اقتصاد ايران از حدود 40 سال گذشته همواره از پديده تورم رنج برده درحالي كه معضل تورم در اكثر كشورهاي دنيا تا حدود زيادي حل شده است. بررسي دادههاي نرخ تورم براي 175 كشور دنيا نشان ميدهد كه تنها 26 كشور طي 10 سال اخير نرخ تورم دو رقمي داشتهاند و اقتصاد ايران در ميان 10كشور نخست بعد از اقتصادهايي مانند بلاروس، اتيوپي، گينه و بوتان و ونزوئلا قرار دارد. در واقع بررسي نرخ تورم اقتصاد ايران طي 45 سال اخير ( 1394-1354 ) حاكي از آن است كه اقتصاد كشور تنها در سه سال (سالهاي 1354، 1364 و 1369) نرخ تورم تكرقمي را تجربه كرده و همواره تورم دو رقمي داشته است. افزايش يكباره سطح قيمتها ممكن است ناشي از نوعي سياستگذاري خاص در يك بازه زماني باشد اما تورم مزمن به معناي افزايش دايمي روند قيمتها نه تنها ناشي از سياستگذاريهاي مالي و پولي است بلكه عوامل متعدد ديگر در اقتصاد مانند رابطه بين نهادهاي اقتصادي، قوانين و مقررات، روابط اقتصاد سياسي و چانهزني ذينفعان تورم و ... نيز در آن نقش داشته و رشد پايه پولي به عنوان تنها عامل تورم در بلندمدت نشات گرفته از مجموع اين موارد است.
به گزارش ایران جیب به نقل از تعادل، در فضاي اقتصاد ايران يك ارتباط مستقيم و يكجانبه سيستماتيك بين دولت و بانك مركزي به عنوان دو نهاد مجزا و مستقل از هم وجود دارد كه عموما دولت متولي تام در تمامي عرصههاي اقتصاد است و اين سبك از حكمراني باعث شده تا سياستگذاري پولي و مالي تا حدود زيادي در لايحه بودجه سالانه و برنامههاي توسعه 5 ساله قابل پيشبيني باشد. در دولت حسن روحاني كه سايه سنگين دولت اقتصاددانان پرشمار را روي خود احساس ميكند براي نخستين بار در سال 95 توانست لايحهيي به مجلس ببرد كه به دور از شرايط بحراني باشد. در همين راستا مركز پژوهشهاي مجلس گزارشي براي رديابي اثرات تورمي اين سند تهيه كرده كه در آن سعي شده تا مواد لايحه بودجه 95 از منظر اثر بر پايه پولي بررسي شود. با اين استدلال كه رشد بيانضباط و سليقهيي پايه پولي شاهبيت غزل تورم در ايران است، ورود به روند رفتار تاريخي اجزاي پايه پولي نشان ميدهد كه كاهش سهم بدهيهاي دولت به بانك مركزي از سال 1380 به بعد پس از تصويب ممنوعيت استقراض دولت از بانك مركزي در برنامه سوم و افزايش همزمان سهم خالص داراييهاي خارجي بانك مركزي به واسطه افزايش قيمت نفت از آسيبهاي بزرگ به وضعيت باثبات شاخص قيمتهاست. در كنار خالص داراييهاي خارجي بانك مركزي، افزايش سهم جزء ديگري از پايه پولي يعني بدهي بانكها به بانك مركزي قابل توجه است. افزايش بدهي بانكها به بانك مركزي به خصوص در سالهاي اخير سهم قابل توجهي از رشد پايه پولي و در نتيجه تورم را داشته است.
مكانيسم انتقال فشار به تورم
به گفته كارشناسان اين مركز از طرف ديگر بررسي دادههاي اقتصاد ايران نشان ميدهد كه دولت نقش زيادي در افزايش بدهي بانكها به بانك مركزي داشته است. نمودار يك افزايش بدهي بانكها به بانك مركزي و در كنار آن افزايش بدهي دولت به تفكيك دولت و شركتهاي دولتي به بانكها و بانك مركزي را از سال 1379 به بعد نشان ميدهد. افزايش همزمان بدهي بانكها به بانك مركزي و بدهي دولت به بانكها نشان ميدهد كه بخش زيادي از افزايش بدهي بانكها به بانك مركزي كه منجر به رشد پايه پولي ميشود ناشي از فشار بخش دولتي به شبكه بانكي است. يعني دولت نه تنها از طريق افزايش بدهي شركتهاي دولتي و دولت به بانك مركزي (كه مجددا از سال 1390 روند رو به رشد داشته) موجب افزايش پايه پولي و در نتيجه تورم ميشود بلكه از طريق فشار به شبكه بانكي و افزايش بدهي بانكها به بانك مركزي نيز در رشد پايه پولي نقش قابل توجهي دارد.
بنابراين رسم دولتمداري در ايران كه خرج كردن از جيب بانكها بود و در لوايح بودجه پيشنهاد سپس با توجه به ذينفع بودن نمايندگان مجلس به قانون تبديل ميشد بيش از اين امكان نداشت كه ادامه يابد. در سال 95 كه انتظار ميرود سالي براي جهش اقتصاد ايران و رهايي از دام ركود باشد اگر در روابط بين نهادي و اصلاح عرفهاي سياستگذاري تغييري بنيادين حاصل نشود همگان را نااميد خواهد كرد. به همين واسطه بودجه 95 در همين ابتداي سال تنها ابزاري است كه بتوان ايدههاي اقتصادي دولت در سال 95 را به وسيله آن سنجيد. با توجه به اهميت موضوع، گزارش بازوي پژوهشي پارلمان بر تكاليف دولت تمركز بيشتري دارد.
هزينهتراشي از جيب نظام بانكي
به اذعان اين مطالعه كاربردي هر چند بودجه به عنوان سند درآمدها و مخارج دولت بايد بيانگر برنامه سال آتي دولت به عنوان سياست مالي باشد اما قوانين بودجه سنواتي ايران تكاليف مختلفي نيز به نهادهاي پولي، بانكها، موسسات و ... نيز وارد ميكند كه از مسيرهاي مختلفي منجر به تورم خواهد شد. همانطور كه در بخش قبل نشان داده شد كه دولت (دولت و شركتهاي دولتي) نقش زيادي در افزايش پايه پولي از طرق مختلف بدهي دولت به بانكها و بدهي بانكها به بانك مركزي داشته است. رويه مرسوم در قوانين بودجه سنواتي ايران بدين شكل است كه در ذيل ماده واحده، تبصرههاي متعددي كه احكام مختلفي را تكليف ميكنند به تصويب ميرسند. در برخي موارد اين احكام، نحوه تخصيص يا تحصيل برخي منابع متعلق به خزانه دولت را مشخص كرده و در برخي موارد ديگر تكاليفي به بانكها و بانك مركزي براي اعطاي تسهيلات به بخشهاي مختلف دولتي و غيردولتي اعمال كرده است. مورد دوم يعني تكليف به بانكها و بانك مركزي براي اعطاي تسهيلات به بخشهاي مختلف كه هر ساله در قوانين بودجه سنواتي تصويب ميشود از اهميت بسزايي برخوردار است. با تصويب اين موارد هر ساله حجم زيادي به بدهيهاي دولت (دولت و شركتهاي دولتي) افزوده ميشود كه تعهد قابل قبولي براي بازپرداخت آن نيز وجود ندارد و همين امر باعث شده تا مانده بدهي دولت به بانكها و بدهي بانكها به بانك مركزي در طول زمان رو به افزايش باشد. بنابراين دولت هر ساله به همراه قوانين بودجه سنواتي در قالب تبصرههاي ماده واحده قانون بودجه، حجم انبوهي از بدهي ايجاد ميكند و چون اين ارقام به عنوان عملكرد درآمد و مخارج دولت در بودجه منظور نميشود، الزام و نظارت جدي براي بازپرداخت آن وجود ندارد.
همين عدم نظارت حكايت از آن دارد كه دولت و شركتهاي وابسته به آن بيش از 150هزار ميليارد تومان به بانك مركزي و شبكه بانكي بدهكار است كه ركود اخير نمايان كرد تا چه حد اين عدد ميتواند در شرايط بحراني مانع بازيابي باشد و در شرايط معمولي چه آسيبهايي در مسير رشد پايدار ايجاد خواهد كرد. به عنوان مثال در بند «ب» تبصره «11» قانون بودجه 1393 بانك مركزي مكلف شده مبلغ 11هزار ميليارد تومان تسهيلات را از طريق بانكهاي عامل براي خريد تضميني گندم اختصاص دهد. اينگونه موارد به معناي استفاده از منابع بانك مركزي است كه مستقيما باعث افزايش پايه پولي و به تبع آن تورم ميشود. بنابراين در بررسي قوانين بودجه سنواتي سالهاي 1۳92 تا 1۳9۴ تبصرههايي كه منجر به تكليف به بانك مركزي جهت استفاده از منابع اين بانك ميشود تحت عنوان تكليف به بانك مركزي طبقهبندي شده و درجه اهميت بسيار بالايي در تاثيرگذاري بر تورم دارد.
در بند «ج» تبصره «11» قانون بودجه سال 1۳۳۳ مقرر شده است «كشاورزاني كه در اثر حوادث غيرمترقبه ازجمله خشكسالي خسارت ديدهاند و قادر به پرداخت حق بيمه اجتماعي در موعد مقرر نشدهاند از پرداخت جريمه براي مدت معذوريت معاف هستند همچنين جريمه ديركرد تسهيلات بانكي پرداختي به كشاورزان بخشوده ميشود». در اين بند بانكها مكلف به بخشش جريمه ديركرد بازپرداخت بدهي شدهاند درحالي كه مشخص نيست زيان بانك كه ناشي از اين بخشش است از چه منبعي تامين خواهد شد. همچنين كژمنشيهاي آتي كه در اثر اينگونه قوانين در كشور ايجاد ميشود را نيز بايد به زيانهاي اينگونه قوانين اضافه كرد. در نمودار 2 حجم بذل و بخششهاي دولتي در سالهاي 92 تا 94 از كيسه بانكها به وضوح قابل مشاهده است.
بودجهاي بدون تحميل و تكليف
در ماده واحده و تبصرههاي لايحه بودجه سال 1395 كل كشور از مسيرهاي تورمي كه در گزارش مذكور به آنها اشاره شد، تنها برداشت ريالي از منابع صندوق توسعه وجود دارد و با تاييد مركز پژوهشهاي مجلس عدم وجود مصاديق ساير كانالها از نكات مثبت اين لايحه محسوب ميشود. بررسي قوانين بودجه سنواتي از سال 1392تا 1394 نشان ميدهد كه رويه مرسوم در قوانين بودجه به اين صورت بوده كه هر سال در تبصرههاي ماده واحده، الزامات متعددي به سيستم بانكي شده است. به طوري كه طي احكام متعددي سيستم بانكي ملزم به پرداخت تسهيلات يا امهال بدهيها يا بخشودگي شده است. اينگونه تكليفها به سيستم بانكي باعث شده تا بدهي سيستم بانكي به بانك مركزي به طور مرتب افزايش يابد. در حقيقت به واسطه تكليفهاي صورت گرفته در سالهاي گذشته به سيستم بانكي، بانكها به شدت به بانك مركزي بدهكار شدهاند، از آنجا كه اين تسهيلات بدون در نظر گرفتن مديريت ريسك پرداخت شده، بخش زيادي از تسهيلات پرداخت شده، بازپرداخت نشده و تبديل به بدهيهاي معوق يا تسهيلات غيرجاري بانكها شده است. هر چند در اين بندهاي قانون، بانكها مكلف نشدهاند كه بدون اعتبارسنجي به مشتريان تسهيلات ارائه دهند اما اين مساله كه بانكها ميتوانند ادعا كنند كه پرداخت تسهيلات براساس قانون و خارج از كنترل آنها بوده و بانك مركزي را مكلف به تامين كسريهاي شديد خود كنند نيز عامل ايجاد كژمنشي در رفتار بانكها ميشود.
مجموع اين موارد باعث شده تا شبكه بانكي درحال حاضر با تنگناي شديد اعتباري مواجه بوده و همين موارد رقابت شديد بانكها براي جذب منابع و افزايش شديد نرخ سود بانكي براي جذب سپردههاي بيشتر و نيز افزايش بدهي بانكها به بانك مركزي را به همراه داشته است. اوضاع نابسامان شبكه بانكي درحال حاضر به گونهيي است كه ادامه اين روند براي سيستم بانكي خطرناك بوده و ميتواند تورم فزاينده را در پي داشته باشد. لذا لازم است اقدامات جدي براي اصلاح نظام بانكي همچنين خروج بانكها از تنگناي اعتباري صورت گيرد. به عبارت ديگر نظام پولي و مالي كشور درحال حاضر در وضعيتي قرار دارد كه در صورت عدم اقدام جدي براي اصلاح شبكه بانكي، هجوم شديدي از طرف بانكها به بانك مركزي صورت پذيرد و بالطبع شاهد تورمي بسيار بالا شويم. لذا اقدامات دولت جهت اصلاح نظام بانكي به طور غيرمستقيم جلوگيري از بروز تورمي بالا را طي سالهاي آتي خواهد كرد. لايحه بودجه سال 1۳95 از منظر ارتباط دولت با بانكها تفاوت جدي با قوانين سالهاي گذشته دارد. درحالي كه در سالهاي گذشته دولت سعي در استفاده از منابع سيستم بانكي داشته در لايحه بودجه سال 1۳95 دولت تلاش دارد تا به اصلاح ترازنامه بانكها كمك كرده و عملا از بروز بحران و تورم بالا جلوگيري كند.