اگرچه یکسال از بازگشت صندوق قرضالحسنه شهید رجایی به دولت یازدهم میگذرد اما نمودی از فعالیتهای این صندوق دیده نمیشود و به نظر میرسد دولت یازدهم این صندوق را تنها از یاران احمدینژاد بازپس گرفته، بدون آنکه این صندوق فعالیت خاصی داشته باشد.
آخرین اخباری که از صندوق قرضالحسنه شهید رجایی و باهنر در رسانهها منعکس شده، داستان جنجالی بازگشت این نهاد خدماترسان به دولت یازدهم است. تیرماه سال گذشته بود که این صندوق قرضالحسنه که در دولت دهم با تغییر اساسنامه از یک موسسه دولتی به خصوصی تبدیل شده بود، با تشکیل هیات امنای جدید از سوی نهاد ریاست جمهوری، مجددا به دولت بازگردانده شد. اما بر اساس اظهارات یک منبع آگاه در گفتوگو با ایرنا بعد از اعلام این حکم، بقایی، معاون اجرایی احمدینژاد در نامهای به رئیس دفتر رئیس جمهوری به بازگردانده شدن صندوق قرض الحسنه شهیدان رجایی و باهنر به بیتالمال اعتراض کرده و مدعی شده بود این صندوق ماهیت مستقل دارد.
پیش از این، در دولت دهم، صندوق قرضالحسنه شهید رجایی و باهنر که از سال 65 تا آن زمان یک موسسه دولتی بود، بدون انطباق قانونی به یک موسسه خصوصی تبدیل شد و حمید بقایی و چند مقام وقت با عضویت در هیات امنا و انتخاب مدیر عامل، این موسسه عمومی را به عنوان به صورت خصوصی در اختیار گرفته بودند. در تمام 23 سال فعالیت این نهاد، با تغییر دولتها این صندوق به دولت بعدی تحویل داده میشد و اعضای هیات امنای آن توسط دولت تعیین میشدند اما با اتمام دولت دهم و زمانی که قرار بود صندوق رجایی به دولت بعد واگذار شود، یاران احمدینژاد اعتراض کردند و این نهاد را هم مانند برخی از اموال دیگر به دولت بازپس ندادند.
اما بالاخره تلاشهای دولت یازدهم جواب داد و به جای سال 92، سال 93 این صندوق به دولت بازگردانده شد و بر اساس آخرین اخباری که مرتضی بانک، معاون کل نهاد ریاست جمهوری در گفتوگو با ایرنا اعلام کرده این صندوق با پیگیری حقوقی، اقدامات قانونی و هماهنگ با بانک مرکزی و سازمان ثبت اسناد به دولت یعنی مرجع اصلی خود بازگردانده شد و پروندهای هم در دستگاه قضایی تشکیل شده تا به تخلفات رخ داده در این دستگاه در دولت قبل رسیدگی شود.
تخلفاتی که دایره آن مانند تخلفات دیگر بقایی و یارانش در دولت گذشته گسترده است و بخشی از آن به پرداخت وامهای 80 تا 100 میلیونی به وزرا و مقامات دولت مربوط میشود. این خبری است که یک منبع اگاه چند روز پیش به روزنامه فرهیختگان گفته و اعلام کرده بود: «با انتقال مدیریت صندوق قرضالحسنه رجایی و باهنر در نهاد ریاست جمهوری که برای رفع نیاز کارکنان نهاد تشکیل شده بود از دولت به بخش خصوصی، بذل و بخششهای فراوانی از منابعی که متعلق به بیت المال بود انجام گرفت و برخلاف رویه معمول، این صندوق وام های 80 تا 100 میلیون تومانی به برخی وزرا و مقامات ارشد دولتی پرداخت شد.»
حال یکسال است این صندوق به بخش دولتی بازگردانده شده است اما همچنان خبری از انجام اقدامات حمایتگرانه این صندوق نیست. اخبار پرداخت مستمری ماهانه به مستمری بگیران تا دولت نهم هم قابل ردیابی است اما بعد از واگذاری این نهاد به حلقه یاران احمدینژاد و بازپسگیری آن در دولت یازدهم، هنوز خبری از ارائه خدمات این نهاد نیست.
البته یکی از تغییرات مهم انتقال این نهاد از سازمان بهزیستی به زیرمجموعه کمیته امداد بوده است، اما به نظر میرسد دولت یازدهم تا کنون تنها توانسته مالکیت این سازمان را به نام دولت خود بزند و هنوز نتوانسته اقدامات این سازمان را از سر بگیرد. احتمالا تنها هدف دولت این بوده که این صندوق را از شمول اموالی که در اختیار دولت قبل مانده خارج کند اما طرح خاصی برای از سرگیری فعالیتهای گسترده این صندوق ندارد و تنها کارکرد این صندوق به بازپرداخت مستمری اندک مقرریبگیران محدود شده است. به عبارتی به نظر میرسد فعالیت این صندوق به طور کلی به فراموشی سپرده شده و دلیل آن سایه سیاستکاری دولتها بر سر این صندوق است.
به گزارش اقتصادنیوز، اما این تنها صندوق شهید رجایی نیست که لیستی از تخلفات دولت قبل در مورد عملکرد آن منتشر شده و منابع آن به جای آنکه صرف نیازمندان شود، به حساب افراد غیرمرتبط رفته است. دیگر نهادهای خدماترسان هم سرانجامی مشابه این صندوق دارند. مانند آنچه چند روز گذشته رئیس کمیته امداد در خصوص منابع این کمیته اعلام کرد و خبر داد 400 میلیارد تومان از زکاتهای جمعآوری شده به دست نیازمندان نرسیده است و صرف طرحهای عمرانی شده که نه مربوط به نیازمندان بوده و نه در مناطق محروم بوده است. یا خبر اختلاس در کمیته امداد امام خمینی(ره) همدان. داستان دنبالهدار اختلاس بنیاد شهید و تحقیق و تفحص از این نهاد هم در همین گروه جای میگیرد. مواردی که نشان میدهد برخی نهادهای اجتماعی خدمات رسان به جای ارائه خدمات به مخاطبان خود یا به کانون فساد تبدیل شده بودند و هر روز خبری از فساد مالی و سوءبرداشتهای آنها رسانهای میشود یا اینکه به هر ترتیب آن کارکرد اصلی خود را حفظ نکردهاند.