در روزهايي كه جام جهاني وارد مرحله حساس خود شده بود، براي برخي افراد خاص زمان استراحت فرا رسيده بود. آنها كار بيشتر از اين از دستشان ساخته نبود كه بنشينند و بازيها را تماشا كنند. گاهي اوقات از روي علاقه به خود بازي، گاهي اوقات هم از روي علاقه به جيب خودشان! اين افراد كه اوج كارشان پيش از جام جهاني بود و حالا فقط شاهد به بار نشستن تلاشهايشان هستند، بيشترشان از اقتصاد وارد ورزش شدهاند و در خدمت كمپانيهاي بزرگاند. كمپانيهايي كه اسپانسر تيمهاي و رويدادهاي ورزشي ميشوند به هدف اينكه بيشتر شناخته شوند يا به لطف ورزش وجههشان را بهتر كنند يا بيشتر بفروشند. كار اين افراد هم افزايش بازدهي اين سرمايهگذاري است. كار آنها حالا فقط اين است كه كمپينهاي تبليغاتي و آگهيها و تيزرهاي تلويزيونياي كه از ماهها پيش برنامهريزي و طراحي كرده بودند را حالا تماشا كنند و مطمئن شوند كه مخاطب پيام را دريافت ميكند. از طريق تيمهاي ملي حاضر در جام جهاني و ستارگانشان.
در آلمان اين افراد براي كوكاكولا، مرسدس بنز، كومرتس بانك و ساپ كار ميكنند. حاميان مالي يا به بيان بهتر و دقيقتر «شركاي تجاري» فدراسيون فوتبال آلمان. ارتباط اين كمپانيهاي غول با فدراسيونها و تيمهاي ملي خيلي وقت است كه ديگر ماهيتش تغيير كرده. ديگر كسي از حمايت مالي صرف صحبت نميكند. كار اين شركتها از روي اهداف خيرخواهانه و كمك به تيم ملي نيست. در ظاهر اين كار را ميكنند، اما در اصل اين برايشان يك نوع سرمايهگذاري است. درواقع حالا تيمهاي ملي در خدمت كمپانيها و اهداف بلندمدتِ بازاريابيشان هستند.
در كمتر تيم ملياي اين مساله به اندازه تيم ملي آلمان نمود پيدا كرده است. «دي مانشافت» (به آلماني يعني آن تيم كه به تيم ملي فوتبال اين كشور اطلاق ميشود) به يك ماشين سودآور تبديل شده است. فدراسيون فوتبال آلمان در آخرين سال مالي، بيش از صد ميليون يورو از درآمد خود را از محل تيم ملي بزرگسالان خود كسب كرده، يعني چيزي حدود 65درصد كل درآمدش را. اين پول از محل فروش حقوق پخش بازيهاي تيم ملي، فروش بليت مسابقات همچنين فروش حقوق اسپانسرينگ تيم به دست آمده است. از اين ميزان، 60ميليون يورو درآمد حاصل از اسپانسرهاست. فدراسيون فوتبال آلمان نيز كه يك نهاد عامالمنفعه محسوب ميشود و مقرش در فرانكفورت است، ميآيد اين پولها را دوباره توي فوتبال پايه و فوتبال زنان و استعداديابي و توسعه باشگاههاي آماتور ميكند.
در ميان تيمهاي حاضر در جام جهاني2014، پيش از شروع مسابقات تنها ارزش بازيكنان تيم ملي اسپانيا بيشتر از آلمانيها برآورد شده بود. طبق تخميني كه سايت «ترانسفر ماركت» انجام داده، ارزش تيم ملي آلمان بيش از 600 ميليون يورو بود. درآمد تبليغاتي بازيكناني چون توماس مولر و مسوت اوزيل به تنهايي هر يك چهار ميليون يورو در سال برآورد ميشود.
8-7 ميليون در هر بازي
به گفته هورست اشميت خزانهدار فدراسيون فوتبال آلمان، تيم ملي اين كشور در هر بازي هفت تا هشت ميليون يورو درآمد ايجاد ميكند؛ از طريق حقوق تلويزيوني، تبليغات دور زمين كه طي قراردادهاي بلندمدت متعلق به همان چند شريك تجاري است، فروش بستههاي VIP و فروش بليت بازي.
قابل پيشبيني بود كه درآمدهاي آلمان تا فينال بازيها، بيشتر هم شود. پيوند خوردن با تيم يواخيم لوو و ديده شدن از طريق آن مشتاقان زيادي دارد. به عنوان نمونه، شبكه تلويزيوني خصوصي آرتيال، صرفا براي خريداري حق پخش 20مسابقه در مراحل مقدماتي جام ملتها و جام جهاني آتي، حاضر شدهاند صد ميليون يورو بپردازند. يعني چيزي حدود 400ميليارد تومان فقط براي 20مسابقه مقدماتي جام ملتهاي اروپا و جام جهاني. (صداوسيماي ايران حق پخش كل مسابقات فوتبال در كشور يعني تيم ملي و ليگ برتر و جام حذفي را روي هم ميليارد تومان خريده است!) اين يعني فدراسيون فوتبال آلمان تنها از محل حقوق تلويزيوني هر كدام از اين 20مسابقه پنج ميليون يورو درميآورد.
اسپانسرها هم حاضرند سال به سال بيشتر پول دهند. از سال2002 تاكنون درآمدهاي فدراسيون فوتبال آلمان از محل اسپانسرينگ چهار برابر شده است. بنا بر تحقيقي كه شركت بازاريابي ورزشي «رپوكوم» انجام داده، فدراسيون فوتبال آلمان هر سال حدود 60ميليون يورو از محل اسپانسرينگ درآمد دارد. شركت آديداس، تامينكننده پوشاك تيمهاي ملي فوتبال آلمان، به تنهايي 25ميليون يورو خرج تيمهاي فدراسيون فوتبال اين كشور ميكند.
با اين حال از نگاه مديريت تيم آلمان هنوز تمام ظرفيتهاي بازاريابي اين تيم بالفعل نشده است. اوليور بيرهوف مدير تيم چندي پيش خيلي رك و صريح اعلام كرد كه از اسپانسرهاي فعلي بعدِ پايان قراردادشان انتظار پول بيشتري دارد. او به روزنامه اقتصادي «هندلسبلات» بهعنوان دليل اين خواستهاش گفته بود كه آديداس در خارج تعداد زيادي پيراهن تيم ملي آلمان را ميفروشد. به ادعاي او تيم ملي آلمان در چين در حال حاضر محبوبترين تيم ملي فوتبال است. وجهه خيلي خوب تيم فعلي روي بيزينس اسپانسرها تاثير مثبتي ميگذارد. براي همين است كه بيرهوف گفته: «وقتي من نگاهي به درآمدهاي اسپانسرهاي اصليمان مياندازم ميبينيم كه قراردادهاي ما با آنها خيلي جاي بهتر شدن دارد!»
فدراسيون فوتبال آلمان افزايش درآمد از محل اسپانسرينگ را در برنامههايش لحاظ هم كرده است. سال2014 در بودجه اين منبع درآمد تحت عنوان «تبليغات و ساير اقدامات اقتصادي» 40ميليون يورو درج شده. براي دو سال بعد هم روي 42ميليون يورو حساب شده است. درآمدهاي تلويزيوني هم طبق برنامههاي فدراسيون فوتبال آلمان افزايش پيدا خواهد كرد.
يك دليل اين بازاريابي موفق و افزايش درآمدها بدون ترديد تغيير وجهه تيم آلمان و تغيير سبك بازياش توي زمين است. در تيم هميشه جوانِ يواخيم لوو ديگر تكستارههايي مثل ميشائيل بالاك وجود ندارد. بازي تيم ديگر وابسته به تواناييهاي يك فرد نيست. بازيكنان زيرنظر او به معناي واقعي كلمه تبديل به يك «تيم» شدهاند، به يك مجموعه يكپارچه و همبسته كه مدام استعدادهاي جوان واردش ميشوند. اين ويژگي تيم خيلي ماهرانه و در استراتژيهاي بازاريابي هم درنظر گرفته ميشود. در تبليغاتي كه اسپانسرها و شركاي تجاري فدراسيون فوتبال آلمان در زمان جام جهاني در رسانهها و سطح شهرها ميكنند، خيلي دقت شده كه تيم در تبليغات هم بهعنوان تيم نمايش داده شود.
درواقع اين فدراسيون فوتبال آلمان است كه براساس استراتژيهايش به اسپانسرها ميگويد چه سياستهايي را بايد در كمپينهاي تبليغاتيشان دنبال كنند. در تبليغات اين اسپانسرها هميشه بايد چند بازيكن ديده شوند و نه فقط ستارههايي مثل فيليپ لام يا مسوت اوزيل. يكي از سخنگويان مرسدس بنز كه سالهاست شريك تجاري فدراسيون فوتبال آلمان است ميگويد اين فدراسيون به آنها با صراحت تمام گفته كه در تبليغات اين كاراكتر تيمي بايد يك جوري نشان داده شود.
اصلا دليل اصلي محبوبيت تيم آلمان براي اسپانسرها همين پيوندش با ويژگيهايي مثل روح جمعي، نشاط و طراوت بازي و همبستگي توي ذهن مخاطب است. يك پژوهش كه چندي پيش توسط دانشگاه ايبياس به سفارش فدراسيون فوتبال آلمان انجام شده نشان داد كه بازي جذاب تيم آلمان در كنار اين واقعيت فرزندان مهاجران را هم خيلي خوب در خود سازگار كرده، اولا باعث شده كه صددرصد در جامعه شناختهشده باشد، بعد هم در ميان مردم از وجهه بسيار مثبتي برخوردار است. سه چهارم آلمانيهايي كه در اين نظرسنجي از آنها سوال شد، طرفداريشان از «مانشافت» را به خاطر ارزشهايي عنوان كردهاند كه اين تيم دارد. هيچ نهادي در آلمان نتوانسته يك ملت را در وراي طبقات اجتماعي اينگونه همبسته و متحد كند. چنين محيطي براي كمپانيها جذابيت زيادي براي نمايش و تبليغ محصولاتشان دارد. ميخواهد يك خودرو باشد يا آبجوي بدون الكل، لام و ياراناش باعث وجهه بهتر و فروش بيشتر ميشوند. حتي براي يك حساب پسانداز. مارتين سيلكه، عضو هياتمديره «كومرتس بانك» ميگويد: «اين تيم بسيار محبوب است و باعث شناخت بيشتر خدمات ما خواهد شد.»
تيم در خدمت اسپانسرها
اما فدراسيون فوتبال آلمان براي افزايش ارزش حقوق اسپانسرينگش به محبوبيت تيم ملي و وجهه خوبش كفايت نميكند و هر كاري از دستش بربيايد انجام ميدهد تا شركاي تجاري بتوانند به اهدافشان برسند. بازيكنان بدين منظور بايد كاملا در خدمت اين شركتها باشند. شايد تا همين چند سال پيش درج لوگو و قرار دادن يك مدل خودرو توي استاديوم كافي بود، اما امروز تيم جزئي از كمپينهاي تبليغاتي اسپانسرهاست. طبق قرارداد فدراسيون فوتبال آلمان با بازيكنان تيم ملي، بازيكنان موظفند چند روز در سال دراختيار دپارتمان بازاريابي باشند تا مثلا براي ضبط تبليغ يا حتي در برنامههاي رونمايي از محصولات در خدمت اسپانسرها باشند. بازيكنان هم با كمال ميل در برنامههاي شركاي فدراسيون مشاركت ميكنند.
كل اين اقدامات جواب ميدهد. ينس تيمر مدير بازاريابي مرسدس بنز چندي پيش به مجله اقتصادي «كاپيتال» گفته بود كه درجه شناخت از محصولات بنز در ميان گروههاي هدفشان 60درصد و علاقهمندي بازار هم 20درصد افزايش يافته است.
* تعادل