بخشی از آبی که تولید شده و وارد شبکه توزیع میشود به مشترکان فروخته و برای آنها قبض صادر میشود. در واقع این بخش از آب دارای درآمد برای شرکت آب و فاضلاب است. اما بخش دیگری از این آب درآمدی برای شرکت ندارد که به آن آب بدون درآمد میگویند. در واقع آب بدون درآمد همان آب هدررفته است که به دو بخش فیزیکی و غیرفیزیکی تقسیم میشود. هدررفت فیزیکی آب شامل نشت از خطوط توزیع، نشت در شبکه آب، نشتی انشعابات آب و سرریز مخازن میشود. بخش هدررفت غیرفیزیکی نیز مربوط به مواردی همچون انشعابات غیرمجاز و خطا در کنتورهاست.
کاهش نیم درصدی آب بدون درآمد
مدیرکل دفتر مدیریت مصرف آب و نظارت بر کاهش هدررفت آب در گفتوگو با خبرنگار «ایران» عنوان کرد: «میزان آب هدر رفته(آب بدون درآمد) در سال 1402 در کشور 32 درصد بوده که 15 درصد از این رقم مربوط به هدررفت فیزیکی بوده است. بقیه آن نشأت گرفته از هدررفت غیرظاهری یا غیرفیزیکی است. اما این رقم در سال بعد (1403) با نیم درصد کاهش مواجه شد و به 31.5 درصد رسید. بنابراین آماری که بهتازگی در فضای مجازی منتشر شده با این عدد مغایرت دارد و صحیح نیست.»
علی سیدزاده در خصوص هدررفت آب اظهار کرد: «در بخش شرب با دو واژه هدررفت فیزیکی و غیرفیزیکی آب در شبکههای توزیع مواجه هستیم که هدررفت فیزیکی یا همان نشت از شبکههای توزیع خطوط انتقال، مخازن و انشعابات مشترکین است و هدررفت غیرفیزیکی همان استفادههای غیرمجاز از آب محسوب میشود. در واقع این امر مربوط به عدم دقت تجهیزات اندازهگیری از جمله کنتور و خطای مدیریت دادهها و سیستم در کشور است.»
وی تصریح کرد: «بر اساس بررسیهای صورت گرفته، میزان هدررفت فیزیکی آب در کشور حدود ۱۵ درصد است که این میزان هدررفت شامل نشت از شبکه توزیع، نشت از خطوط انتقال، سرریز از مخازن ذخیره آب، نشت از مخازن ذخیره آب و نشت از انشعابات مشترکین میشود. اما بیشترین میزان نشت مربوط به نشت از انشعابات مشترکین با حدود ۷ درصد از این ۱۵ درصد است.»
آبفا برای جلوگیری از هدررفت چه میکند؟
سیدزاده تأکید کرد: «برای جلوگیری از هدررفت آب سالانه اقدامات متعددی در شرکتهای آب و فاضلاب برنامهریزی و اجرا میشود از جمله اصلاح و بازسازی شبکههای فرسوده آب، اصلاح و بازسازی انشعابات فرسوده آب، اصلاح و بازسازی خطوط انتقال، نشتیابی و رفع نشت در شبکه توزیع خطوط انتقال و انشعابات آب، تعویض کنتورهای خراب مشترکین، کنتوردار کردن منابع تأمین آب، مدیریت فشار و پهنهبندی شبکههای توزیع از جمله فعالیتهای بسیار مؤثر برای تأمین منابع آبی در شرایط کمآبی و جلوگیری از هدررفت آب است.»
سهم ۹۰ درصدی بخش کشاورزی و تلفات نجومی
بحران آب ایران را نمیتوان بدون نگاه به بخش کشاورزی فهمید. محمدجواد سمیعی پژوهشگر و فعال حوزه آب در گفتوگو با خبرنگار «ایران» عنوان کرد: «بر اساس آمار اعلامی از سوی وزارت نیرو، حوزه کشاورزی با سهم حدوداً 90 درصدی، بیشترین میزان مصرف آب را به خود اختصاص داده است. البته متأسفانه معضل مبانی محاسباتی یکپارچه و دادههای قابل اتکا در این بخش نیز وجود دارد تا جایی که وزارت جهاد کشاورزی این آمار را قبول ندارد و رقمی حدود 70 درصدی را اعلام میکند. به هر حال این حجم بزرگ، صرف تولید مواد غذایی و محصولات کشاورزی میشود، بنابراین هر نوع اتلاف مواد غذایی، بویژه مواد پرآبطلبی مثل برنج، گندم، هندوانه و ... باعث میشود میزان آب صرفشده برای تولید آن، از دست برود.»
۸ درصد با ارزشی بینظیر
سهم بخش شرب و شهری حدود ۸ درصد و صنعت حدود ۲ درصد از کل مصرف آب کشور است. سمیعی هشدار میدهد: «نباید کوچکی این ارقام ما را فریب دهد. آبی که برای شرب و صنعت استفاده میشود، نیازمند کیفیت بسیار بالاتری است و تأمین آن هزینهبردارتر و پیچیدهتر است. محدودیت در این بخش، مستقیماً بر سلامت جامعه و چرخه اقتصادی تأثیر میگذارد.»
تلفات شهری: از ۱۵ تا ۵۰ درصد
هدررفت در شبکههای شهری بسته به قدمت و کیفیت زیرساختها، از ۱۵ درصد در برخی شهرهای نوین تا رقم شوکآور ۵۰ درصد در کلانشهرهایی با شبکههای فرسوده متغیر است. سمیعی توضیح داد: «نوع مدیریت شهری، تأمین سرانه فضای سبز ناسازگار با اقلیم (مثل چمنهای گسترده) و الگوی مصرف نادرست خانگی، همگی سهم ویرانگری در تشدید این بحران دارند.»
صنعت: جانمایی غلط، فاجعه مضاعف
چالش صنعت، فراتر از مصرف ۲ درصدی است. سمیعی به نقطه بحرانی دیگری اشاره کرد: «جانمایی غلط صنایع». وی با انتقاد شدید در این باره گفت: «ما در کشوری با اقلیم عمدتاً خشک و نیمهخشک، اصرار داریم صنایع پرآبطلبی مانند فولاد و پتروشیمی را دقیقاً در مناطقی مستقر کنیم که سالهاست با بحران شدید آب و افت فاجعهبار سفرههای زیرزمینی دستوپنجه نرم میکنند. این یک خودکشی آبی است.»
سمیعی تأکید کرد: «برای برطرف کردن چنین مشکلاتی باید نقشه موقعیت کارخانههایی مانند فولاد و پتروشیمی را که به عنوان صنایعی با نیاز آبی بالا هستند، تغییر دهیم و آنها را در مناطق ممنوعه از منظر آبهای زیرزمینی قرار ندهیم.»
نجات آب با سرمایهگذاری
سرمایهگذاری در کاهش هدررفت، چه در شبکههای شهری و چه در کانالهای کشاورزی، نهتنها از پروژههای پرهزینه و زمانبر انتقال آب مقرونبهصرفهتر است، بلکه اثرات آن فوری و ملموس خواهد بود. کاهش یک درصدی هدررفت فیزیکی در شبکههای شرب، میتواند معادل آب شرب چندین شهر بزرگ باشد. آیا وقت آن نرسیده که به جای تمرکز صرف بر افزایش عرضه (با تمام هزینههای مالی و زیستمحیطی آن)، مدیریت هوشمندانهتر و جدیتر تقاضا و کاهش تلفات در صدر برنامههای ملی قرار گیرد؟ آینده ایران در گرو پاسخ به این پرسش حیاتی است. زمان بهسرعت در حال اتمام است.