هوشنگ شهابی، ايران شناس و استاد دانشگاه بوستون در امريكا، در مقالهيی به آشنايی ايرانيها با مواد غذايی جديد بطور خاص و يك فرهنگ غذايي جديد بطور عام اشاره ميكند كه ذكر آن خالي از لطف نيست. آنگونه كه شهابي مينويسد، بسياري از مواد غذايي كه امروز جزيي جدا نشدني از برنامههاي غذايي روزانه ما را تشكيل ميدهند، روزگاري با سر و صدا به ايران وارد شدهاند: از گوجه (فرنگي) و سيب زميني بگيريد تا هويج (فرنگي) و تره (فرنگي)، كيوي، موز و حتي چاي و برنج و اگر ما يك بار اين كار را كردهايم، چرا دوباره انجامش ندهيم؟
شايد تا به حال به اين فكر نكرده باشيد كه ميتوان با تغييراتي جزيي در برنامه غذايي، نه فقط به ايجاد فرصتهاي تازه اقتصادي كمك كرد، كه گره از كار بازار كار هم گشود: هر يك عدد تخم قرقاول قيمتي بين 5 تا 35 هزار تومان دارد، قيمت هركيلوگرم گوشت شترمرغ هم حدود 40تا 45 هزار تومان و قيمت هر عدد تخم شترمرغ بدون نطفه نيز 20 تا 23 هزار تومان است و اين يعني هر عدد تخم شتر مرغ، كه البته از نظر ابعاد، 15 تا 20 برابر بزرگتر از تخم مرغ است، به گرانتر از دو شانه تخممرغ است و البته به همين ميزان ارزش افزوده بيشتري هم دارد!
انقلاب مرغي بيل گيتس
در بازار سرد كنوني اشتغال در كشور كه بسياري نميتوانند مشاغل مرتبط با زمينه تخصصي تحصيلي خود را پيدا كنند، رجوع به برخي مشاغل سنتي كه البته بازدهي و ارزش افزوده كمتري هم دارند ميتواند، چرخهاي اقتصادي خانوار و نيز كشور را، ولو با سرعت كم بچرخاند.
يكي از دستاوردهاي مدرنيزاسيون اقتصادي و صنعتي شدن اقتصادها در جهان، كاهش اتكاي كشورها به نيروي كار در بخش كشاورزي و تمركز آنها در بخشهاي صنعتي و بعد هم بخش خدمات است. در واقع به موازات توسعهيافتگي و مدرنتر شدن اقتصادها، نيروي كار آنها هم از بخش كشاورزي فاصله گرفته و به تدريج وارد بخش صنعتي ميشود و كشورهايي كه براي مدت طولاني صنعتي بودهاند جواز آن را مييابند كه تمركز خود را بر بخشهاي خدماتي و مالي بگذارند، چيزي كه در شرايط كنوني جهان نمونه هم كم ندارد: كشورهايي مانند بريتانيا يا سنگاپور اكنون ديگر آن قدرها صنعتي به حساب نميآيند و اقتصاد آنها وارد فاز مالي شده است.
افزون بر اين، صنعتي شدن اين دستاورد را هم داشته است كه تنها 2 تا 3 درصد از جمعيت كشورها بتوانند در بخش كشاورزي كار كنند و البته غذاي بقيه جمعيت را تامين كنند. ايران نيز از اين قاعده مستثني نيست و دادهها نشان ميدهند جمعيت شاغل در بخش كشاورزي در ايران، اكنون از 4 درصد فراتر نميرود. اما شايد بد نباشد بازگشتي ولو كوتاهمدت به اين بخش صورت بگيرد.
همين چندي قبل بود كه بيل گيتس كه براي سالها در صدر فهرست ثروتمندترين افراد جهان ايستاده بود، از طرحي براي فقرزدايي رونمايي كرد كه موجب شد بسياري لبخند به لب بياورند. طرح بيل گيتس اين بود كه در مناطق فقيرنشين آفريقا، به خانوادههايي كه كمترين درآمد سالانه را دارند، 2 تا 3 مرغ و خروس داده شود و آنها ظرف حدود يك سال، تنها از همين طريق، درآمد سالانه شان را حدوداً دو برابر كنند. از جمله مزيتهاي اين طرح هم كه توسط بنياد بيل و مليندا گيتس به آن اشاره شده بود، اين بود كه مرغها هر غذايي پيدا كنند ميخورند و البته براي پيدا كردن غذا چندان از آشيانه شان دور نميشوند و بنابراين زحمت نگهداري آنها هم چندان زياد نيست. به اين ترتيب، با ياد دادن ماهيگيري به جاي دادن ماهي به فقرا، ميتوان دستكم در مورد برخي از آنها، درآمد سالانه شان را دو برابر كرد. عالم كشاورزي هم نشان داده كه از اين دست كسب و كارهاي تازه و ارزش آفرين كم ندارد.
قورباغههاي كبابي
محمد كمالوندي صاحب يكي از معدود مزرعههاي پرورش قورباغه در ايران است كه در گفتوگو با «تعادل» ميگويد: «پرورش قورباغه ممكن است بسيار عجيبتر از پرورش شترمرغ يا بلدرچين به نظر برسد اما تاريخچهيي به نسبت طولاني در ايران دارد. كمالوندي ميگويد:« پيش از انقلاب، پرورش قورباغههاي گوشتي-كه گوشت آنها مصرف غذايي دارد- در ايران هم پا گرفته بود اما پس از انقلاب، براي مدتي، اين صنعت نوپا، تن به تعطيلي داد. ران قورباغه يكي از محبوبترين غذاها در فرانسه است و جالب است كه فرانسويها به اين غذا به عنوان يكي از خوردنيهاي كلاسيك خود ميبالند. من در سفري كه به آنجا داشتم شاهد اين بودم كه حتي توريستهايي كه به فرانسه ميآيند هم دوست دارند اين غذا را حتماً امتحان كنند.» كمالوندي ادامه ميدهد: «افزون بر گوشت، پوست قورباغه هم مشتريهاي خودش را دارد و براي توليد برخي محصولات در صنعت مد از آن استفاده ميشود. البته اين را هم بايد اضافه كنم كه هر چند گوشت قورباغه در ايران به عنوان يك غذا، در برخي استانهاي شمالي و همين طور استان هرمزگان و استان بوشهر مشتري دارد، پوست آن عمدتا به خارج صادر ميشود. برخي كشورها مانند تركيه و فرانسه هم مشتري ران قورباغه هستند و ران قورباغه صادراتي ايران را بعد از خريد، كنسرو ميكنند و ميفروشند.»
از كمالوندي در مورد قيمتهاي اين كسب و كار خاص هم پرسيديم. «اين كار ابتدا با خريد قورباغههاي مولدي شروع ميشود كه وارداتي هستند و حدود 400 تا 500هزار تومان قيمت دارند. هر جفت قورباغه هم ميتوانند چندهزار بچه قورباغه داشته باشند كه بايد در محيطي پر آب و مرطوب نگه داري شوند.» او ادامه ميدهد: «پرورش قورباغه ارزش افزوده بالايي هم دارد. قورباغهها ميتوانند تا 2 كيلوگرم هم وزن بگيرند، يعني چيزي در حدود وزن يك مرغ متوسط و به قيمت بالايي به مشتريها فروخته شوند.»
گياهي براي روزهاي سخت
پرورش گياهاني كه مصارف خوراكي و دارويي دارند، كسب و كار تازهيي در ايران نيست. پرورش گياهان دارويي و قارچ، بازاري است كه بسياري ميگويند ديگر اشباع شده و به قول معروف، بازاري است كه «دست در آن زياد شده است». با اين همه، هنوز هم هستند زمينههايي براي راهاندازي كسب و كارهايي در زمينه كشاورزي كه بازدهي بالايي داشته باشند. در سالهاي دهه 70، موز ميوهيي بود كه نميتوانستي سراغش را در همه مهمانيها بگيري، چرا كه وارداتي بود و بهشدت كمياب و البته شايد به همين دليل هم بود كه جايش را به عنوان ميوهيي «مقوي» در آبميوه فروشيها باز كرده بود. امروز اما هر چند موز همچنان وارد ميشود، توليد داخل هم دارد و در بسياري از مهمانيها هم نخورده در بشقابها باقي ميماند. اين ماجرايي است كه احتمالاً براي آلوئه ورا هم تكرار خواهد شد، گياهي با مصارف دارويي و البته غذايي كه كمكم در ميان كسب و كارهاي نوظهور هم جا باز كرده است.
پرورش آلوئه ورا را ميتوان با خريد نمونههاي اوليه اين گياه شروع كرد و بعد البته به شيوه قلمه زني، بدون هزينه آن را تكثير كرد. از ويژگيهاي خاص اين گياه هم اين است كه نياز بسيار اندكي به آب دارد و تقريباً در هر خاكي و با هر ميزان شوري ميتوان آن را پرورش داد. مشتريان اين محصول هم علاوه بر عطاريها و داروخانهها، كارخانجات توليدكننده آبميوه و صنايع توليدكننده كرم و دارو هستند كه در آنها از آلوئه ورا استفاده ميشود.
صيد قزلآلا در كوير
غذاهاي تازه و كسب و كارهاي تازه اما تنها محدود به گياهان و موجوداتي كه در خشكي زندگي ميكنند نميشود. همين 3-2 سال پيش بود كه ورود گونهيي از ماهيها به بازار شيلات ايران، نه فقط موافقان بسيار در زمينه اقتصاد كشاورزي كه مخالفان بسيار هم در زمينه محيط زيست پيدا كرد و به بحثي داغ بدل شد. تيلاپيا، ماهي مقاومي كه تقريباً بيدردسر و سريع رشد ميكند و قيمت مناسبي هم دارد و ايرانيها هم از طعم آن استقبال كردهاند، به گفته برخي متخصصان، مشكلات بسياري را براي محيط زيست شكننده ايران ايجاد كرده است. استدلال اين دسته از مخالفان اين بود كه تيلاپيا گونهيي مهاجم است كه چون بومي اقليم ايران نيست، موجب نابودي گونههاي ديگر ميشود چرا كه ممكن است به راحتي از محيطهاي پرورشي خارج شده و به طبيعت وارد شود. حق اما با مخالفان باشد يا با موافقان، قدر مسلم اين است كه اين مورد خاص، بحث سازگاري يا ناسازگاري گونههاي جديد غذايي با محيط زيست ايران را زنده ميكند.
در ميان ماهيهاي خوراكي اما محبوبترين، بيترديد قزلآلا است، ماهيي كه ايران در توليد آن يكي از سرآمدان جهان است و حتي در برخي استانهاي كويري كشور هم ميتوان سراغ استخرهاي پرورش آن را گرفت. پرورش قزلآلا هم از جمله همان كسب و كارهايي است كه ميتوان با سرمايهيي اندك و در اختيار داشتن يك وان مستعمل حمام، دست به انجامش زد و ارزش افزوده بالايي ايجاد كرد. همين چندي پيش بود دكتر داور شاهسوني، دبير اجرايي چهارمين همايش ملي ماهيشناسي، با ذكر اين نكته كه چين 8 درصد از حجم اشتغال خود را به صنعت آبزيپروري اختصاص داده است گفت: «به ازاي هر يك تن ماهي يك اشتغال مستقيم و چهار اشتغال غيرمستقيم ايفاي نقش ميكند. مطمئنا صنعت
آبزيپروري در بحث اشتغال ميتواند بسيار موثر باشد. به گزارش ايسنا، شاهسوني ادامه داد: «به ازاي هر 10 تن ماهي قزلآلا 10 ليتر آب در ثانيه مصرف ميشود اما با اين حال براي كاهش مصرف اين حجم از آب، سعي ميشود آبهاي خروجي استخرهاي پرورش ماهي مجددا مورد استفاده قرار گيرد. در استان ما نيز خوشبختانه اين اتفاق رخ داده است.»
- تعادل