دلار، لندن: 2625 دلار، سنگاپور: 2134 دلار، مسکو: 1006 دلار، لسآنجلس: 2669 دلار، سيدني: 2271 دلار و برلين:1703 دلار.
شکاف عميق بين درآمد و هزينه
وضعيت اقتصادي ايران اين روزها تحت تاثير سه عاملي که اکثر کارشناسان به آن اشاره ميکنند يعني افزايش تحريمها، سوءمديريت داخلي و گسترش بيماري کرونا شکنندهتر و نحيفتر از قبل شده است. در چنين شرايطي که وضعيت شاخصهاي اقتصادي چندان مطلوب نيست و هرچند گهگاه برخي آمارها از بهبود شرايط ماهانه خبر ميدهند، اما آنچه در جامعه از سوي دهکهاي پايين جامعه احساس ميشود، به مراتب نشان از وارد شدن آسيبهاي فراوان به معيشت آنها دارد، شکاف زيادي بين درآمد و هزينه ايرانيها به جز عده قليلي که برخي فعالان کارگري از آنها با عنوان «ثروتمندان بيفرهنگ» نام ميبرند، ايجاد شده است و اين شکاف به اين معناست که اقشار متوسط و پايين جامعه مجبور به حذف برخي کالاها از سبد خريد خود شدهاند و ديگر نميتوانند پاسخگوي مخارج زندگي خود باشند.
اخيرا آماري منتشر شده بود که نشان ميداد اوضاع درآمد و هزينه خانوارهاي شهري از اين حکايت دارد که با متوسط درآمد 54 ميليوني در سال، ميزان درآمد آنها حدود شش ميليون بيش از هزينههايشان است. اما کارشناسان همواره به به آمارهاي اعلامي از سوي نهادها و سازمانهاي دولتي واکنش نشان داده و ضمن اينکه خواستار اين هستند که اين گزارشهاي آماري در دسترس آنها قرار بگيرد تا بتوانند تحليلي واقعبينانه از شرايط اقتصادي ارائه کنند، معتقدند آمارها فاصله معناداري از واقعيات اقتصادي دارند. تورم بيش از 40 درصد در شرايطي که دستمزد کارگران در سالجاري بعد از مدتها چانهزني و بازنگري مجدد به يک ميليون و 911 هزار تومان رسيد، به معناي کاهش شديد قدرت خريد خانوار ايراني است.
کارشناسان ميگويند تورم به معناي افزايش لجامگسيخته قيمتهاست و زماني که قيمتها افزايش پيدا ميکند و در نقطه مقابل درآمدها ثابت است، در اين شرايط قدرت خريد مردم نيز به شدت پايين ميآيد. پيش از اين و در اوج التهابات ارزي سال 97، فعالان کارگري هشدار داده بودند که قدرت خريد خانوار کارگري به نصف تقليل يافته است که به دنبال آن ميزان مصرف و پسانداز نيز تقليل مييابد. اخيرا، فرامرز توفيقي- فعال کارگري- به «آرمانملي» گفته بود که «وضعيت معيشت در شهرستانهاي کوچک به مراتب اسفناکتر از شهرهاي بزرگ است. در حالي که پيشتر تصور ميشد هزينهها و مخارج در شهرهاي کوچکتر پايينتر است.» با افزايش هزينهها و نگراني از گسترش فقر و به دنبال آن پيامدهاي سوء اجتماعي ازجمله دزدي، خشونت و ... کارشناسان خواستار اين هستند که جلسات اضطراري براي رسيدگي به اوضاع جامعه کار تشکيل شود.