اهل یکی از استانهای مرکزی کشور است. دختری چادری که اوایل دههی سوم زندگیاش را میگذراند،امسال سال آخری است که در دانشکدهی علوم اجتماعی دانشگاه تهران، انسانشناسی میخواند وتصمیم دارد همین رشته را برای مقطع کارشناسی ارشد نیز انتخاب کند. «من میدانم که به احتمال 80درصد و حتی بیشتر،در آینده کاری نخواهم داشت. اما با علاقهای که به مبحث فرهنگ دارم، میخواهم همین رشته را ادامه بدهم.»
او از علاقهی چندسالهاش به حوزهی علوم اجتماعی میگوید و مهمترین دلیل ادامه تحصیل در رشتههای علوم اجتماعی را برای محصلان این علوم، همین موضوع میداند:«همهی کسانی که در رشتههای علوم اجتماعی درس میخوانند، می دانند که آیندهی شغلی روشنی در انتظار آنها نیست. اما علاقه به مطالعهی مسایل اجتماعی است که آنها را در این رشته پاگیر کرده است.»آمارهای سال 93 مرکز آمار، از 64 هزار نفر بیکار در میان 718 هزار نفر جمعیتفارغالتحصیل یا در حال تحصیل در رشتههای علوم رفتاری و اجتماعی خبر میدهد. حدود 54 درصد از میان این جمعیت 718 هزار نفری، در حوزهی اقتصادی غیرفعال محسوب میشوند و 76درصد بیکاران این حوزه را زنان تشکیل میدهند. البته اوضاع بازار کار تنها برای محصلان علوم انسانی این چنین نیست؛ بلکه رشتههای مهندسی، چه در میان شاغلان و چه در میان بیکاران، رتبهی یک را دارد. حرفههای مهندسی بالغ بر 2 میلیون جمعیت فارغالتحصیل و یا در حال تحصیل دارد که نیمی از این جمعیت فعال اقتصادی هستند. در سال 93، تنها 563 هزار نفر از دو میلیون نفرجمعیت مهندس کشور، زن بودهاند و این مساله، مردانه بودن فضای این رشتهها را نشان میدهد.بیکاران رشتههای دانشکدههای فنی کشور، بیش از 230 هزار نفر هستند که 73درصد آنها مرد هستند.
امید، فارغ التحصیل رشتهی حقوق از یکی از دانشگاههای دولتی کشور است. او میگوید:«برای فارغ التحصیلان رشتهی حقوق سه گزینه بیشترین طرفدار را دارد؛ وکالت، قضاوت و سردفتری. اما از سال 87 است که آزمون سردفتری برگزار نشده است،زیرا تعداد دفاتر اسناد رسمی در کشور بیشتر از تقاضای بازار است.» او با اشاره به اینکه از سال 90، داشتن مدرک پایان خدمت سربازی برای شرکت در آزمون وکالت اجباری شده است؛ میگوید:«هرچند فارغالتحصیلان حقوق، با داشتن مدرک کارشناسی میتوانند وارد بازار کار شوند، اما از سال 90 به بعد،وارد شدن مردان به بازار کار به دلیل اجباری شدن داشتن کارت پایان خدمت، با حداقل 2 سال تاخیر همراه شده است.»رشتهی حقوق، یکی از پربازارترین رشتههای کشور در سال 93 است که با توجه به تقاضای بالا برای این رشته در میان رشتههای علوم انسانی، با داشتن 261 هزار جمعیت فعال، 21درصد از آنها بیکار هستند. اعداد و ارقام نشان میدهند که میزان بیکاری در میان فارغ التحصیلان رشتهی حقوق به نسبت سال 89، 2 درصد کاهش داشته است. اما میزان کلی بیکاری در میان جمعیت تحصیلکرده و یا در حال تحصیل در طول 4 سال، به بالای یک میلیون رسیده است و 9درصد افزایش داشته است. هرچند که نرخ کلی بیکاری از آخرین سال دههی 80 تا به امسال، کاهشی 2.4 درصدی داشته است.
10 هزار بیکار با مدرک فوق لیسانس و بالاتر
براساس نتایج آمارگیری نیروی کار در سال 93، از میان جمعیت 834 هزاری فعال اقتصادی که مدرک دانشگاهی فوق لیسانس و بالاتر دارند،84درصد شاغل و 16درصد بیکار هستند. 58درصد تعداد بیکاران با مدرک عالی دانشگاهی را زنان تشکیل میدهند.آنچه در این آمارها قابل توجه است، جمعیتی 40 درصدی از تعداد کل افرادی است که با مدرک فوق لیسانس و بالاتر، براساس آمار و ارقام غیرفعال محسوب میشوند.زهرا امینی، دارای مدرک کارشناسی ارشد تاریخ از یکی از دانشگاههای برتر کشور است. او پاییز سال گذشته با نمرهی ممتاز فارغالتحصیل شده است، اما هنوز کاری ندارد.« من و همسرم در شهر کوچکی زندگی میکنیم و با حقوق کارمندی یک نفر، میتوانیم زندگی نسبتاً راحتی داشته باشیم.» او به «صدا» میگوید که هیچکدام از همکلاسیهای دوران فوق لیسانسش، کاری مرتبط با رشتهی تحصیلیشان ندارند و عموماً به جذب ادارات خصوصی شدهاند و به کارهای کارمندی ساده که ربطی به رشتهشان ندارد، مشغولاند.
در طول چهار سال گذشته، تعداد افرادی که مدرک کارشناسی ارشد و بالاتر دارند حدوداً 2 برابر شده است. میزان بیکاری این گروه نیز در این دورهی چهار ساله، از 7 درصد، به 16 درصد رسیده است.
در میان جمعیت 75 میلیونی کشور، 9 میلیون بیسواد وجود دارد که از این تعداد، 2 میلیون و 4 هزار نفر فعال اقتصادی هستند. در میان بیسوادان بالای 15 سال کشور، نرخ بیکاری 3.5 درصد است.در واقع، نرخ بیکاری جمعیت کشور، برحسب وضع سواد و آخرین مدرک تحصیلی، در میان بیسوادان کشور در پایینترین حد ممکن است. یکی از اصلیترین دلایل میتواند این موضوع باشد کهافراد تحصیلکرده، آمادهی انجام هر کاری نمیشوند. این مساله را میتوان دررابطهی مستقیم بین نرخ بیکاری و وضع تحصیلات مشاهده کرد. آمارها نشان میدهند که افرادی که مدرک فوق دیپلم و پایینتر دارند، با نرخ بیکاری 17 درصد، تعداد افراد بیکار کمتری نسبت به افرادی که دارای مدرک لیسانس هستند، دارند.در تمام این آمارها نیز، تعداد زنان شاغل و بیکار، نسبت به مردان شاغل و بیکار کمتر است.
فاطمه، اهل یکی از استانهای غرب کشور است که در تهران دانشجوست و در کنار درس، به صورت پارهوقت و در ازای حقوقی کم، در خوابگاه کار میکند. «حقوق زیادی نیست، اما کمک خرج نسبتاً خوبی برای من است. اما دیگر نمیخواهم ادامه بدهم. نمیخواهم مهندسی باشم که سر ساعت باید در سلف خوابگاه حاضر باشد و بین دانشجوها غذا پخش میکند و یا در خوابگاه به عنوان کارگر شناخته شوم. بچههای خوابگاه با شنیدن صدایم، من را میشناسند و از این موضوع خجالت میکشم.»
26 درصد نرخ بیکاری جمعیت دارای لیسانس کشور در سال 93
5 میلیون نفر جمعیت غیرفعال و تحصیلکرده کشور در سال 93
3/1 میلیون نفر بیکار در میان تحصیلکردههای کل کشور در سال 93
227هزارنفر زن شاغل، بیشترین تعداد شاغلین زن تحصیل کرده، مربوط به در رشتههای علوم انسانی
3 هزار نفر مرد شاغل، کمترین تعداد شاغلین مرد تحصیل کرده، مربوط به علوم کامپیوتر