دستفروش میدان هفت تیر میگوید: «خانوم همه جنسهامون خارجیه؛ حتی مارک هم بهش آویزونه. کجا میتونی جنس خارجی رو 195 تومن بخری؟ پلیورها رو ببین. همشون 290 تومن. نبری ضرر کردی.» لهجهاش کردی است. به دستفروش دیگری در پیادهرو اشاره میکند و میگوید: «اونجا هم مال خودمانه. خواستی جنسهای اونجا رو هم ببین از اینجا ارزونتره فقط ممکنه سایزهاش خیلی کوچیک باشن و یه کم ایراد داشته باشن. ولی نو هستن.»
راست میگفت. جنسهایش خارجی بود و حتی مارکش هم بهش آویزان بود. سه رگال داشت که لباسها با سایزهای مختلف و مدلهای متنوع طوری به آنها آویزان شده بود که نمیتوانستم مدلها را بهراحتی ورق بزنم و ببینم. قیمتش واقعاً شگفتانگیز بود و هر عابر پیادهای را وسوسه میکرد و مشتریهای زیادی هم داشت. کمی آنطرفتر، دستفروش دیگری بود که لباسهایش ایرانی بود و قیمتهایش تقریباً 2 یا 3 برابر دستفروش اول بود. تنها سه تا چهار نفر مشغول دیدن لباسهای او بودند.
از دستفروش اولی که لباس های خارجی را بساط کرده بود در مورد لباسها و قیمتهای پایینی که دارد، پرسیدم. پاسخهایش جالب بود. او گفت: «ما لباسها را از مرز عراق به صورت کیسهای وارد میکنیم. البته قبل از آن هم عدهای این لباسها را از ترکیه به عراق میآورند. آنجا لباسها را جدا و بستهبندی میکنند. اینها لباسهای استوک هستند. بعضیها فکر میکنند این لباسها دست دوم هستند؛ ولی اینطور نیست. شما ببینید لباسهای ما هیچ کدام تکراری نیستند. مثلاً از یک لباس چند سایز نداریم. فقط یک سایز و یک عدد است.
استوک به همین لباسها میگویند. یعنی یا تکسایز مانده، یا تکرنگ مانده یا در کارخانه یک مشکل ظریف دوختی دارد. البته بعضیها هم از نظر مد کمی قدیمیتر هستند و بعضیها هم کمی کیفیتشان پایین است. ولی لباسها کهنه نیستند. ما هر کیسه از این لباسها را حدوداً 30 میلیون تومان میخریم. ولی محتویات داخل این کیسهها به انتخاب ما نیست. ممکن است در یک کیسه 300 لباس باشد که مثلاً 50 تای آن هم قابل فروش نباشد. کیسهها هم درجه یک و دو و سه دارد. آن لباسهایی که قیمتشان 195 است درجه دو هستند. این کیسهها را کولبرها میآورند و ما از آنها میخریم» او ادامه می دهد: «اگر بخواهم واقعیت را بگویم، در ازای هر لباس حدود 74 نفر نان میخورند. چه آنها که آن طرف مرز هستند و چه آنها که این طرف هستند. یکی مثل من خودش میرود از مرز تحویل میگیرد؛ ولی بعضیها هزینه باربری هم دارند. خدا رو شکر فروشمان هم در سالهای اخیر خوب بوده و مشتری زیاد داریم. چون مردم پول ندارند بروند لباسهای گران بازار را بخرند و ترجیح میدهند پول کمتر بدهند و لباس خارجی باکیفیت هم داشته باشند.»
این یک روایت واقعی و تلخ است از حال و روز بازار پوشاک و نساجی ایران. صنعت نساجی ایران قدمت زیادی دارد. با این حال، هنوز تحت تأثیر سیاستهای اشتباه، نفسش تنگ است. رقابت برای پوشاک ایرانی در چنین بازاری واقعاً کار سختی است. اگر به سالهای اخیر نگاه کنیم، رشد قارچگونه واردات کالاهای استوک را میبینیم. شاید روزهای اول، مردم آنها را به چشم پوشاک دست دوم یا همان «تاناکورا» میدانستند. اما فرق بین استوک و تاناکورا در نو بودن آن است. پوشاک تاناکورا دست دوم است و استوک نو و حتی با اتیکت.
صنعت نساجی از دریچه شامخ
اگر صنعت نساجی را از نگاه شاخص مدیران خرید بنگریم، تا حدی میتوانیم به وضعیت کنونی آن پی ببریم. شاید بخشی از مشکلات این صنعت تحت تأثیر قرار گرفتن بازار به واسطه بازار باشد، اما چالشهای تولید داخل هم مزید بر علت میشود تا یکی از قدیمیترین صنایع ایران روزهای خوبی را نگذراند.
بر اساس شاخصهای شامخ، مقدار تولید محصولات در صنعت نساجی رونق اندکی دارد (57.4)؛ میزان سفارشات جدید در وضعیت نسبتاً خوبی است (69.7) که میتواند تا حدودی نگاه مثبت فعالان اقتصادی را به دنبال داشته باشد؛ سرعت انجام و تحویل سفارش کمی از مرز 50 فراتر رفته؛ ولی به نظر میرسد همچنان کند است (55.3). با توجه به میزان سفارشهای جدید، چنانچه سرعت تحویل کند باشد، صنعت نساجی از تقاضا جا میماند. بر اساس شامخ مهرماه، موجودی مواد اولیه عدد پایینی را نشان میدهد (31.3). این عدد را میتوان به دو صورت تحلیل کرد: یکی آنکه مواد اولیه صرف تولید شده و رونق صنعت را به دنبال دارد. دیگری اینکه افزایش قیمت مواد اولیه موجب شده تا صنعتگران نتوانند موجودی مواد اولیه را افزایش دهند. با توجه به عدد شاخص قیمت مواد اولیه (100) و شاخص مقدار تولید و سرعت انجام سفارشها، احتمال دوم قویتر میشود.
میزان فروش محصولات (50.9) و موجودی محصولات نهایی در انبار (25.0) به همراه قیمت محصولات تولیدشده (81.3) بیانگر آن است که تورم در این صنعت بالا بوده و محصولات گرانتر تولید میشوند. از سویی به دلیل اینکه قیمت مواد اولیه بالاست، تولید در شرایط مساعدی قرار ندارد و نهتنها مواد اولیه زیادی در انبارها نیست، بلکه تولیدکنندگان محصول تولیدشده چندانی نیز در انبارهایشان ندارند. اما این صنعت در مهرماه در شاخص میزان استخدام و به کارگیری نیروی انسانی نمره خوبی دارد (68.8) که این امر نشان از امید به آینده است که خود را در شاخص «انتظارات تولید در ماه آینده» با عدد 74.1 نشان میدهد. هرچند آنها نیز با مشکلات کلان اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند. مشکلاتی همچون کمبود نقدینگی و محدودیتهای دسترسی به تسهیلات، نوسانات ارزی و تخصیص ناکافی ارز یا عدم تخصیص ارز، رکود بازار و کاهش فروش، تورم حاکم بر اقتصاد و موانع بوروکراتیک، به عنوان چالشهای عمومی صنایع، گریبان این صنعت را نیز گرفته است.
عواقب واردات پارچه
مجتبی دستمالچیان، رئیس هیأتمدیره انجمن صنایع نساجی ایران عنوان میکند: «در صنعت نساجی دو چالش مهم داریم: یکی از آنها تأمین مواد اولیه است که به دلیل کمبود، قیمت بالایی دارد و دوم واردات مواد اولیه است که به دلیل مشکلات ارزی، روند آن طولانی میشود و صف تخصیص و تأمین ارز طولانی دارد.»
او در گفتوگو با «ایران» به موضوع واردات و تأثیر آن در صنعت نساجی و پوشاک اشاره و اظهار میکند: «زمانی که پارچه وارد میشود، کل زنجیره تأمین قبل از آن، دچار مشکل میشود. یعنی کسبوکار آنها تحت تأثیر واردات پارچه قرار میگیرد. اگر بخواهم از واردات غیررسمی صرف نظر کنم، واردات رسمی پارچه در سالهای گذشته 800 میلیون دلار بود. از ابتدای سال تا کنون نیز بین 210 تا 220 میلیون دلار واردات به صورت رسمی انجام شده است.»
دستمالچیان در پاسخ به این سؤال که با توجه به تولید داخلی پارچه، چرا واردات به صورت رسمی انجام میشود، میگوید: «به دلیل تنوع زیاد در پارچه و تنوع در مصرف، در ایران امکان تولید همه پارچهها وجود ندارد. در گذشته برای واردات پارچه، جلسههای مختلفی برگزار میشد و اگر پارچهای در ایران تولید نمیشد اجازه واردات آن را صادر میکردند.»
او ادامه میدهد: «اما همین موضوع هم یک چالش بزرگ برای تولیدکنندگان پارچه بود. بسیاری از واردکنندگان پارچههایی را که وارد میکردند به نام پارچههایی که تولید داخل ندارد، ترخیص میکردند. اما در واقع مشابه تولید داخل بود.»
مصیبت تجارت غیررسمی
دستمالچیان از تجارت غیررسمی نیز به عنوان یک چالش یاد میکند و میگوید: «موضوع دیگری که به بازار نساجی ایران بهخصوص پارچه و پوشاک ضربه وارد کرده، تجارتهای غیررسمی مانند کولبری و تهلنجی است. زمانی که مرزهای رسمی برای واردات ممنوع یا بسته میشود و راه دیگری به نام تجارت غیررسمی یعنی تهلنجی و کولبری را بازمیگذارند، آن دسته از کالاهایی که اجازه ورود ندارند، مرزها را با این روش دور میزنند و وارد کشور میشوند. واردات پوشاک چندین سال است که ممنوع شده، اما میبینید در بازار همچنان پوشاک استوک و کیلویی میفروشند. اینها از طریق تجارت غیررسمی به کشور وارد میشوند.»
پوشاک ایرانی
قدرت رقابت دارد
او در خصوص میزان رقابتپذیری پوشاک داخلی و خارجی عنوان میکند: «رقابت برای برندهای ایرانی کار سختی نیست. چراکه توانستهاند در این سالها پوشاک باکیفیت تولید کنند. اگرچه برخی اعتقاد دارند که قیمت آنها بالاست. اما باید به این موضوع نیز توجه کرد که مواد اولیه، گرانتر به دست آنها میرسد؛ خاموشیها و قطعی برق هم مزیت بر علت میشود که نتوانند به طور دائم فعالیت کنند و در نتیجه تولید آنها کاهش مییابد. ماشینآلات نیز اگرچه بهروز است، اما برخی از آنها به بازسازی و نوسازی نیاز دارد. ما به دولت پیشنهاد دادیم به جای ارزی که میخواهد به واردات پارچه بدهد، اجازه دهد واردات ماشینآلات داشته باشیم.»
تشریح 8 برنامه وزارت صمت
در این گزارش، راهبردهایی را که قرار است برای توسعه این صنعت قدیمی در ایران به کار گرفته شود از وزارت صمت پیگیر شدیم. محسن ترحمی، مدیرکل دفتر صنایع منسوجات و پوشاک وزارت صمت، در گفتوگو با «ایران» از 8 برنامه این وزارتخانه برای توسعه و حمایت از صنعت نساجی و پوشاک سخن گفت. به گفته او «وزارت صمت، صنعت نساجی و پوشاک را یک حوزه اولویتدار و اشتغالآفرین میداند و مطابق بند «ت» ماده «48» قانون برنامه هفتم، «سند راهبرد ملی پیشرفت صنعتی و ارتقای زنجیرههای ارزش کشور» با همکاری دستگاههای ذیربط تدوین و در هیأت وزیران تصویب و اخیراً نیز ابلاغ شد.
بر این اساس، برنامههای متعددی برای رشد و تقویت این صنعت دنبال میشود.»
او در تشریح 8 برنامه مهم در حوزه توسعه صنعت نساجی و پوشاک چنین عنوان کرد: «برنامه اول، نوسازی و بازسازی ماشینآلات و خطوط تولید جهت ارتقای بهرهوری و کاهش مصرف انرژی است. در برنامه دوم، تسهیل تأمین مواد اولیه و کاهش وابستگی به واردات از طریق افزایش ظرفیت تولید و حمایت از صنایع پاییندستی مد نظر است. برنامه سوم به تقویت زنجیره داخلی پوشاک و منسوجات: حمایت از تولیدکنندگان، کاهش ریسک تأمین، کاهش اثرات منفی قاچاق و واردات بیرویه بر تولید داخلی میپردازد. حمایت از ایجاد و توسعه برندهای ملی در حوزه پوشاک به عنوان برنامه چهارم مورد توجه است.»
او ادامه داد: «در پنجمین برنامه به تشویق صادرات منسوجات و پوشاک (بهویژه فرش ماشینی، منسوجات خانگی و پوشاک) برای بهرهگیری از بازارهای منطقهای و بینالمللی و در ششمین برنامه به برنامهریزی برای ساماندهی زنجیره از تولید تا توزیع (هم ارتقای کیفیت و هم مقرونبهصرفه شدن تولید برای مصرفکننده داخلی وکنترل واردات و مقابله با قاچاق پوشاک و منسوجات و کفش در راستای حمایت از تولید داخلی) اشاره شده است.
همچنین استقرار نظام تأمین مالی زنجیرهای برای بهبود گردش مالی واحدهای تولیدی نیز به عنوان هفتمین برنامه در دستورکار قرار دارد.» به گفته او «هشتمین برنامه نیز به تقویت همکاری با دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی و شرکتهای دانشبنیان برای ارتقای فناوری و مهارت نیروی انسانی برمیگردد.»
زنجیره تأمین
نسبتاً کامل است
ترحمی در خصوص زنجیره تأمین صنعت نساجی عنوان کرد: «زنجیره تأمین نساجی در ایران شامل ریسندگی، بافندگی، رنگرزی/چاپ و تکمیل؛ و پوشاک و منسوجات نهایی است. اکثر واحدها به صورت خصوصی و با مقیاس کوچک تا متوسط فعالیت میکنند. این زنجیره در کشور ما از انسجام قابل قبولی برخوردار است و تقریباً تمامی حلقههای اصلی آن، از تولید نخ و پارچه تا دوخت و عرضه محصولات نهایی فعالیت میکنند. کشور در بخشهای پاییندستی همچون ریسندگی، بافندگی، رنگرزی و پوشاک از توانمندی قابل توجهی برخوردار بوده و ظرفیت تولید داخلی در این حلقهها پاسخگوی بخش عمده نیاز کشور است. با این حال، در برخی مواد اولیه پایه مانند پنبه و برخی الیاف مصنوعی همچنان وابستگی به واردات وجود دارد که وزارت صمت کاهش تدریجی این وابستگی، توسعه ظرفیت داخلی و تأمین پایدار این اقلام را دنبال میکند.»
او همچنین به فرسودگی ماشینآلات نیز اشاره و اظهار کرد: «زنجیره تأمین موجود و فعال است، اما به دلیل ضعف در تأمین مواد اولیه و فرسودگی ماشینآلات، بخشی از ظرفیت آن تکمیل نشده است. بنابراین زنجیره تأمین «نسبتاً کامل» اما «آسیبپذیر» است.»
اشتغال یک میلیون نفری نساجی
ترحمی همچنین به واحدهای فعال در این صنعت اشاره و اظهار کرد: «در حال حاضر حدود ۵ هزار واحد تولیدی در بخشهای مختلف زنجیره نساجی و پوشاک کشور دارای پروانه بهرهبرداری فعال هستند. این واحدها بهصورت مستقیم برای حدود ۳۰۰ هزار نفر اشتغال ایجاد کرده و با احتساب اشتغال واحدهای صنفی، برآورد میشود حدود یک میلیون نفر در این زنجیره مشغول فعالیت هستند.»
به گفته او، «گستردگی و پراکندگی جغرافیایی واحدهای نساجی از ریسندگی و بافندگی تا فرش ماشینی، منسوجات بیبافت و پوشاک، این صنعت را به یکی از مهمترین و راهبردیترین صنایع اشتغالزای کشور تبدیل کرده است.»/روزنامه ایران
