در حالی که بازار ارز درگیر التهاب مصنوعی و جوّ روانی حاصل از اظهارات بی‌پشتوانه برخی چهره‌هاست، «بابک زنجانی» بار دیگر نرخ نجومی برای ارز پیش‌بینی کرده است، به‌نظر می‌رسد دستگاه‌های امنیتی ـ قضایی باید با این پیشگویی‌های غیرقانونی برخورد فوری کنند.
به گزارش ایران جیب از تسنیم، در شرایطی که دولت و بانک مرکزی طی هفته‌های اخیر مجموعه‌ای از سیاست‌های کنترل نقدینگی و مهار التهاب ارزی را در دستور کار قرار داده‌اند، انتشار متنی از سوی «بابک زنجانی» با محتوا و لحن هشداردهنده دربارهٔ نرخ ارز، موجی از واکنش‌ها را میان فعالان بازار و نهادهای اقتصادی به‌همراه داشته است.
زنجانی در این اظهار‌نظر مجازی، با حمله مستقیم به بانک مرکزی و طرح این ادعا که «ارز در مسیر رسیدن به ...هزار تومان قرار دارد»، مجدداً نقش خود را به‌عنوان یکی از بازیگران حاشیه‌ساز اقتصاد ایران تثبیت کرد.
آن‌قدر این نرخ‌های ادعایی بی‌پشتوانه و بی‌اساس است که بازنمایی عدد هم خطرناک است و از اعلام آن معذوریم.
او پیش‌تر نیز در مقاطع مختلف، پیش‌بینی‌هایی از این دست دربارهٔ نرخ ارز، طلا و تورم مطرح کرده بود که هیچ‌یک تحقق نیافته و صرفاً منجر به التهاب و سوداگری در بازار شده بود.
تحلیلگران اقتصادی معتقدند این نوع پیام‌رسانی‌های نسنجیده، درحالی که هیچ مبنای کارشناسی ندارد، می‌تواند به‌نوعی هدایت گزارش‌شده‌ٔ افکار عمومی به‌سمت بی‌اعتمادی نسبت به سیاست پولی تعبیر شود؛ هجمه‌ای سازمان‌یافته که با عنوان «پیش‌بینی» منتشر می‌شود و در واقع کارکردی سیاسی و روانی دارد.
کارشناسان حقوقی نیز تأکید می‌کنند که براساس قوانین جاری، انتشار عامدانه تحلیل‌ها یا اطلاعاتی که موجب اخلال در نظم بازار یا نا‌امن‌سازی اقتصادی شود، می‌تواند مشمول برخورد نهادهای نظارتی و قضایی قرار گیرد.
اکنون پرسش اساسی افکار عمومی این است:
چرا هیچ نهاد رسمی در برابر این‌گونه پیش‌بینی‌های تحریک‌آمیز که مستقیماً بر معیشت میلیون‌ها ایرانی اثر می‌گذارد، واکنشی جدی نشان نداده است؟
و آیا باید منتظر پیامدهای واقعی چنین ادعاهایی در بازار و ذهن مردم بود تا بعد سراغ برخورد رفت؟
اظهارات اخیر زنجانی دربارهٔ قیمت «دلار»، بدون استناد به آمار و مبانی کارشناسی، در واقع امتداد همان خط‌رفتار رسانه‌ای است که با هدف بی‌اعتبارسازی سیاست پولی و افزایش فشار روانی بر بازار ارز دنبال می‌شود.
آنچه مسلم است، اکنون وقت ورود فوری نهادهای قضایی و نظارتی برای جلوگیری از این‌گونه پیش‌بینی‌های ساختگی و مخرب است؛ زیرا سکوت در برابر چنین کنش‌هایی، بازار را به دست شایعه‌سازان می‌سپارد.