در این نوشتهی کوتاه به معرفی آماری اجمالی و مفید درباره طلا خواهیم پرداخت. در پایان نیز لینک صفحهای که بسیاری از اطلاعات تاریخی را در قالب تصاویر و نمودارهای زیبا به تصویر کشیده است، آورده می شود. امیدوارم این اطلاعات برای علاقهمندان و نیز سرمایهگذاران طلا مفید و جالب توجه واقع شود. عمدهی این اطلاعات و ارقام بر مبنای آمار پایان سال 2011 است:
- تولید سالانهی طلا در جهان، در حدود 2500 تن است که از لحاظ حجمی میشود یک مکعب طلایی با ابعاد 5 متر.
- به طور سنتی آفریقای جنوبی بزرگترین استخراج کننده طلا بود که اخیرا کشورهایی با مساحت خاکی زیاد مانند چین، استرالیا، امریکا، و روسیه با افزودن بر معادن طلا از این کشور پیشی گرفتهاند.
- سه کشور بزرگ مصرفکنندهی طلا، چین، هند و امریکا میباشند. در هند -با جمعیت بالای یک میلیارد نفر - بیشتر تقاضا از سوی خانوارها و برای ذخیره پساندازشان در قالب جواهرات طلای با عیار بالاست که این علاقه به ذخیره به وسیله طلا، به دلیل فقدان ابزارهای پسانداز و حفظ ارزش دارایی در آن کشور است که خود نشانهای از ضعف اقتصاد و بازارهای سرمایهی هند دارد. در امریکا که مرکز سرمایه و بازار مالی و بانکی دنیاست، بانک مرکزی و دیگر موسسات مالی و بانکی اگر نخواهند دارایی خود را به اوراق دلاری ذخیره کنند، معمولا به جای اتکا به سایر ارزها از طلا استفاده میکنند و تقاضای عمده طلا از سوی بازار سرمایه و بانکها ایجاد میشود. در مورد چین-به خصوص در سالهای اخیر-تقاضای طلا به این دلیل زیاد است که میزان پسانداز اوراق جهانی و خرید سرمایههای خارجی در اقتصاد چین بسیار بالاست، در سالهای اخیر این تقاضا علاوه بر اوراق قرضهی امریکا به سمت خرید شمش طلا نیز کشیده شده است. علاوه بر این به مانند هند، جمعیت بیش از یکمیلیاردی چین هم برای ذخیره پسانداز خود از جواهرات و سکه با عیار طلای بالا استفاده میکنند.
- کل طلای استخراج شده جهان (طلای روی سطح زمین) بیش از 165 هزار تن است که میشود یک مکعب طلایی با ابعاد کمتر از 21 متر مربع. و سهم متوسط هر فرد در جهان از طلای جهانی میشود 5 حلقهی انگشتر طلا.
- بیش از نیمی از طلای استخراج شدهی جهان، در ساخت جواهرات کاربرد دارد. یک سوم آن توسط بانکهای مرکزی و بانکهای جهانی و موسسات مالی در قالب شمش و سکه نگهداری میشود. و حدود یک هفتم از طلای استخراجی هم در صنایع گوناگون (هوافضا، الکترونیک، ساختمان و ...) به کار میآید.
- قیمت طلا به نسبت دلار در طول سالهای پس از جنگ جهانی دوم معمولا ثابت و یا کاهنده بوده است به جز دو برههی حساس از بحرانهای مالی و بانکی جهان. بحران اول، در طول دهه 70 میلادی پس از آنکه الحاق قیمت دلار به طلا توسط ریچارد نیکسون، رییسجمهور امریکا، برداشته شد تا مشکل بدهیهای خارجی امریکا به خصوص به ژاپن و آلمان—که طبق معاهدهی برتون وودز باید به طلا پرداخت میشد—حل شود، اقتصاد امریکا (و بسیاری از کشورها) وارد تورمهای دو رقمی شدند که باعث افزایش شدید قیمت طلا در طول سالهای دههی 70 میلادی شد. این روند پس از آنکه تورم امریکا بعد از سال 1980 مهار شد متوقف شده است و قیمت طلا به نسبت دلار به مدت 25 سال یا ثابت بود و یا کاهش مییافت. برههی حساس دیگر بحران مال جهان، از سال 2005 تا سال 2012 بود که ذخیرهی طلا توسط بانکهای مرکزی و موسسات مالی سبب افزایش قیمت شدید طلا شد. در مابقی سالهای بعد از جنگ جهانی دوم، طلا پساندازی نامناسب و بد به شمار میآمده است.
- طلا فلزی سنگین است و بیش از 19 برابر آب چگالی دارد. اما به مانند سرب فلز سختی نیست و برای سختی با فلزات دیگر مانند نقره و مس و نیکل آلیاژ میشود که هم به آن سختی میدهد و هم باعث صرفهجویی طلا میشود و هم رنگهای متفاوت ایجاد میکند. البته بسیاری رنگ طلایی طلا را ترجیح میدهند.
- عیار طلا را با عدد 24 میسنجند. یعنی طلای عیار 24، طلای ناب و خالص است که به ندرت در جواهرسازی کاربرد دارد (به دلیل سخت نبودن طلا) و در ساخت شمش و سکه در ذخیرهی بانکها و موسسات مالی کاربرد دارد. عیار طلای معمول در ایران 18 است (یعنی سه چهارم طلا دارد). در کشور هند و کشورهای عربی 22 است. عیار معمول طلا برای جواهرسازی در امریکا بسیار کمتر و در حدود 10 تا 14 است. در کشورهای اروپایی هم عیار معمول بین 14 تا 18 است.
- یک دلیل اصلی برای آنکه جواهرات در آسبا و خاورمیانه با عیار بسیار بالا (و اغلب فاقد سنگهای سنگین زینتی) ساخته میشود این است که در این کشورها، خانوارها از جواهرات برای ذخیرهی پسانداز خانوادگی خود استفاده میکنند و این جنبه از خرید و فروش جواهرات، حیاتی تلقی میشود.
- در مورد آنسوی آتلانتیک، که در آن جواهرات طلا با عیار بسیار پایینتر ساخته میشود و نیز همراه با نگینها و سنگهای تزیینی بزرگ و سنگین است، یک دلیل آن عدم توسل خانوارها به دخیرهی پسانداز در قالب جواهرات زینتی است و تنها زیبایی و اصالت جواهرات مدنظر است، و دلیل دیگر آن، اما، جالب و تاریخی است. ذخیرهی طلا برای امریکاییان توسط دولت امریکا در طول سالهای بعد از بحران بزرگ (بعد از 1930) ممنوع شده بود تا برای بانکها ذخیرهی طلای کافی فراهم گردد و با مشکل پشتوانهی نقدینگی در پرداختهای بین بانکی و جهانی مواجه نشوند، ولی برای استفاده در صنعت جواهرسازی با عیار پایین آزاد بود به شرطی که وسیلهای برای ذخیرهی طلا در قالب جواهرات زینتی نباشد. در نتیجه این سیاست، صنعت جواهرسازی امریکا برای تطبیق با این قانون به سمت استفاده از عیار بسیار پایین (معمولا 10 و 12 عیار) و با استفاده از سنگها و نگینهای سنگین سوق داده شد که این سنت هنوز هم تاثیر خود را کم و بیش حفظ کرده است و حتی ذائقهی امریکاییان در پسند جواهر را به سمت درخشش کمتر سوق داده است هرچند که این قانون در بعد از رها شدن دلار به پشتوانه طلا در سال 1972 توجیه قانونی خود را از دست داده است.
در شکل زیر نیز برخی اطلاعات جالب وجود دارد: