کانال تلگرام ایران جیب
مدیران خودرو 777
مدیران خودرو 777
لست سکند تور مسافرتیلست سکند تور مسافرتی

نرم افزار حسابداری پارمیسنرم افزار حسابداری پارمیس

دلایل ناتوانی نظامی رژیم صهیونیستی در برابر ایران


کد خبر : ۹۱۶۲۶چهارشنبه، ۲۲ دی ۱۴۰۰ - ۰۸:۴۵:۲۷۶۰۳ بازدید

مقامات صهیونیستی از دهه ۹۰ میلادی همواره اعلام کرده‌اند که درصورت دستیابی ایران به سلاح هسته ای به این کشور حمله خواهند کرد اما به دلایل مختلف این رژیم توان عملی کردن این تهدیدها را ندارد.

مقامات صهیونیستی از دهه ۹۰ میلادی همواره اعلام کرده‌اند که درصورت دستیابی ایران به سلاح هسته ای به این کشور حمله خواهند کرد اما به دلایل مختلف این رژیم توان عملی کردن این تهدیدها را ندارد.

به گزارش مهر، محمدرضا مرادی: مقامات رژیم صهیونیستی از دهه ۱۹۹۰ میلادی همواره اعلام کرده‌اند که در صورت دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای به این کشور حمله خواهند کرد. با گذشت سه دهه از شروع این تهدیدات، نه تنها هشدار مقامات صهیونیستی کمتر نشده بلکه اخیراً شدت گرفته است. کابینه این رژیم به صراحت از اختصاص بودجه ویژه برای حمله به ایران گفته و حتی دستورالعمل‌های ظاهری این حمله نیز پیش بینی شده است اما صهیونیست‌ها تا چه میزان در این شعارهای حمله به ایران صادق هستند و به عبارت دیگر آیا اساساً اسرائیل توان و جرات حمله به ایران را دارد یا نه این شعارها و تهدیدها صرفاً مصرف رسانه‌ای دارد؟ برای پاسخ دادن به این سوال باید نقاط ضعف رژیم صهیونیستی و قوت ایران در هرگونه رویارویی نظامی بررسی شود. در ادامه چند مورد از شاخص‌های قدرت و یا ضعف نظامی ایران و اسرائیل بررسی می‌شود.


۱. قدرت موشکی ایران


یکی از مهم‌ترین نقاط قوت ایران در مسئله نظامی در اختیار داشتن موشک‌های بالستیک زمین به هوا و زمین به زمین بسیار مجهز است. ایران زرادخانه بزرگی از موشک‌های بالستیک با پیشرانه مایع و جامد با بردهای کوتاه (تا ۱۰۰۰ کیلومتر) و متوسط (بین ۱۰۰۰ تا ۳۰۰۰ کیلومتر) دارد. در میان موشک‌هایی که که اخیراً سپاه شلیک کرد، موشک‌هایی قرار دارند که برد بالای ۲۰۰۰ کیلومتر و سرعتی چندین برابر سرعت صوت دارند. موشک‌هایی که اگر از نطنز شلیک شوند، در حدود ۷ دقیقه به قلب تاسیسات اتمی دیمونا اصابت خواهند کرد. مقامات صهیونیستی بارها هراس خود را از این موشک‌ها اعلام کرده‌اند. علاوه بر موشک‌ها قدرت دریایی و زمینی ایران نیز بسیار فراتر از نیروی نظامی اسرائیل در این حوزه است.


۲. رزمایش اخیر


در حالی که صهیونیست‌ها تهدیدهای خود علیه ایران را روز به روز شدت می بخشند سپاه پاسداران ایران اخیراً رزمایشی برگزار کرد که نشان داد وضعیت اسرائیل در صورت حمله به ایران چگونه رقم خواهد خورد. رزمایش مشترک پیامبر اعظم(ص) سپاه با غرش انواع موشک‌ها به پایان رسید. در این مرحله از رزمایش به طور همزمان ۱۶ فروند موشک کوتاه‌برد، میان‌برد و برد بلند نیروی هوافضا به صورت همزمان و با موفقیت کامل، اهداف و مواضع حساس شبیه سازی شده دشمن را در هم کوبیدند. همزمان با شلیک موشک‌ها نیز ۱۰ فروند پهپاد هجومی با پرواز همزمان از مبدا، اهداف از پیش تعیین شده را منهدم کردند. تصاویر منتشر شده از شلیک ۱۶ موشک بالستیک سپاه پاسداران در مرحله نهایی نشان می‌دهد، سپاه پاسداران با شبیه‌سازی تاسیسات اتمی دیمونا، حمله به این مرکز حساس و حیاتی رژیم صهیونیستی را در رزمایش موشکی خود تمرین کرده است. موشک‌های عماد، قدر، سجیل، زلزال، دزفول و ذوالفقار از جمله موشک‌هایی هستند که در جریان آخرین روز از رزمایش چند جانبه پیامبر اعظم(ص) ۱۷، برخی مناطق حساس و حیاتی رژیم صهیونیستی را که شبیه سازی شده بود، مورد اصابت قرار دادند. در واقع در این رزمایش تنها یک گوشه از واکنش‌های احتمالی ایران به هرگونه ماجراجویی صهیونیست‌ها به نمایش گذاشته شد.


۳. بازوهای منطقه‌ای ایران


مقامات اطلاعاتی رژیم صهیونیستی بارها اعلام کرده‌اند که مشکل اصلی این رژیم در حمله نظامی به ایران نیست بلکه به مرحله بعد از حمله برمی‌گردد. ایران در منطقه پرچمدار محوری به نام مقاومت است. انصارالله یمن، حزب الله لبنان، گروه‌های مقاومت فلسطین، حشد شعبی در عراق و سوریه جز این محور هستند. نکته مهم این است که این گروه‌ها همگی کارنامه موفقی در عرصه نظامی دارند و این یعنی زنگ خطر برای اسرائیل. انصارالله با وجود تحریم‌های عربستان در ۷ سال گذشته موفق به شکست ائتلاف سعودی شده و موشک‌ها و پهپادهای این جنبش بارها نقاط مختلف عربستان را هدف قرار داده‌اند، حماس و جهاد اسلامی در فلسطین نیز در جنگ‌های مختلف از جمله عملیات اخیر یعنی سیف القدس موفق به شکست دشمن صهیونیستی شده‌اند، حزب الله لبنان که طبق اعتراف صهیونیست‌ها ۲۰۰۰ پهپاد و هزاران موشک نقطه زن در اختیار دارد و اسرائیل به دنبال فرار از رویارویی مستقیم با این جنبش است، حشد شعبی در عراق نیز با فشارهای خود باعث اخراج نظامیان آمریکایی از عراق شد. در واقع محور مقاومت از مجموعه‌ای از کشورها و گروه‌هایی تشکیل می‌شود که همگی در عرصه نظامی تبحر خاصی دارند و به محض شلیک اولین موشک یا پرواز اولین جنگنده اسرائیل به سمت ایران، این مجموعه منطقه‌ای فعال شده و پایان کار اسرائیل را رقم خواهد زد.


۴. تجربه جنگی اسرائیل با حماس و گروه‌های مقاومت


عملیات سیف القدس که از ۲۰ اردیبهشت ماه با حمله گروه‌های مقاومت به قدس و سرزمین‌های اشغالی آغاز شده است غافلگیری‌های زیادی برای صهیونیست‌ها داشت. شلیک ۳۶۰۰ موشک تا نهمین روز عملیات باعث شد تا ۷۵ درصد از ساکنان سرزمین‌های اشغالی به پناهگاه‌ها بروند. بسیاری از کارشناسان معتقدند که پیشرفت موشک‌های حماس و دیگر گروه‌های مقاومت در عملیات سیف القدس باعث شده تا اسرائیل غافلگیر شود. همچنین به عقیده وزرای کابینه امنیتی، نهادهای اطلاعاتی اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه غزه «بی فایده» ظاهر شدند و از تعیین اهدافی که بتواند شرایط جنگ را به نفع اسرائیل تغییر دهد، عاجز بودند. این نبرد نشان دهنده این است که اسرائیل در رویارویی با تنها یکی از گروه‌های محور مقاومت عاجز بوده است.


۵. ناکارآمدی سامانه‌های دفاعی


از سال ۲۰۰۰ به بعد اسرائیل علی‌رغم توان نظامی در حوزه‌های موشکی، هسته‌ای، دریایی و هوایی، این رژیم دیگر نمی‌تواند در موضع حمله قرار بگیرد و با اصابت راکت‌های کوتاه برد نیروهای مقاومت به شهرک‌ها، پرستیژ نظامی خویش را از دست داد. تل‌آویو برای تقابل با این مشکل، سرمایه‌گذاری وسیعی بر سامانه‌های موشکی نمود. گنبد آهنین، پاتریوت، حیتس، ثاد، فالانکس، عصای سحرآمیز و… بخشی از این تلاش‌های ارتش رژیم برای بازدارندگی در مقابل موشک‌ها و راکت‌ها است. بخش زیادی از کمک‌های سالانه آمریکا به ارتش رژیم صهیونیستی هم در حوزه سامانه موشکی خرج می‌شود. در میان سامانه‌های دفاعی اسرائیل گنبد آهنین جایگاه خاصی دارد. اما این سامانه بارها ناکارآمدی خود را نشان داده است. در جریان عملیات سیف القدس این سامانه موفق به مقابله به باران موشکی حماس نشد. در پایان سال ۲۰۱۶ گزارشی از ناظر رژیم اشغالگر از وضعیت جبهه داخلی منتشر شد که در آن گفته شد اسرائیل آنچنان که باید برای سناریوی شلیک دهها هزار موشک به سمت آن آماده نیست.


۶. عرب‌های مستقر در سرزمین‌های ۱۹۴۸


یکی از چالش‌های رژیم صهیونیستی فعال شدن عرب‌ها ساکن در سرزمین‌های ۱۹۴۸ است. فلسطینی‌های این منطقه در جریان عملیات سیف القدس برای نخستین بار به رویارویی با اشغالگران پرداختند و این زنگ خطر را برای اسرائیل به صدا درآورد. مقابله جوانان عرب مناطق ۱۹۴۸ با صهیونیست‌ها را می‌توان نشانه‌ای مبنی بر به باد رفتن طرح و آرزوهای «دیوید بن گوریون» موسس رژیم صهیونیستی دانست، بدین صورت که او در پی این بود تا ارتش صهیونیستی نمایندگی تمامی طیف‌های ساکن در سرزمین اشغالی را با خود داشته باشد، اما اکنون عرب‌زبانان مناطق اشغالی به عاملی برای کاهش کارایی و توانایی ارتش اسرائیل تبدیل شده‌اند؛ به عنوان نمونه در خلال جنگ ۱۲ روزه غزه راننده‌های عرب‌زبان ماشین‌آلات سنگین از انتقال نیرو و تجهیزات به سمت غزه خودداری می‌کردند.


۷. بحران در ارتش اسرائیل


یکی از بحران‌های دیگر اسرائیل در هرگونه نبرد گسترده به ضعف‌های ارتش این رژیم بر می‌گردد. طی تحقیقاتی در اسرائیل نشان داده شد که به طور عمده یهودیان تندروی حریدی و اتباع اتیوپیایی از خدمت سربازی فرار می‌کنند. فقط ۳۰ درصد فراریان از پادگان‌ها دستگیر شده و به سربازی اجباری بازگردانده می‌شوند و در کل فقط ۵۰ درصد جوانان اسرائیلی برای حضور در ارتش و سربازی اجباری تمایل دارند و همه اینها یعنی آن‌چه که در رژیم صهیونیستی «ارتش مردمی» خوانده می‌شود پایان یافته است. همزمان فرماندهان ارتش نمی‌دانند با افزایش موارد خودکشی و گسترش مصرف مواد مخدر و آزار جنسی در میان سربازان، چگونه برخورد کنند.


۸. عدم تمایل آمریکا در ورود به جنگ منطقه‌ای جدید


عربستان در سال ۲۰۱۵ با چراغ سبز آمریکا به یمن حمله کرد. در شرایط کنونی آمریکا به این نتیجه رسیده که باید از ایجاد هرگونه درگیری جدید در خاورمیانه خودداری کند چرا که تجربه یمن برای آمریکا درس بزرگی به همراه داشت. عربستان با حمایت‌های همه جانبه غربی‌ها در ۷ سال گذشته نه تنها انصارالله یمن را شکست نداده بلکه خود را در تنگنای امنیتی ویژه ای قرار داده است. این تجربه مانع از آن خواهد شد که آمریکا خود را وارد درگیری با ایران در حمایت از اسرائیل کند. دونالد ترامپ رئیس‌جمهور سابق آمریکا اعلام کرده بود که هشت تریلیون دلار در خاورمیانه هزینه کردیم، ولی آنچه دیدیم، تابوت سربازان ما (آمریکایی) بود. جو بایدن از زمان روی کارآمدن در آمریکا تمام تلاش خود را بر کاهش تمرکز بر خاورمیانه گذاشته و این خبر دردناکی برای رژیم‌های وابسته به آمریکا است.


۹. نداشتن عمق استراتژیک


اسرائیل عمق راهبردی ندارد و این نقطه ضعف بزرگی در زمان خطر است. بزرگترین میزان پهنای جغرافیایی رژیم صهیونیستی در مرکز آن و ۱۷ کیلومتر، و در شمال ۷ کیلومتر و در جنوب ۱۰ کیلومتر تخمین زده می‌شود. بر اساس اطلاعات موجود بین ۸۰ تا ۹۰ درصد از ساکنان سرزمین‌های اشغالی در منطقه‌ای به مساحت ۱۲۰ کیلومتری از سواحل حیفا و اشدود ساکن هستند و این یک تهدید امنیتی واقعی برای اسرائیل به شمار می‌رود، چرا که باعث فقدان عمق استراتژیک این رژیم شده و می‌تواند در صورت هدف قرار گرفتن اسرائیل در این مناطق، خسارت‌های انسانی زیادی به بار آورد. نداشتن عمق استراتژیک اسرائیل را در وضعیت دشواری قرار داده و در صورت بروز جنگ این رژیم با تبعاتی مواجه خواهد شد. تحمیل خسارت انسانی وسیع در صورت بروز جنگ، انهدام گسترده تاسیسات راهبردی در زمان کوتاه، ایجاد محدودیت گسترده در قدرت مانور و تحرک، کاهش فوق العاده توان بازدارندگی، ناتوانی از ورود به جنگ فراگیر تنها چند نمونه از این تبعات است.

این مطلب را شاید بهتر باشد با نقل قولی از یکی از مقامات صهیونیستی به پایان برد. دانیل فریدمن، وزیر پیشین دادگستری رژیم صهیونیستی اعلام کرده: «تل آویو آمادگی آن را ندارد تا روزانه بیش از هزار موشک از مناطق مختلف به اسرائیل شلیک شود. حمله نظامی به ایران مثل کوبیدن سر به دیوار است. اسرائیل بهتر است همچنان سر خود را در خاک فرو کند».



اخبار مرتبط

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار هفته

پربحث ترین ها

سایر خبرها