کانون تبلیغاتی زیبا با مدیریت حمزه نعمتی، اولین کانون آگهی در ایران بود که در سال 1316 راه اندازی شد. ادارهی کل تبلیغات و انتشارات در سال 1325 توسط عیسی صدیق بنا نهاده شد. تا سال 1337، 18 کانون آگهی در کشور تاسیس شد که محور فعالیتهای آنها، سیاستهای اقتصادی حکومت پیشین بود. بعد از انقلاب اسلامی و تغییر رژیم، سیاستهای اقتصادی حکومت به دو دورهِی جنگ و بعد از آن تقسیم شدو این سیاستها در صداوسیمای هر دو دوره، نشان داده شده است. به تبع، آگهیهای بازرگانی نیز از این سیاستها مستثنی نبودهاند.
طبق ماده 75 قانون اساسی سازمان صدا و سیمای ایران باید دولتی باشد؛ به این معنی که تمام حقوق و امتیازات صداوسیما متعلق دولت است. بنابراین دولت، اصلیترین تامین کنندهی بودجهی سازمان صداوسیما محسوب میشود. براساس لایحهی بودجهی سال 94، بودجهی این سازمان در سال 94، 932 میلیارد تومان بوده است که این مقدار نسبت به سال پیش از آن، 8.6% رشد داشته است. اما بودجهی معین دولتی، تنها راه تامین مخارج صداوسیما نیست. در همهی کشورها، تبلیغات بازرگانی یکی از منابع اصلی درآمدی محسوب میشود. نیمی از منابع مالی صداوسیمای کشور ایران، از طریق بودجهی دولتی و نیم دیگر آن از طریق تبلیغات بازرگانی، درآمد حاصل از انتشارات مختلف صوتی ـ تصویری و همچنین مجلات و روزنامههای وابسته به این سازمان است.
ادارهی کل بازرگانی، هر ساله تعرفه و ضوابط آن سال را اعلام میکند. انواع آگهی در قراردادهای سازمان صداوسیما شامل «گزارش آگهی» (رپورتاژ)، «حک آرم»، «دعوت به تماشا»، «زیرنویس»، «قبل از تقدیم برنامه»، «بین برنامه» و «بعد از برنامه» است که صداوسیما مقررات بسیار مفصلی هم درباره نوع نشاندادن آنها دارد. براساس این ضوابط و تعرفهها، برنامههای تلویزیونی به 35 طبقهی مختلف تقسیم میشوند که قیمت پخش آگهی در هرکدام از این طبقات، براساس نوع آگهی و زمان پخش متفاوت است. همچنین تعرفههای پخش آگهی، هر ماه با نسبت مشخصی افزایش مییابد. بر این اساس، حک آرم در فروردین ماه و در طبقه ی اول با 20% افزایش، کمترین قیمت و پخش آگهی قبل از تقدیم برنامه در اسفندماه با 60% افزایش، بیشترین قیمت را داراست. لازم به ذکر است که تعرفهی شبکهای استانی و تعرفهی تبلیغات رادیویی متفاوت است.
هرچند که قوانین هر سالهی پخش آگهیهای بازرگانی در تلویزیون کاملاً واضح است؛ اما اطلاعات دقیقی از مدت زمان پخش آگهیهای تبلیغاتی در یک شبانهروز در 5 شبکهی سراسری کشور وجود ندارد. اخبار مختلفی که وزرا، روسا و افراد مختلفی که به نحوی با صداوسیما در ارتباط هستند، از درآمد بسیار بالای برنامهی 90 از طریق پخش تبلیغات خبر میدهند. همچنین وزیر ارتباطات از درآمد سالانهی، 70 میلیارد تومان صدا وسیما از طریق پخش آگهیهای تبلغیاتی دو شرکت همراه اول و ایرانسل خبر داده بود. در سال 94، 157 شرکت تبلیغاتی طرف قرارداد اداره کل بازرگانی صدا و سیمای شهر تهران بودهاند.
برای مثال، اگر روزانه، سی دقیقه زیرنویس از پنج شبکهی اصلی صدا و سیما پخش شود و این زیرنویسها در حین پخش برنامهای متعلق به طبقهی اول پخش شوند، درآمد سالانهی صدا و سیما را میتوان از این طریق محاسبه کرد:
برای پخش هر یک ثانیه زیرنویس در ماه فروردین آگهی دهنده باید یک میلیون و 200 هزار تومان هزینه پرداخت کند. در این صورت، 55800 ثانیه زیرنویس در این ماه مبلغی معادل 66 میلیارد و 960 میلیون تومان تنها از این طریق عاید صداو سیما میشود. به همین ترتیب و با احتساب افزایش چنددرصدی هزینهی پخش در ماههای سال، درآمد کلی سالانهی صدا و سیما از راه پخش سی دقیقهی زیرنویس در برنامههای طبقهی اول، برابر است با 885.960 میلیارد تومان.
از دیگر سو، یکی از مخاطبان اصلی تبلیغات در تلویزیون، کودکان هستند. کودکان، به عنوان مخاطبان خاصی که ممکن است از بیتجربگی و خامی آنها سوء استفاده شده و به نحو مستقیم یا غیرمستقیم والدین آنان وادار به خریداری کالاهای تبلیغ شده شوند. به همین دلیل، در مصوبهی اتحادیه اروپا با عنوان «تلویزیون بدون مرز»، «اصولی برای حمایت از کودکان در برابر آثار منفی پیامهای تبلیغاتی که سلامت کودکان را در معرض خطر قرار میدهند یا از خامی و بیتجربگی کودکان سوءاستفاده میکنند پیش بینی شده است». (انصاری، 1392: 262). در مقابل، «در حقوق ایران، به موجب ماده 57 قانون تجارت الکترونیکی، تبلیغ و بازاریابی برای کودکان و نوجوانان زیر سن قانونی به آیین نامهای واگذار شده است»، که هرچند تصویب شده است، اما مقرراتی دربارهی تبلیغات راجع به کودکان ندارد (همان: 263). کودکان از آن دسته افراد جامعه هستند که بیش از هرچیز میتوانند برانگیخته شوند، مورد سوء استفاده قرار گیرند و یا بر روی آنان سرمایهگذاریهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی انجام شود.
با وجود درآمد نجومی صداوسیما، تنها از طریق پخش آگهی، این سازمان در سال 94، 500 میلیارد تومان کسری بودجه داشته است. کسری بودجه را اهالی رسانهی ملی از طریق پخش مکرر و زیاد آگهیهای طولانی بازرگانی جبران میکنند. همین مساله، در عین حال که باعث بروز ناراحتی در مخاطبان خواهد شد، نوعی پایمال کردن حقوق مخاطبان است. چنان که در تلویزیون ایران، به کرات برنامهها و سریالها به دلیل پخش ناگهانی و طولانی آگهیهای بازرگانی دیده میشود. طولانی و تکراری بودن پیامهای بازرگانی، باعث خستگی مخاطب و ریزش مخاطبان تلویزیونی میشود.
سروه رحمانی