کانال تلگرام ایران جیب
مدیران خودرو 777
مدیران خودرو 777
لست سکند تور مسافرتیلست سکند تور مسافرتی

نرم افزار حسابداری پارمیسنرم افزار حسابداری پارمیس

یک‌ میلیون‌ نفر از «جمعیت فعال» ناپدید شد


کد خبر : ۷۳۴۴یکشنبه، ۲۰ مهر ۱۳۹۳ - ۰۷:۳۸:۳۴۲۷۱۹ بازدید

نرخ بیکاری اعلام‌شده از سوی مرکز آمار ایران اگرچه در ظاهر حکایت از کمترشدن بیکاری در کشور دارد اما این آمار در بطن خود از واقعیت دیگری ...

 نرخ بیکاری اعلام‌شده از سوی مرکز آمار ایران اگرچه در ظاهر حکایت از کمترشدن بیکاری در کشور دارد اما این آمار در بطن خود از واقعیت دیگری حکایت می‌کند. آمارها می‌گوید به موازات کم‌شدن نرخ بیکاری، نرخ مشارکت اقتصادی نیز کاهش یافته است.

طی یک‌سال یعنی از تابستان 92 تا تابستان 93 نرخ بیکاری 1/2‌درصد کاهش یافته و نرخ مشارکت اقتصادی 1/1درصد کم شده است. یا اگر تعداد را مقایسه کنیم جمعیت فعال کشور از 24‌میلیون‌نفر در تابستان سال 92 به 23‌میلیون‌نفر در تابستان امسال کاهش یافته و تعداد بیکاران هم از دو‌میلیون‌و 563‌نفر به دو‌میلیون‌و 257‌نفر رسیده است. از این آمار استنباط می‌شود که پایین‌آمدن نرخ بیکاری به مفهوم بهبود فضای کسب‌وکار و ایجاد فرصت‌های شغلی نبوده است بلکه این کاهش نرخ از آنجا ناشی شده که جمعیت فعال ما کمتر شده‌اند یا به تعبیر زهرا کریمی، کارشناس اقتصادی ناپدید شده‌اند. این تحلیلگر بازار کار معتقد است: آمارها نگران‌کننده است. جمعیت فعال کشور طی 10سال یعنی از سال85 تاکنون هنوز 23‌میلیون‌نفر عنوان می‌شود.

این یعنی با وجود افزایش جمعیت و رشد جمعیت جوانان ما، جمعیت فعال هنوز 23‌میلیون‌نفر است. به عبارت ساده‌تر بخشی از این جمعیت فعال کشور در قالب جذب در آموزش‌عالی، بازنشستگی زودتر از موعد، بازخریدشدن یا زنانی که از چرخه جمعیت فعال خارج می‌شوند از دست رفته‌اند. بنابراین بر اساس گفته‌های کریمی این کاهش نرخ بیکاری نه به‌خاطر ایجاد اشتغال برای افراد بلکه در اثر ازدست‌رفتن فرصت‌های شغلی ایجاد شده است؛ ازدست‌رفتن فرصت‌های شغلی که باعث خروج افراد ناامید از بازار کار شده است. این گفته کریمی را آمارهای مرکز آمار نیز تایید می‌کند. طبق این آمارها در حالی‌که در تابستان۱۳۹۲، مجموعا ۲۲‌ میلیون‌ و ۱۶۷‌هزار و ۴۱۸ شغل در اقتصاد ایران وجود داشته است، این تعداد در تابستان ۱۳۹۳ به ۲۱‌ میلیون‌ و ۴۹۸‌ هزار و ۱۳ شغل کاهش یافته است. بر اساس این آمار، تعداد شاغلان در بخش کشاورزی از چهار‌ میلیون‌ و ۳۳۷‌ هزار و ۶۸۱‌ نفر به چهار‌ میلیون‌ و ۸۶‌ هزار و ۸۰۷، در بخش صنعت از هفت‌ میلیون‌ و ۵۱۳‌ هزار و ۴۷۹ به هفت‌میلیون‌و ۲۱۳‌ هزار و ۹۴۷ و در بخش خدمات از ۱۰ میلیون و ۳۱۶‌ هزار و ۲۵۸ به ۱۰‌ میلیون‌ و ۱۹۷‌هزار و ۲۵۹‌ نفر رسیده است. به این ترتیب، ۲۵۰ هزار و ۸۷۴‌ نفر در بخش کشاورزی، ۲۹۹‌ هزار و۵۳۲‌ نفر در بخش صنعت و ۱۱۸‌هزار و ۹۹۹‌ نفر در بخش خدمات شغل خود را از دست داده‌اند.‌درصد شغل ازدست‌رفته در بخش کشاورزی به تعداد کل شغل این بخش، حدود شش‌درصد، در بخش صنعت، حدود چهار‌درصد و در بخش خدمات حدود یک‌درصد بوده است. بر این اساس آمارها می‌گوید در یک‌سال اخیر حدود ۶۷۰‌هزارشغل از بین رفته است. مشروح گفت‌وگو با زهرا کریمی، کارشناس اقتصادی و تحلیلگر بازار کار را در ادامه می‌خوانید.

‌ روز گذشته مرکز آمار ایران نرخی را اعلام کرد که بر اساس آن بیکاری در کشور 1/2درصد بهبود یافته یا به عبارت دیگر نرخ بیکاری به 9/5درصد رسیده است. اما با وجود این کاهش کماکان در جامعه بهبود در بازار ملموس نیست. علت را چه می‌دانید؟

وقتی بیکاری را می‌خواهیم تحلیل کنیم، باید هم طرف عرضه را بررسی کنیم، هم طرف تقاضا را. زمانی کاهش نرخ بیکاری می‌تواند موید بهبود فرصت‌های ایجادشده باشد که در طرف عرضه ما رشد داشته باشیم. یعنی فرصت‌های شغلی بیشتری در بازار ایجاد و متعاقب آن اشتغالزایی برای افراد افزایش یافته باشد. اما در شرایطی که فرصت شغلی جدیدی ایجاد نشده است، تنها دلیل کاهش نرخ بیکاری این است که افراد کمتری جویای کار بوده‌اند. پدیده‌ای که سبب شده است افراد ناامید از بازار کار خارج شوند. این خروج در قالب دانشجوشدن افراد در دوره‌های فوق لیسانس و دکترا، خروج بخش قابل توجهی از زنان از جمعیت فعال کشور و بازنشستگی‌های زودتر از موعد و بازخریدها اتفاق افتاده است. اگر آمار سال‌های گذشته را نگاه کنیم می‌بینیم که نرخ مشارکت اقتصادی زنان همچنان حول محور 15-16 می‌چرخد. این به مفهوم آن است که مشارکت خانم‌ها افزایش پیدا نکرده و در سطح قبل باقیمانده است. سیگنال‌هایی که از بازار کار می‌رسد به‌هیچ‌وجه مطلوب نیست. افراد در این سال‌ها بیشتر ترجیح داده‌اند سر خود را با گذراندن دوره‌های تکمیلی آموزشی گرم کنند و ورودشان به بازار کار را مدام به تعویق بیندازند. اخیرا شنیده‌ام دانشگاه بابل در 12رشته دانشگاهی دوره دکترا برگزار می‌کند. دوره دکترا در سایر دانشگاه‌ها مانند پردیس هم آغاز شده است. اینها اخبار خوشایندی برای بازار کار نیست. بنابراین برای اینکه ببینیم چقدر بیکاری کم شده باید ببینیم چقدر فرصت شغلی ایجاد شده است.
‌ پس شما صحت آمارهای اعلام شده را تایید می‌کنید؟

من تردید نمی‌کنم که آمار اعلام شده از سوی مرکز آمار، صحت کامل دارد. اما همین آمار اعلام‌شده علامت خوبی نیست. وقتی طرف عرضه‌وتقاضا را با هم نگاه کنیم به واقعیت بدترشدن بازار کار می‌رسیم.
‌ آمارهای مرکز آمار هم بر کم‌شدن تعداد شاغلان در بخش‌های کشاورزی، صنعت و خدمات تا 670هزار‌نفر تاکید می‌کند. بله و این فاجعه‌بار است. زمانی که نرخ بیکاری کاهش می‌یابد باید جامعه این کاهش را احساس کند اما در یک‌سال گذشته چنین حسی ایجاد نشده است. آمارها می‌گوید که در سه‌بخش کشاورزی، صنعت و خدمات کشور تعداد شاغلان کم شده است. در مجموع 23‌میلیون‌جمعیت فعال در کشور داریم دو‌میلیون‌ هم بیکار، یعنی 21‌میلیون‌نفر شاغل در کشور داریم. این عدد متاسفانه با تعداد شاغلانی که در سال85 در کشور داشته‌ایم برابری می‌کند.

 در سال85 نیز جمعیت فعال کشور 23‌میلیون‌نفر بوده است. این در حالی است که طی این 10سال جمعیت جوان کشور رشد بالایی داشته است و اکنون ‌درصد بالایی از مردم جامعه در حدود سن 30 قرار دارند. برآیند این وضعیت مطلوب نیست. اگر جدولی از جمعیت فعال، تعداد شاغلان و تعداد بیکاران در 10سال گذشته بکشیم می‌بینیم این آمارها نزدیک به هم بوده و در یک‌رقم درجا زده‌اند. انگار بخشی از جمعیت کشور ناپدید شده است. در دانشگاه، در بازنشستگی‌ها و در مجموع با خروج از بازار کار از گروه جمعیت فعال انصراف داده‌اند. وقتی تعداد شاغلان در کشور طی 10سال افزوده نشده است؛ یعنی هیچ تحرکی در بازار کار نبوده و روزبه‌روز این بازار در مقابل تقاضاهای روزافزون ناتوان‌تر جلوه کرده و اشتغالزایی صفر شده است.

‌ دستکاری دولت نهم در تعریف نیروی شاغل را چقدر در آمارهای خروجی موثر می‌دانید؟
من این تغییر را دستکاری نمی‌دانم. ILO در تعریف فرد شاغل، اشتغال یک‌ساعت در طول هفته را تایید می‌کند. بنابراین نمی‌توان گفت دولت نهم اقدام به دستکاری کرده است. اما از آنجا که این تعریف در کنار این مساله مهم قرار می‌گیرد که فرد شاغل مزد کافی برای زندگی را در قبال کار انجام شده، دریافت می‌کند یا خیر؟ می‌بینیم که در ایران به این بند به‌هیچ‌وجه توجهی نشده و تنها بخش نخست تعریف ملاک شناخت فرد شاغل قرار گرفته است. برای قلمدادشدن یک فرد به‌عنوان شاغل باید دید آیا در ازای یک‌ساعت کار، مزدی کافی برای گذراندن زندگی دریافت می‌شود؟ چه‌ درصدی از شاغلان کار شایسته انجام می‌دهند؟ اگر تعریف فرد شاغل را بدون پاسخ به این سوالات در نظر بگیریم؛ معیار کاملا اشتباهی برای شناسایی شاغلان خواهیم داشت.



اخبار مرتبط

دیدگاه ها

افزودن دیدگاه


  • نظرات غیر مرتبط با موضوع خبر منتشر نمی شوند.
  • نظرات حاوی توهین و افترا منتشر نمی‌شوند.
  • لطفاً نظرات خود را به صورت فارسی بنویسید.
نام:
پست الکترونیک:
متن:

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار هفته

پربحث ترین ها

سایر خبرها