آيا محل سكونت و جنسيت نفرات برتر كنكور ورودي دانشگاهها در مقطع كارشناسي ميتواند شاخصي براي عدالت آموزشي در كشور باشد؟ پاسخ به اين پرسش همزمان هم آري است و هم نه. همزمان با اعلام نتايج كنكور سراسري، موجي از تحليلها در مورد نفرات برتر و رشتههاي تحصيلي دانشآموزان منتشر شده است. به همين بهانه و شايد به اين دليل كه نتايج اين رويداد مهم، سرنوشت چند سال از زندگي چندصدهزار نفر از دانشآموزان ايراني را رقم ميزند، به موضوع كنكور، عدالت آموزشي و انتخاب رشتهها پرداختهايم. چند روز قبل، با انتشار اسامي نفرات برتر كنكور كه به سياق هر ساله يك روز پيش از اعلام عمومي نتايج، رسانهيي ميشوند، موجي از تحليلها را با خود به همراه آورد. ماجرا از اين قرار بود كه در فهرست نفرات برتر امسال، هم تعداد تهرانيها بيشتر از هر سال بود و هم تعداد دختران كمتر از هر سال و كساني نتيجه گرفته بودند كه اين تفاوتها با ساليان گذشته، نمودار موضوعاتي مهماند. از قول افرادي مانند صادق زيباكلام كه استاد دانشگاه و تحليلگري سياسي است كه عمدتا در موضوعاتي با محوريت علوم سياسي و روابط بينالملل موضع ميگيرد، مطالبي در اين باره منتشر شد كه البته در صحت و سقم آن ترديدهايي وجود داشت، چرا كه متن نوشته شده با سبك نوشتاري زيباكلام همخواني نداشت و در كانال تلگرامي او هم متني در اين باره به چشم نميخورد.
ميثم هاشمخاني، پژوهشگر در زمينه عدالت آموزشي اما معتقد است نميتوان آمار رتبههاي برتر كنكور امسال را به عنوان شاهدي براي كاهش عدالت آموزشي در كشور در نظر گرفت. او در گفتوگويي كوتاه با «تعادل» گفت: «آمارهاي دقيق كنكور امسال هنوز در دسترس نيستند و به همين دليل نميتوان با قطعيت در اين مورد اظهارنظر كرد، اما مسلماً تنها در صورتي ميتوان از نتايج كنكور به نتيجهگيري در باب عدالت آموزشي رسيد كه مثلاً فهرستي 10هزار نفري مورد بررسي قرار گيرد و بعد اعلام نظر شود، نه اينكه با ديدن فهرستي 10 نفره، بگوييم عدالت آموزشي در كشور زيرسوال رفته است.»
وقتي كنكور بهانه ميشود
با اين همه، فضاي مجازي و تحليلهاي اجتماعي علاقهيي به فعاليتهاي دقيق آماري ندارند و ميخواهند خيلي سريع به نتيجهگيريهاي بنيادي برسند. مهر در اين باره نوشته است: «نتايج كنكور سراسري روز چهارشنبه 20 مرداد ماه در حالي اعلام شد كه اكثريت نفرات اول تا ۱۰ كنكور سراسري در گروههاي آزمايشي مختلف از پايتخت نشينان بودند. بطوري كه ۲۱ نفر از برگزيدگان ساكن تهران و شميرانات و 15 نفر آنان از شهرستانها هستند. اين درحالي است كه براساس اعلام سازمان سنجش در كنكور سال گذشته، از ۳۶ رتبه برتر كنكور سراسري ۲۶ رتبه از آن شهرستانيها بوده است. نخستين مسالهيي كه با نگاه كردن به وضعيت نفرات برتر كنكور سراسري به ذهن خطور ميكند؛ موضوع عدالت آموزشي است. عدالتي كه از نگاه بسياري از كارشناسان آموزشي و مردم، در تهران و شهرهاي بزرگ متمركز شده است. در صحبتهاي نفرات برتر كنكور در شهرستانها نيز به اين موضوع اشاره شده است و عدالت آموزشي در شهرستانها وضعيت خوبي نسبت به شهرهاي بزرگ همچون تهران ندارد.
سيدعليرضا سميعيگليان، نفر دهم رشته رياضي كنكور سراسري از شيروان معتقد است شهرستانها از امكانات بسيار پاييني برخوردار هستند بايد برنامهريزي و توجه بيشتري به آموزش شهرستانها شود. همچنين، حسين مقدس نفر چهارم گروه آزمايشي علوم رياضي از شهرستان سيرجان نيز امكانات شهرها را (نسبت به تهران) بسيار كم ميداند و معتقد است سطح كيفيت آموزشي و معلمان در شهرهاي بزرگ بسيار بالاتر از شهرهاي كوچك است. اكثر نفرات برتر كنكور سراسري از مدارس استعدادهاي درخشان و نمونه دولتي بودند مدارسي كه كيفيت آنان به دليل كيفيت هوش دانشآموزان بالا است.
در اين ارتباط اما رييس مركز سنجش آموزش و پرورش با وجود اينكه معتقد است تمركز امكانات در پايتخت بيشتر از ساير استانها است اما ميگويد: اين مشكل در مناطق كمتر توسعه يافته در كنكور با اختصاص سهميه مناطق برطرف ميشود و همين مساله تا حدودي به كاهش فاصله آموزشي دامن زده است. عبدالرسول عمادي در عين حال ميگويد: يكي از مشكلات اين است كه رقابت در خود شهر تهران زياد است و امكانات در شهر همه جاي شهر تهران برابر نيست و درصد تهرانيهايي كه در كنكور شركت ميكنند نيز زياد است. وي درخصوص علت قبولي بيشتر دانشآموزان تهراني در رتبههاي زير ۱۰، معتقد است: هزينه كرد خانوادههاي تهراني به تحصيل دانشآموزانشان بيشتر از ساير استانها است لذا نتايج بهتري ميگيرند.»
نويسنده اين گزارش نتيجه ميگيرد نابرابري آموزشي مشاهده شده در كنكور امسال، نتيجه عدم اختصاص بودجه مناسب به مناطق محروم است كه خود را در قالب تعداد كمتر دانشجويان شهرستاني در فهرست رتبههاي برتر كنكور نشان داده است. اما آيا ميتوان با صرف نگاه كردن به نتايج كنكور در يك سال، نتيجه گرفت كه تهرانيها امكانات آموزشي بيشتري در اختيار دارند؟
شاخصي با عمر يكسال
با آزاده داودي، عضو هياتمديره موسسه مطالعاتي حاميان فردا تماس گرفتيم. حاميان فردا سازماني مردمنهاد است كه در زمينه توسعه عدالت آموزشي فعاليت ميكند و البته آن قدر تاثيرگذار بوده كه بتواند توجه وزارت آموزش و پرورش را به بحث عدالت آموزشي جلب كند و به اين وزارتخانه مشاوره بدهد. داودي هم معتقد است فهرست نفرات برتر كنكور نميتواند شاخص مناسبي براي سنجش وضعيت عدالت آموزشي در كشور باشد. «براي اين كار بايد ميانگيني از چند سال گذشته و فهرست نفرات برتر كنكور در اين سالها گرفته شود و بر اساس اين ميانگين در مورد عدالت آموزشي در كشور اظهارنظر شود.»
داودي ادامه ميدهد: «عدالت آموزشي شاخصهاي خاص خود را دارد. به عنوان مثال، ميتوان از تعداد مدارس در يك منطقه، نسبت تعداد آموزگار به تعداد دانشآموز، تراكم دانشآموزان در كلاس، ميزان ثبت نام در دوره متوسطه (به اين علت كه برخي دانشآموزان، بعدها ترك تحصيل ميكنند و مواردي از اين قبيل اشاره كرد. البته من معتقدم هر چند وضعيت شاخصهاي كمي در ايران مناسب است، ما در مورد شاخصهاي كيفي وضعيت خوبي نداريم.» عضو هياتمديره موسسه مطالعاتي حاميان فردا ادامه ميدهد: «در كشورهاي توسعهيافته، تنها شاخصهاي موجود شاخصهايي مانند تراكم دانشآموزان در يك كلاس نيستند، بلكه به جاي اين شاخصها، از برخي شاخصهاي كيفي هم استفاده ميشود. به عنوان مثال، شاخصي وجود دارد كه با استفاده از آن ميتوان درك علوم و رياضي را در ميان دانشآموزان مختلف بررسي كرد و نشان داد آنها چقدر در اين زمينهها پيشرفت داشتهاند. ما اما متاسفانه از اين قسم شاخصها استفاده چنداني نميكنيم.»
شكاف درآمدي، گرايشها را تغيير داد
از داودي در مورد علت گرايش دانشآموزان به رشتههاي تجربي هم پرسيديم. توضيح آنكه بررسي آماري شركتكنندگان كنكور رشتههاي مختلف مقطع كارشناسي نشان ميدهد گرايشها به رشته علوم تجربي افزايش يافته است. در كنكور سالهاي 1393 و 1394، نسبت شركتكنندگان در كنكور رشته علوم تجربي به شركتكنندگان در رشتههاي علوم انساني و رياضي فيزيك، بين 2.7 تا 3 برابر متغير بود و اين در حالي است كه يك دهه پيش از اين، دانشآموزان ترجيح ميدادند در رشتههاي رياضي فيزيك و علوم انساني كنكور بدهند. داودي معتقد است اين اتفاق به دليل شكاف درآمديي رخ داده كه در اين سالها ميان درآمد پزشكان و مهندسان ايجاد شده است.
«مردم به اين نتيجه رسيدهاند كه رشتههاي مهندسي به اندازه رشتههايي مانند پزشكي درآمد ندارند و به همين دليل گرايش دانشآموزان به اين رشتهها هم افزايش پيدا كرده است. اين گرايشها البته طبيعي هم هستند، چرا كه در اين سالها درآمد پزشكان عمومي از خاصترين رشتههاي مهندسي هم بيشتر شده است.» او ادامه ميدهد: «6-5 سال قبل هم اين اتفاق يك بار رخ داده بود و نكته مثبت اينجاست كه برخلاف تجربههاي قبلي، باوجود افزايش تقاضا براي رشتههاي علوم تجربي، جلوي افزايش ظرفيت در اين رشتهها گرفته شده است و جامعه ديگر علامتي براي سرازير كردن دانشآموزان به رشتههاي تجربي، مانند آنچه قبلاً براي رشتههاي گروه رياضي فيزيك رخ داده بود، دريافت نميكند.»
- تعادل